۸۶۰
۲۵۹
مناسبات معماری و علوم در ایران دوران اسلامی

مناسبات معماری و علوم در ایران دوران اسلامی

پدیدآور: روح‌الله مجتهدزاده با مقدمۀ دکتر مهرداد قیومی ناشر: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن»تاریخ چاپ: ۱۴۰۰مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 4ـ307ـ232ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۲۳۰

خلاصه

در بررسی نسبت علم و معماری به دو طریق می‌توان به طرح یک پرسش پرداخت. یکی پرسش از نسبت عالمان و معماران است؛ مثل اینکه معماران با اهل هر یک از حوزه‌های دانش چگونه به تعامل می‌پرداختند؟ و دیگری پرسش از صناعت معماری و علوم تعلیمی است؛ مثل اینکه معماری با چه علومی سروکار داشت؟ رویکرد اول را می‌توان گونه‌ای رویکرد «اجتماعی ـ تاریخی» و رویکرد دوم را «فلسفی ـ تاریخی» دانست. پرسش اصلی این کتاب برخاسته از رویکرد دوم است و به نسبت میان معماری ایران در دوران اسلامی با علوم زمانه‌اش می‌پردازد.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.


خوانش تاریخ معماری با محوریت معماری، خوانشی است که در منابع متقدم و پرمراجعۀ تاریخ معماری ایران کمتر سابقه دارد. تاریخ‌نگاری معماری در ایران ـ با اغماض از برخی جریان‌های نوپا اما امیدبخش در یک دهۀ اخیر ـ عمدتاً ذیل سه محور «حفظ و احیای آثار تاریخی»، «باستان‌شناسی» و «شرق‌شناسی و ایران‌شناسی» انجام گرفته است. غلبۀ چنین رویکردهایی باعث شده تا معرفی معماری کشورمان عمدتاً کمّی و محدود به شرح و توصیف صوری و کالبدی بناها باشد و کمتر تاریخ‌نگاری با رویکرد معماریانه در دستور کار باشد.

پیشه‌بودن معماری تبعات مهمی برای فهم امروزی از معماری گذشته دربرداشته است. مهم‌ترین آن به فهم ماهیت معماری گذشته نزد صاحب‌نظران امروزی بازمی‌گردد. معماری در مقام یک پیشه نزد این صاحب‌نظران اغلب چون عملی صرفاً تجربی که در نظامی شفاهی و به روش سینه به سینه انتقال می‌یافته درک شده است. مراجع معتبر معماری ایرانی، اعم از محققان داخلی و خارجی چنین رأیی به انحای گوناگون در آثار خود مطرح کرده‌اند. آندره گدار با لحنی کمتر ستایشگرانه معمار سنتی را بنایی می‌داند که ضمن کار استاد شده و به درجۀ معماری رسیده است؛ به نظر او چنین معمارانی جز آنچه در ضمن کار می‌آموختند، اطلاعات دیگری نداشتند و فاقد سواد و معلومات عمومی بودند.

دقت در اقوالی از این دست نشان می‌دهد، «پیشه» بودن معماری و به‌تبع آن غلبۀ سنت شفاهی بر آموزش و انتقال معماری گذشتۀ کشورمان اغلب موجب این سوءتعبیر شده که معماری تاریخی ایران سنتی فاقد دانش است که دستاوردهای خیره‌کنندۀ آن نیز از منابع غیر از علم حاصل آمده است. اما آیا به‌راستی تمام دستاوردهای شکوهمند معماری گذشته می‌توانسته فارغ از دانشی نظام‌مند حاصل آید؟ آیا پیشه‌وارانه یا صناعی بودن معماری گذشته معادل غیرعلمی بودن آن است؟ این پرسش زمانی برجسته‌تر می‌گردد که دریابیم به واسطۀ برخی شواهد تاریخی، دانش معماران گذشته تنها منحصر در امور بنایی نبوده، بلکه معماران با علومی چون هندسۀ عملی و حساب عملی و حیل نیز سروکار داشتند. چنین شرایطی به خودی‌خود ضرورت تأمل جدی‌تر دربارۀ نسبت علم و معماری در گذشتۀ تاریخی کشورمان را پیش می‌کشد که تأمل در این باب، مسئلۀ اصلی این تحقیق است.

در بررسی نسبت علم و معماری به دو طریق می‌توان به طرح یک پرسش پرداخت. یکی پرسش از نسبت عالمان و معماران است؛ مثل اینکه معماران با اهل هر یک از حوزه‌های دانش چگونه به تعامل می‌پرداختند؟ و دیگری پرسش از صناعت معماری و علوم تعلیمی است؛ مثل اینکه معماری با چه علومی سروکار داشت؟ رویکرد اول را می‌توان گونه‌ای رویکرد «اجتماعی ـ تاریخی» و رویکرد دوم را «فلسفی ـ تاریخی» دانست. پرسش اصلی این کتاب برخاسته از رویکرد دوم است و به نسبت میان معماری ایران در دوران اسلامی با علوم زمانه‌اش می‌پردازد. در این راستا این کتاب پرسش از این نسبت را به چهار پرسش خردتر تحویل کرده و کوشیده با جستجو در منابع اصلی تحقیق که در فصل سوم به تفصیل معرفی شده، به این پرسش‌ها پاسخ دهد: معماری چه جایگاهی در نظام علمی دوران اسلامی داشت؟ ارتباط معماری با شاخه‌ها و طبقات مختلف علوم به چه واسطه یا وسائطی تحقق می‌یافت؟ علوم مرتبط با معماری چه نقشی در حوزۀ عمل معماری داشتند؟ علوم مرتبط با معماری چه نقشی در مراتب حرفۀ معماری داشتند؟

این کتاب در شش فصل به این سؤالات پاسخ می‌دهد. فصل نخست ضمن بررسی پیشینۀ تحقیقات پیرامون نسبت علم و معماری در جهان اسلام، رویکرد این کتاب و تفاوت آن با آثار مشابه را تبیین می‌کند. فصل دوم به بررسی دو مفهوم علم و معماری به عنوان مهم‌ترین واژگان کلیدی این کتاب اختصاص دارد. در فصل سوم متون طبقه‌بندی علوم در مقام منابع پایۀ تحقیق و روش تحلیل داده‌های حاصل از این منابع معرفی می‌گردد. در چهارمین فصل یافته‌های متون پایه تحقیق در راستای فهم نسبت علم و معماری در این متون عرضه گردیده است. فصل پنجم با استفاده از یافته‌های پیشین نتیجه یا در واقع نظریۀ این تحقیق در باب نسبت علم و معماری در ایران دوران اسلامی عرضه می‌کند و سرانجام در فصل پایانی، ضمن جمع‌بندی بحث به هر یک از پرسش‌های فوق در قالب چند پاراگراف پاسخ داده شده است.

فهرست مطالب کتاب:

سخن ناشر

تقریظ (به قلم دکتر مهرداد قیومی بیدهندی)

پیش‌گفتار نویسنده

فصل اول: مروری بر نسبت علم و معماری در پژوهش‌های موجود

فصل دوم: کدام علم؟ کدام معماری؟

فصل سوم: منابع و روش تحقیق در فهم نسبت علم و معماری

فصل چهارم: نسبت علم و معماری در متون طبقه‌بندی علوم

فصل پنجم: مراتب علمی در صناعت معماری؛ طرح یک نظریه

فصل ششم: نتیجه

فهرست منابع

پیوست یک: منتخبی از نکات مرتبط با معماری و صناعات عملی در طبقه‌بندی علوم

پیوست دو: جایگاه معماری در طبقه‌بندی علوم در جهان غرب

نمایه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان

سنت زیباشناسی آلمانی

سنت زیباشناسی آلمانی

کای همرمایستر

در اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایده‌هایی از بریتانیایی‌ها و

منابع مشابه بیشتر ...

شرق شناسی معماری ایران

شرق شناسی معماری ایران

غلامرضا جمال‌الدین

در این کتاب تلاش بر آن بوده است تا شرق‌شناسی معماری ایران صرفاً رد یک جنبۀ محدود و تنگ‌نظرانۀ شرق‌

خانه های تاریخی قم

خانه های تاریخی قم

سوسن بیات، نیلوفر زجاجی، محمد امیدواریان

24 خانه‌ای که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته‌اند، هر کدام نمونه‌ای ارزشمند از تجسم کالبدی تفکرات