۸۵۳
۳۴۵
راویان قرن اضطراب: گفتگو با پنج شاعر: سیمین بهبهانی، اسماعیل خویی، جواد مجابی، محمدعلی سپانلو و سیدعلی صالحی

راویان قرن اضطراب: گفتگو با پنج شاعر: سیمین بهبهانی، اسماعیل خویی، جواد مجابی، محمدعلی سپانلو و سیدعلی صالحی

پدیدآور: به کوشش و گردآوری ناستین (آسیه) جوادی ناشر: کتاب کوله پشتیتاریخ چاپ: ۱۴۰۰مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 8ـ407ـ461ـ600ـ978تعداد صفحات: ۲۵۶

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.


این کتاب حاصل گفت‌وشنود با پنج روشنفکر هنرمند معاصر است که انگیزۀ سرودن اشعار و تحولات اندیشگی و عاطفی آنها را نشان می‌دهد. این هنرمندان مردم‌گرای پیشرو همسو با فرهنگ ایرانشهر کوشیده‌اند صدای خاموشان جامعه باشند.

اولین گفتگوی این کتاب اختصاص به گفتگو با سیمین بهبهانی دارد. در این بخش از این کتاب سیمین بهبهانی در پاسخ به این پرسش که «مهم‌ترین تحولاتی که در شعرهای اخیر شما رخ داده و آن را دگرگونی‌ای در شعرهای تازه‌تان می‌دانید چیست؟»، می‌گوید: «در محیطی فرهنگی و ادبی پروده شدم. پدرم عباس خلیلی(1272-1350) بود. نویسنده و مترجم و بنیان‌گذار روزنامه اقدام (دوره اول: 1299-1310) که در پی محاقی چندساله، نشر آن در 1328 به توقیف همیشگی انجامید. «اقدام» در دوره- پیش از پادشاهی پهلوی اول و پس از شهریور 1320- منتشر شد و سرمقاله‌های آن به قلم پدرم هنوز در خاطر پیران این دیار مانده است. آثاری ارزشمند از پدرم به یادگار مانده است ـ از جمله رمان‌هایی به شیوه نوآئین غربی روزگار سیاه (1303)؛ انتقام (1304)؛ انسان (1304)؛ اسرار شب (1305) و تالیفاتی از قبیل تاریخ کوروش، ترجمه چهارده جلد از الکامل ـ اثر ابن اثیر ـ و ترجمه بخشی از شاهنامه فردوسی به زبان عربی و ترجمه ضحی‌الاسلام و بخشی از فجرالاسلام به نام پرتو اسلام و آثاری دیگر .... . از برکت پرورش در چنین محیطی بود که در چهارده‌سالگی به شعر پرداختم؛ در حقیقت به کلامی که ـ با همۀ خامی ـ از چگونه احساس و اندیشه‌ام در آینده حکایت می‌کرد: اندیشیدن به خشن‌ترین یا واقعی‌ترین رویدادهای زمان با زبانی عاطفی و موسیقایی».

سیمین بهبهانی دربارۀ نیما و تأثیر او در شعر معاصر می‌گوید: «نیما انواع مختلف شعر را با درون‌مایه‌های متنوع آزمود. سرانجام در سال 1316 با انتشار شعری تحت عنوان «ققنوس» که از هر لحاظ تازگی داشت، طریق تازه‌ای را عرضه کرد که خود او را خشنود و قانع کرد و تا آخرین روزهای حیاتش آن شیوه را ادامه داد. بی‌شک فداکاری و استقامت او، در به ثمر رساندن تجدید حیات شعر، اقدامی به گفتۀ خودش در حد «شهادت» (به هر دو معنا) بود. در طول زمان، با کوشش در این راه رنج بسیار کشید و طعن فراوان شنید».

در بخشی دیگر از این گفتگو سیمین بهبهانی دربارۀ مجموعۀ «رستاخیز» خود می‌گوید: «نیمی از آرزوی من که در سرودن دردهای جامعه و گنجاندن مسائل جاری در غزل بود، در مجموعۀ رستاخیز به وقوع پیوست. برای نمونه غزل زیر که پاره‌ای از آن را نقل می‌کنم: تشنه می‌میرم که در این دشت، آبی نیست نیست **** وین همه موج بلورین جز سرابی نیست نیست **** خندۀ این صورتک‌ها گریه را پنهان‌گر است ***** این همه شادی به جز نقش نقابی نیست نیست».

دومین گفتگوی این کتاب با اسماعیل خویی انجام شده است. او در آغاز این گفتگو دربارۀ اشعار خود می‌گوید: «من دوگونه شعر دارم یکی شعر خودم و یکی هم سروده‌هایی است که پاسخ‌های سیاسی ـ اجتماعی اندیشگی من به زمان است. منتهی گاهی هم پیش می‌آید که در شب شعری یا در رادیویی جایی شعرخوانی بکنم، یادم می‌اید و می‌گویم که شگفتا در این سالیان گذشته و اخیر بسیاربسیار کم پیش می‌آید که من شعرم را برای دوستان بخوانم، مگر در نشست‌های خانوادگی و دوستانه که فقط شاعر و شعردوست خودم هستند».

او دربارۀ تحول در شعر خود می‌گوید: «تفاوتی که در بعد از انقلاب در شعر من پیش آمد، این است که من پس از انقلاب آگاهانه به این نتیجه رسیدم که اینک هنگام آن رسیده است که یک بار دیگر قاب‌ها و قالب‌های بایگانی‌شدۀ شعر خودمان را به کار بگیریم و ضمناً در حاشیه به این نتیجه رسیدم که قاب‌ها و قالب‌های شعری و شیوه‌های شعری هرگز نمی‌میرند، بایگانی می‌شوند مثل واژه‌های زبان. واژه‌های زبان از یاد ما می‌روند، ولی ممکن است چهار نسل بعد باز نیازمند شویم و آن واژه دوباره زنده شود».

جواد مجابی در سومین گفتگوی این کتاب به سؤالات پاسخ داده است. او دربارۀ شعر خود می‌گوید: «عمر چهل‌سالۀ شعری‌ام دوره‌های مختلفی از سر گذرانده، در دوره‌ای نوعی ذوق‌آزمایی و در دوره‌ای دیگر اندکی هنرنمایی بوده است. در دهۀ پنجاه شعرسرایی برای هدفی بوده برای مبارزه با ستم و حماقت دامن‌گیر، از سوی دیگر امیدورزی برای صلح و عدالت و بهروزی آدمیان که این دید و دریافت از درون آزمون‌های تاریخی و درگیری با اکنون و خیال‌ها و تأملات معاصر می‌گذشته است. از سی سال پیش تا حالا که بیشتر دفترهای شعرم در این فاصله سروده شده‌اند، شعر برایم نجواهای روزانه و اعترافات روح بوده است و سخن‌گفتن از عالم و آدم در این نجوای آرام و مراقبه‌های پرتأمل صورت پذیرفته است.

چهارمین گفتگوی این کتاب اختصاص به محمدعلی سپانلو دارد. او در بخشی از این گفتگو می‌گوید: «رؤیا به من جملاتی را داد که استخوان‌بندی اصلی شعرهایی شدند که تا آن هنگام در مخیلل من لابد پنهان شده بود. مثلا جملۀ «نام تمام مردگان یحیی است» یا مثلا ملاحی که در کویرهای وطنم ناگهان حس می‌کند در دریاهای روزگار باستان کشتی می‌راند، هم او که در تهران امروز رودخانه‌ای کشف می‌کند که می‌توان در آن قایق‌سواری کرد. استعانت از رؤیا و عطیه آنکه همراه کلام خاص خود به زبان می‌آید، باعث شد بکرترین شعرهایم نوشته شود که در ادبیات فارسی به آن شکل شاید سابقه ندارد».

آخرین گفتگوی این کتاب با سیدعلی صالحی انجام شده است. او در این گفتگو می‌گوید: «سال 1975 میلادی، همراه با شاعران جنوب «موج ناب» را در شعر پی ریختم که جایزۀ معتبر فروغ (فرخزاد) را برای من به ارمغان آورد. سال 1983 جریان «شعر گفتار» را پیشنهاد و بنیان گذاشتم تا امروز. بعد از جایزۀ فروغ، جایزۀ «مدال ابداع» را از سوی «دارالقصۀ بغداد» با محوریت اتحادیۀ نویسندگان عرب و سپس جایزۀ نخست «جشنوارۀ ادبی هنری گلاویژ» با مرکزیت سلیمانیۀ کردستان عراق ر ا به دست آوردم».

گفتنی است در پایان هر گفتگوی این کتاب، اشعاری از شاعر مورد گفتگو آورده شده که نشانگر تحولات شعری اوست.

فهرست مطالب کتاب:

سیمین بهبهانی

اسماعیل خویی

جواد مجابی

محمدعلی سپانلو

سیدعلی صالحی

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان

سنت زیباشناسی آلمانی

سنت زیباشناسی آلمانی

کای همرمایستر

در اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایده‌هایی از بریتانیایی‌ها و