۸۹۳
۲۷۰
داستایفسکی دلباخته: داستانی از زندگی شخصی داستایفسکی

داستایفسکی دلباخته: داستانی از زندگی شخصی داستایفسکی

پدیدآور: الکس کریستوفی ناشر: سلماستاریخ چاپ: ۱۴۰۰مترجم: غزال بیگی مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 3ـ3ـ98322ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۲۶۳

خلاصه

در واقع این کتاب، یک بیوگرافی فوق‌العاده با تکنیکی مبتکرانه برای ترکیب حقایق زندگی داستایوفسکی با نامه‌ها و خاطرات و نقل‌قول‌هایی از زبان خود اوست.الکس کریستوفی با دقت زیادی بخش‌هایی از زندگی و آثار داستایفسکی را با درون‌مایۀ تاریخی درهم می‌تند تا اثری شگفت‌انگیز خلق کند؛ نتیجۀ این تلاش خلق یک زندگی بدیع است که خواننده را در دنیای داستایفسکی غرق می‌کند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.


چرا نوشتن کتاب دربارۀ داستایفسکی این اندازه سخت است؟ داستایفسکی در اغلب نقاشی‌های چهره‌اش شبیه سن‌نیکلاس قدیس اخمو به نظر می‌رسد. او چنان متناقض رفتار می‌کرد که اعضای حزب لیبرال چپ و حزب مرتجع راست بر این باور بودند که او با جناح دشمن همکاری می‌کرد. برخلاف نظر بسیاری از خوانندگان مدرن، او یک مسیحی ارتدوکس بسیار پایبند و متعهد بود؛ اگرچه دربارۀ مسئلۀ شک به مذهب به‌خوبی سخنوری می‌کرد.

داستایفسکی رنج‌های بسیاری متحمل شد تا به این درک رسید که جوانان خشمگین عامل تهدیدکننده‌ای برای سرنگونی حکومت ورسیه و بقیۀ قسمت‌های اروپا محسوب می‌شدند؛ چون خودش هم روزی مانند آنها بود. او بیشتر از هر چیز دیگری نویسنده‌ای بسیار اخلاق‌مدار و باوجدان بود و دوست نداشت چشم‌هایش را بر روی رنج و آسیب‌های کارگردان استثمارشده، افراد مطرود، زنان بدکاره، خوارشدگان، بیماران و سرکوب‌شدگان دوران خود ببندد. او خودش را به‌شدت وقف عزت‌بخشیدن به ستم‌دیدگاه و دفاع از حقشان کرده بود.

داستایفسکی افزون بر آثار برجسته‌اش، یکی از پرماجراترین زندگی‌ها را میان داستان‌نویسان کل تاریخ پشت‌سر گذاشته بود. او به قمار اعتیاد داشت و به بیماری صرع مبتلا بود و همیشه از نظر مالی و جسمی در بدترین شرایط به سر می‌برد. در جوانی سعی داشت یک انقلابی سوسیالیست باشد و از حکم مرگش به‌سختی جان سالم به در برد؛ جتی تا پیش از مرگش به صرف شام با خانواأۀ تزار دعوت شده و به عنوان پیش‌گام ملی مورد استقبال و تمجید قرار گرفته بود. او در طول دوره‌های مختلف زندگی‌اش مهندس، نظامی و شاعر بود و زندگی عاشقانۀ پرفرازونشیبی داشت.

خودزندگی‌نامۀ داستایفسکی خیلی جذاب است و خودش تصمیم گرفته کتابی دربارۀ زندگی‌اش بنویسد. عید کریسمس سال 1877، بییست‌وهشتمین سالگرد سفرش به سیبری، داستایفسکی «یادداشتی دربارۀ بقیۀ زندگی‌اش» را در چهار بخش نوشت که سال‌های باقی‌ماندۀ زندگی‌اش را به چهار قسمت تقسیم کرده و بخش سوم آن را در مورد خاطرات گذشته‌اش نوشته بود. طبق برآورد خودش نوشتن این خودزندگی‌نامه حداقل ده سال زمان نیاز داشت و گفته بود «زمان تکمیلش 56 ساله‌ام». متأسفانه وی نتوانست به این هدفش برسد و پیش از شروع کارش درگذشت. هرچند روح خودزندگی‌نامه‌اش در تمام نوشته‌هایش حس می‌شود و حتی اولین نویسندۀ زندگی‌نامه‌اش برای نوشتن چنین کتاب باارزشی باوجود متن‌های پراکنده در رمان‌هایش به مشکل خورده بود.

بی‌شک بهترین نوشته‌های او از تجربه‌های شخصی‌اش بیرون کشیده شده است؛ چه بازگوکردن تجربۀ زندگی تقریباً اسرارآمیزش از بیماری صرع در رمان «ابله» یا سختی‌اش در زندان سیبری در رمان «خاطرات خانۀ مردگان». بنابراین این کتاب مشتاقانه به بررسی استدلال نادرست نظری می‌پردازد که داستان خودزندگی‌نامۀ داستایفسکی را با زندگی خیالی‌اش در رمان‌های او برای خلق خاطرات بازسازی‌شدۀ تأثیرگذارش تلفیق می‌کند.

وقتی نویسندگان داستان را تعریف می‌کنند، اغلب خاطرات برگرفته از متن‌های مختلف را به عنوان بخش‌های سازندۀ دنیای جدیدشان ارائه می‌دهند. این نوعی فراموشی منبع ارادی است. با تجزیه و تحلیل دقیق زندگی داستایفسکی، نسبت دادن بسیاری از خاطرات و برداشت‌های احساسی پراکنده در طول داستانش و ارائۀ دیدگاهی دربارۀ عادات فکری او امکان‌پذیر می‌شود. هرجا نویسندۀ این کتاب جرئت کرده این زندگی شخصی را به یک سیر زمانی مرتبط کند، نوشته‌های داستایفسکی را برای هماهنگی با مضمون کتاب تأویل، تلفیق و خلاصه کرده، سپس اصل مطلب را برای علاقمندان به زندگی داستایفسکی بیان کرده است. هرجا که حکایت‌های مختلفی از یک رویداد وجود دارد، نسخۀ بیان‌شده توسط خود داستایفسکی انتخاب شده است؛ چراکه هرکسی برداشت‌های احساسی خودش را بیان کرده است.

داستایفسکی نماد کاملی از یک عاشق خجالتی اما فداکار، دوست و همدل مردم، برادری وفادار و نویسنده‌ای است که می‌تواند به اعماق روح انسان نفوذ کند. در واقع این کتاب، یک بیوگرافی فوق‌العاده با تکنیکی مبتکرانه برای ترکیب حقایق زندگی داستایوفسکی با نامه‌ها و خاطرات و نقل‌قول‌هایی از زبان خود اوست.الکس کریستوفی با دقت زیادی بخش‌هایی از زندگی و آثار داستایفسکی را با درون‌مایۀ تاریخی درهم می‌تند تا اثری شگفت‌انگیز خلق کند؛ نتیجۀ این تلاش خلق یک زندگی بدیع است که خواننده را در دنیای داستایفسکی غرق می‌کند. کریستوفی در سطرهای داستان خود، خاطرات داستایفسکی را بازنمایی می‌کند و تصویری جدید از این نابغۀ ادبیات ارائه می‌دهد که هرگز دیده نشده است.

فهرست مطالب کتاب:

تاریخ‌های کلیدی

یادداشت نویسنده

مقدمه

فصل یکم: شب‌های روشن 45 ـ 1821

فصل دوم: محفل در محفل 1846 ـ 1849

فصل سوم: خانۀ مردگان 1854 ـ 1850

فصل چهارم: گودال شنی شیطان 1859 ـ 1854

فصل پنجم: نسل جوان روسیه 1862 ـ 1860

فصل ششم: پولینا 1863

فصل هفتم: پایان دوران 1866 ـ 1864

فصل هشتم: قمارباز 1867 ـ 1866

فصل نهم: ابله 1867

فصل دهم: از جان گذشتن برای مردم روسیه 1871 ـ 1868

فصل یازدهم: شهروند 1877 ـ 1872

فصل دوازدهم: پیام‌آور 1881 ـ 1878

بخش آخر

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت

زبان ملت، هستی ملت

زبان ملت، هستی ملت

امامعلی رحمان

زبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش