در اسارت زنجیرها و خوک ها: زندگینامۀ خودنوشت آنجلا دیویس
خلاصه
متن اصلی این کتاب در سال 1974 منتشر شد؛ در سیسالگی آنجلا دیویس و تقریباً دو سال بعد از محاکمهاش به اتهام قتل، آدمربایی و توطئه. شاید بتوان گفت این صدا، صدای هر انسان در بندی است که از میلهها و دیوارها میگوید؛ اما با این وجود روایت کودکی، جوانی و انتخابهای سیاسی اوست که با زبانی بیتعارف، گاه کنایهآمیز و محکم اما خودمانی و صمیمی بازگو میشوند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
متن اصلی این کتاب در سال 1974 منتشر شد؛ در سیسالگی آنجلا دیویس و تقریباً دو سال بعد از محاکمهاش به اتهام قتل، آدمربایی و توطئه. شاید بتوان گفت این صدا، صدای هر انسان در بندی است که از میلهها و دیوارها میگوید؛ اما با این وجود روایت کودکی، جوانی و انتخابهای سیاسی اوست که با زبانی بیتعارف، گاه کنایهآمیز و محکم اما خودمانی و صمیمی بازگو میشوند.
آنجلا دیویس کتاب را با تعقیب و گریز افبیآی و دستگیریاش در اکتبر 1970 آغاز میکند. او به روایت حبس هجدهماهه در زندانهای مختلف بسنده نمیکند، تجربههای اجتماعی ـ سیاسی خود را به تجربههای شخصیاش گره میزند و نمیهراسد که از ترسها، بیقراریها و دودلیها بگوید. جنبش «آنجلا دیویس را آزاد کنید» که کمیتۀ حمایت از او همزمان با دستگیریاش راه انداخت، بهسرعت پا گرفت و به یکی از چشمگیرترین کارزارها در تاریخ ایالات متحدۀ آمریکا بدل شد که صدای اعتراض را در هر گوشهوکنار دنیا، خارج از مرزهای داخلی آمریکا بلند کرد. این جنبش به نماد سوءاستفادۀ نظام کیفری از قدرت علیه اقلیتها بدل شد و توانست گروههای مختلف کنشگران را یکصدا کند. پوسترهای روی دیوار، پیکسله، عکس یک روزنامهها به زبانهای مختلف، همه و همه خواستاری آزادی او بودند.
سرانجام دیویس بعد از تبرئه در ژوئن 1972 و در پی جنبش «آنجلا دیویس را آزاد کنید»، «اتحادیۀ ملی علیه نژادپرستی و سرکوب سیاسی» را تأسیس کرد. در 1978 در کالج هنر سانفرانسیسکو استاد مطالعات زنان بو.د از سال 1979 به بعد مشغول تدریس در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو شد. در همین سال جایزۀ صلح لنین را از اتحاد جماهیر شوروی دریافت کرد. از اواسط دهۀ 1980 در کنگرۀ ملی و سیاسی زنان سیاهپوست و همچنین هیئتامنای پروژۀ ملی سلامت زنان سیاهپوست حضور داشت. در سال 1980 و 1984 برای کرسی معاونت حزب کمونیست نامزد. شد.
«زنان، نژاد و طبقه» را در سال 1981 منتشر کرد؛ کتابی که هم از تجربۀ حبسش الهام گرفته بود و هم از پروندههای زنان و مردان متعددی که بهناحق زندانی بودند. او در اوایل دهۀ 90 از جمله فعالان و نظریهپردازان سیاهپوست آمریکایی بود که تجربۀ زنان سیاهپوست آمریکایی را فقط بر مبنای نژاد نمیدانستند، بلکه بر عواملی مثل جنسیت، طبقۀ اجتماعی و گرایشهای جنسی هم تأکید داشتند. او در سال 1991 در واکنش به لنینیسم حاکم بر حزب کمونیست استعفا داد و به همراه دیگر معترضانی که خود را سوسیالدموکرات میخواندند، «کمیتۀ هماهنگی دمکراسی و سوسیالیسم» را تأسیس کرد. از 1991 تا 2008 استاد تاریخ آگاهی و مطالعات فمینیستی در دانشگاه راتگرز بود. حال او 76 سال دارد و حدود چهل سال است که استاد چپگرای دانشگاههای مختلف و کنشگری بوده که خشم محافظهکاران را برانگیخته است. او دیگر فقط پوستری روی دیوار نیست؛ اما همچنان همان زنی است که در مصاحبهای با خبرنگار سوئدی در زندان کالیفرنیا، خیره نگاهش میکند و میگوید «کسی که دربارۀ خشونت سیاهپوستان سؤال میکند، اصلاً نمیفهمد سیاهپوستان چه از سر گذراندهاند، که از وقتی اولین سیاهپوست از سواحل آفریقا ربوده شد، آنها چه تجربههایی در این کشور داشتهاند».
دیویس در مقدمۀ کتاب خود نوشته است: «کتاب را زندگینامۀ خودنوشت سیاسیای تصور کردم که بر مردم، حوادث و عواملی در زندگیام تأکید دارد که به سمت تعهد فعلی سوقم داده و بر آن شدم بنویسماش. چنین کتابی است که میتواند هدفی مهم و کاربردی داشته باشد. احتمال دارد آدمهای بیشتری با خواندن آن متوجه شوند چرا بیشتر ما انتخابی نداریم جز اینکه پای زندگیمان ـ تنمان، دانشمان، ارادهمان ـ را به خاطر مردم سرکوبشدهمان به میان بکشیم. در زمانهای که پرده از فساد و نژادپرستی بالاترین مقامات سیاسی برداشته میشود و ورشکستگی نظام جهانی سرمایهداری عیان میشود، احتمالش هست مردمان بیشتری ـ سیاهپوست، سرخپوست، زردپوست و سفیدپوست ـ انگیزه بگیرند که به اجتماع مبارز روبهرشد ما ملحق شوند. تنها در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد، این نوشته را ارزشمند میدانم».
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ مترجم
مقدمه
فصل اول: دامها: شاخ غزالی تیزپا تور را پاره خواهد کرد ...
فصل دوم: صخرهها: من در آن صخره خانهای دارم، نمیبینی؟
فصل سوم: آبها: به سفر پیدایش میرود، به سرزمین غرشها، تصادمها و آبها ....
فصل چهارم: شعلهها: ما آتشخوارانی کوچنده از خورشیدیم ....
فصل پنجم: دیوارها: دستی در میان شمع و دیوار گسترده میشود روی دیوار ...
فصل ششم: پلها: پلها دیوارهایی خمیدهاند
تصاویر
نامنامه
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
نظری یافت نشد.