۴۸۴
۱۹۸
کافکا و فلسفه: جستارهایی دربارۀ محاکمه

کافکا و فلسفه: جستارهایی دربارۀ محاکمه

پدیدآور: گروهی از نویسندگان به ویراستاری اسپن همر ناشر: خوبتاریخ چاپ: ۱۴۰۰مترجم: مهدی صابری و دیگران مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 4ـ38ـ7543ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۳۵۶

خلاصه

نویسندگان این کتاب بر خلاف بسیاری از شرح‌ها بر آثار کافکا، به تحلیل مستقیم درون‌مایه‌های رمان نمی‌پردازند؛ آنها به جای جستجوی معنایی یکپارچه که مستقل از متن داستان وجود دارد، می‌خواهند چگونگی شکل گیری لایه‌های فلسفی رمان از دل فرم ادبی را برجسته سازند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.


«محاکمۀ» فرانتس کافکا همچنان جایگاه خود به‌مثابۀ یکی از تأثیرگذارترین و معمایی‌ترین رمان‌های قرن بیستم را حفظ کرده است. با وجود این، همان‌‌گونه که صفت کلیشه‌ای «کافکایی» بیانگر آن است، «محاکمه» پیش از آنکه صرفاً اثری هنری با تمام پیچیدگی‌هایش باشد، اغلب همچون بیان نوعی بیمارگونگی مبهم روان‌شناختی و فرهنگی در نظر گرفته می شود؛ شاید نمادی از هرآنچه گویی درک نمی‌کنیم اما حس می‌کنیم به شیوه‌ای وصف‌ناپذیر تسخیرمان کرده و بر ما أثر گذاشته است. با وجود این پیرنگ آن توأمان پیچیده است و یکسره فراموش‌ناشدنی. مردی به ارتکاب جنایتی متهم شده که به نظر می‌رسد اصلاً آن را به خاطر ندارد و ماهیتش هم هرگز برایش آشکار نمی‌شود. در آنچه سرانجام همچون روایت ـ جستجویی تراژیک توصیف می‌شود، شخصیت اصلی در جستجوی حقیقت و روشنگری است. این تکاپو به‌تدریج به سردرگمی فزاینده می‌انجامد و سرانجام با اعدام او در معدنی متروک به پایان می‌رسد.

رمان‌های اندکی وجود دارند که توانسته باشند بیش از «محاکمه» پژوهشگر را به ژرف‌اندیشی فلسفی فرا بخوانند. «محاکمه» خود همچون تمثیل معروف دربان در رمان، فی‌نفسه تمثیلی یا حکایت رمزی نیازمند تفسیر است. با این همه اگر کلیدی برای درک معنای کلی آن وجود داشته باشد، بسیار دور از ذهن است چنین کلیدی یافت شده باشد. مفسران در جستجو برای یافتن سرنخ‌هایی در حوزه‌های دور از یکدیگر نظیر الهیات، روانکاوی، جامعه‌شناسی و اسطوره‌شناسی به چارچوب تفسیری فراگیری دست نیافته‌اند.

نویسندگان این کتاب بر خلاف بسیاری از شرح‌ها بر آثار کافکا، به تحلیل مستقیم درون‌مایه‌های رمان نمی‌پردازند؛ آنها به جای جستجوی معنایی یکپارچه که مستقل از متن داستان وجود دارد، می‌خواهند چگونگی شکل گیری لایه‌های فلسفی رمان از دل فرم ادبی را برجسته سازند. آشنایی عمیق با اینکه چگونه یک متن ادبی ژرف‌اندیشی‌های خود را از رهگذر ادبیات پیش می‌برد، کار دشواری است؛ اما پیش‌فرض امیدوارکنندۀ این کتاب آن است که می‌توان به‌ویژه در آثار متعلق به مدرنیسم والا همچون «محاکمه» به این مهم دست یافت.

در اولین نوشتار این کتاب، پرسش‌هایی دربارۀ مرتبۀ دین در رمان «محاکمه» مطرح شده و تضاد بین دو وجه متمایز دین به طور ویژه بررسی شده است: اولی را «الهیات سلبی» می‌خوانند و دیگری را «الهیات معکوس». در ادامه نشان داده شده که وضعیت اسف‌بار منحصربه‌فرد رمان کافکا عمدتاً به دلیل راهی است که شوق مذهبی برای رسیدن به خداوند را معکوس می‌سازد، بیش از آنکه صرفاً تأیید دگربودگی برین خدا، به شیوۀ مرسوم در الهیات سلبی باشد. برای تبیین این تضاد به گونه‌ای دقیق‌تر با برخی ملاحظات والتر بنیامین، گرشوم شولم و تئودور آدورنو در تفسیرهایشان از رمان کافکا آغاز شده است.

تمثیل «جلو قانون» نقطۀ ثقل فصلی از کتاب «محاکمه» است که ماکس برود، وصی ادبی کافکا، بر آن عنوان «در کلیسای جامع» نهاد. سزاست که این تمثیل کانون رمان دانسته شود؛ هرچند ادعایی بحث‌برانگیز است؛ هم بدین دلیل که بسیار نقاط ارزندۀ دیگر نیز وجود دارد که می‌توان همین حکم را دربارۀ آناه صاد کرد و هم اثری چندپاره چون «محاکمه» از ایدۀ داشتن فصلی تکینه و متبلور تن می‌زند. گویا «جلو قانون» یگانه بخشی است که کافکا تصمیم گرفت در قالب داستانی مستقل در مجموعۀ «پزشک دهکده» منتشرش کند. نوشتار دوم کتاب دربارۀ این تمثیل در «محاکمه» است.

چگونه بُعدی آشکارا اخلاقی در اثری ادبی ظاهر می‌شود؟ این بُعد اخلاقی اگر وجود داشته باشد، دقیقا در کدام جنبه‌های اثر نهفته است؟ و چرا هنگام خواندن آثار داستانی روایی که به ما فرصت فرار از سختی‌های واقعیت را می‌دهند، باید به این ارزیابی اخلاقی که اغلب بر آن سختی می‌افزاید، علاقه‌ای نشان دهیم؟ بی‌گمان بسته به نوع ادبیات مدنظر چند پاسخ معقول می‌توان به این پرسش‌ها داد. «محاکمه» نمونۀ خوبی برای بررسی است. در نوشتار سوم نویسنده نشان می‌دهد که این اثر به ما چیزی غیرمنتظره نشان می‌دهد که بسیاری اوقات مغفول مانده است: چگونه روایتی ادبی می‌تواند دلالتی اخلاقی بیابد و به آن ارزش ویژه‌ای ببخشد؛ به این معنا که به اثر نوعی ارزش می‌بخشد که اگر قصد داریم موفقیت هنری‌اش را کامل کنیم، ضروری است از آن بهره بگیریم.

در میان فیلسوفان خوانندۀ کافکا، کمتر کسی به اندازۀ آدورنو با تنش‌های موجود میان اثر هنری و توضیح مفهومی‌اش آشناست. تفسیر فلسفی اثر هنری لاجرم با تناقضی روبروست: اگر قرار باشد معنای اثر هنری از هرگونه فهم منطقی پوشیده بماند، هیچ فلسفه‌ای هرگز نمی‌تواند به‌راستی از این معنا حرفی بزند؛ ولی اگر قرار است معنای اثر هنری به‌راحتی پرده از چهره برگیرد، دیگر اصلاً چه نیازی به آثار هنری است؟ نوشتار چهارم کتاب دربارۀ فهم فلسفی از «محاکمه» از دیدگاه آدورنو و آگامبن است.

کافکا در بخشی از خاطراتش در سال 1913، به شرح کوتاهی از صحنۀ دیدار تاجری سالخورده به نام مسنر و دانش‌آموزی جوان به نام کته پرداخته است. این شرح دست‌کم از دو منظر درخشان است: به تصویر کشیدن بی‌میلی یا ناتوانی مسنر به شنیدن پیام کته، و عزم جزم و غریب کته برای رساندن پیام و ماندنش در سالن و کوبیدن بر در اتاق مسنر، حتی پس از آنکه به او گفته شده آنجا را ترک کند. این صحنه شاید مجمل‌ترین نوع ارائۀ شکل غریب بیگانگی‌ای باشد که در آثار کافکا و به‌ویژه در «محاکمه» بیان شده است. در نوشتار پنجم این کتاب این بیگانگی به تصویر کشیده شده است.

کافکا نوشتن «محاکمه» را در 11 اوت 1914 آغاز کرد؛ یعنی حدودا هفت هفته بعد از ملاقات با فلیسه بائرو گرته بلوخ در آسکانیشر هوف برلین که به پایان نامزدی‌اش با فلیسه باوئر در 12 ژوئیه انجامید. بلافاصله بعد از دیداری ناخوشایند که کافکا آن را «جلسۀ دادگاه در هتل» می‌نامد، دوره‌ای پربار شروع شد. کافکا در 15 اوت در یادداشت‌های خود می‌نویسد: «زندگی یکنواخت، خالی و مجردی من تا حدی قابل توجیه شده. یک بار دیگر می‌توانم با خود گفتگو داشته باشم و به این خلأ بزرگ خیره شوم. فقط از این راه بهبودی برای من ممکن است». با این حال خیلی زود فرایند نوشتن به لکنت افتاد. نوششتار ششم کتاب دربارۀ آشفتگی زمان در «محاکمه» کافکا است.

دیدار یوزف کا.وتیتورلی نقاش در «محاکمه» دو تصویر از عملی هنری را نشان می‌دهد: یکی بسیار مدون و به ظاهر مختص ترسیم تصاویر رسمی قضات و دیگری دربرگیرندۀ به تصویر کشیدن مکرر یک علفزار همسان. هر دو به چیزی راه می‌برند که روبرتو کالاسو به‌درستی حکومت سری نامیده است. در نوشتار هفتم نویسنده این دو دیدگاه در «محاکمه» را تبیین کرده است.

صرف‌نظر از ترجیحات گوناگون در راستای تعریف مدرنیسم ادبی، توافق کلی بر این است که نمی‌توان بدون توجه به مسئلۀ زبان تعریفی ارائه کرد. گمان می‌رود وجه مشخصۀ کافکای نویسنده از چیزی غیر از استفاده‌اش از زبان نشئت می‌گیرد؛ چیزی که به‌هیچ‌وجه منحصراً «تجربی» یا خوداندیشانه تلقی نمی‌شود. می‌توان گفت آنچه در روایتی از کافکا در جریان است، گشایش داستان است که از ما دعوت می‌شود روی خود داستان تمرکز کنیم، نه روی زبان آن. هدف نوشتار هشتم کتاب آن است که نشان دهد گرچه توانایی‌های داستان‌گویی کافکا قابل توجه بودند و گرچه او تجربه‌های سرراستی با زبان انجام نداد، بنا به دلایلی بسیار مهم‌ می‌توان گفت زبان در آثار وی به پرسش گرفته می‌شوند. نیز می‌توان مدرنیسم کافکا را هم به احساس تردید عمیق او در خصوص هرگونه عمل خودمختاری وجودی مربوط دانست و هم دقیقاً از خلال توجه او به شرایط گفتار فهم‌پذیر به آن پی برد.

در آخرین نوشتار این کتاب نویسنده نشان می‌دهد که تأمل دربارۀ متن «ناتمام» پروسۀ کافکا ما را در پیچ‌وخم پرسش‌هایی فلسفی پیرامون داستان و تاریخ، جایگاه مؤلف و اهمیت بازنمایی ادبی به معنای واقعی کلمه گرفتار می‌کند و این همه مسائلی است درهم‌تنیده با دشواری‌های مرتبۀ اول ناشی از تلاشی برای فهم آنچه در داستان می‌گذرد.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار سرویراستار نویسنده

سپاس‌گزاری

دربارۀ نویسندگان

مقدمه/ اسپن همر/ ترجمۀ مسعود سنجرانی

الهیات معکوس کافکا/ پیتر ای.گوردن/ ترجمۀ مسعود سنجرانی

جلو قانون/ فرد راش/ ترجمۀ حیدر خسروی

در باب خصلت اخلاقی ادبیات/ جان گیبسون/ ترجمۀ فرشاد صدوقیان

«مرض تمام دلالت‌ها»؛ محاکمۀ کافکا میان آدورنو و آگامبن/ گرهارد ریشتر/ ترجمۀ قاسم مؤمنی

رهانیدن آینده: بیگانگی و ابهام در محاکمۀ کافکا/ یان مک‌دانلد/ ترجمۀ علیرضا خزائی

آشفتگی در زمان: محاکمۀ کافکا/ آنه فوکس/ ترجمۀ آرش روحی

قضات: علفزارها و معادن خطرناک: کافکا و سلسله‌تصاویر تکرارشونده/ هاوارد کیگیل/ ترجمۀ آیدین خلیلی

مدرنیسم کافکا: فهم‌پذیری و صدا در محاکمه/ اسپن همر/ ترجمۀ سارا دلشاد

جابجایی در پهنه‌ای ناپیموده: در باب خواندن پروسۀ کافکا/ الیزابت اس.گودستین/ ترجمۀ مهدی صابری

نمایه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

افسانه و نیمای جوان

افسانه و نیمای جوان

ایلیاکیان احمدی

منظومۀ بلند، استثنایی و تأثیرگذار «افسانه» شعری که نیمای جوان در سال 1301 و در 25 سالگی می‌سراید، پی

تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)

تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)

مجید فروتن

از ویژگی‌های بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس

منابع مشابه

داستان‌های فلسفی جهان

داستان‌های فلسفی جهان

میشل پیکمال

این کتاب دربردارندۀ افسانه‌های ساده و پرمحتوایی است برگرفته از فلسفۀ غرب، اساطیر و خرد شرق.