۷۶۳
۲۴۰
فلسفۀ فرهنگ: از هردر تا نیچه

فلسفۀ فرهنگ: از هردر تا نیچه

پدیدآور: محمدمهدی اردبیلی ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیتاریخ چاپ: ۱۴۰۰مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۳۰۰شابک: 8ـ06ـ7689ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۲۰۹

خلاصه

هرچند اندیشیدن به فرهنگ به یونان باستان بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروزه به عنوان «فلسفۀ فرهنگ» شناخته می‌شود، بیشتر تحت تأثیر نظرورزی‌های متفکران آلمانی قرون هجده و نوزده میلادی است. برداشت مدرن از فرهنگ در همین دوره شکل می‌گیرد و تحلیل نسبت تاریخی و مفهومی میان کولتور و بیلدونگ در فهم مبانی فلسفۀ فرهنگ نقشی حائز اهمیت ایفا می‌کند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​


«فلسفۀ فرهنگ» شاخه‌ای از تفکر فلسفی مدرن است که می‌تواند پایه‌ای برای طرح مهم‌ترین مسائل زندگی قرار گیرد. یکی از مزیت‌های فلسفۀ فرهنگ، پیوندخوردن وجوه نظری و عملی و موضوعات خرد و کلان با یکدیگر است. از سوی دیگر، وجه توصیفی و منتقدانۀ فلسفۀ فرهنگ، آن را به شاخه‌ای از فلسفه تبدیل می‌کند که دغدغۀ اصلاح دارد. سیال بودن و گستردگی دامنۀ اطلاق «فرهنگ» ظرفیتی ویژه به این اصطلاح داده که بر توانایی متفکر برای بحث در کلان‌ترین مقولات می‌افزاید و البته گاهی رهزن است و باعث خلط و لغزش می‌شود. به هر حال، در زمان معاصر که بیش از گذشته نیازمند گفتگوی معطوف به مفاهمه هستیم، «فلسفۀ فرهنگ» امکانی اساسی است.

«فلسفۀ فرهنگ» در بهترین حالت باید بتواند همۀ علاقمندان به فرهنگ و کسانی را که به هر قصد این عنوان را به کار می‌برند، قانع کند که بیش از اعمال هرگونه اراده در زندگی مردم، ابتدا دربارۀ هستی و چیستی «فرهنگ» بیندیشد. این کهن‌ترین وظیفه‌ای است که فلسفه برای خود قائل بوده است. به همین دلیل شأن اول فلسفه، شأن گفتگویی است و فیلسوفان بیش از دیگران زمینۀ گفتگو دربارۀ سیاست و دین و هنر و اخلاق و دیگر مقولات را فراهم کرده‌اند.

یکی از وجوه اهمیت «فلسفۀ فرهنگ» برای دنیای امروز، فراهم نمودن تمهیدات گفتگوی ثمربخش دربارۀ مسائل و معضلات جهان معاصر است. اگر بتوان برای «فلسفۀ فرهنگ» اهداف و مقاصدی بیرونی برشمرد، این مهم‌ترین هدف است که البته ریشه در ویژگی هرگونه تفکر فلسفی دارد. اگر نگاه ابزاری به فلسفۀ فرهنگ بزرگ‌ترین خطا باشد، نگاه گفتگویی به این شاخه از فلسفه، درست‌ترین و پرثمرترین شیوۀ رویارویی با آن است.

هرچند اندیشیدن به فرهنگ به یونان باستان بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروزه به عنوان «فلسفۀ فرهنگ» شناخته می‌شود، بیشتر تحت تأثیر نظرورزی‌های متفکران آلمانی قرون هجده و نوزده میلادی است. برداشت مدرن از فرهنگ در همین دوره شکل می‌گیرد و تحلیل نسبت تاریخی و مفهومی میان کولتور و بیلدونگ در فهم مبانی فلسفۀ فرهنگ نقشی حائز اهمیت ایفا می‌کند. دو چهرۀ کلیدی مؤثر در خلق و پیشبرد فلسفۀ فرهنگ در آن زمان، یعنی نیمۀ دوم قرن هجدهم تا نیمۀ نخست قرن نوزدهم، در عین توجه به فاصله و اختلافات فکری و نظری‌شان، هردر و هگل بودند. با وجود اندیشه‌های روسو، دیدرو، ولتر، ویکو، لایب‌نیتس و دیگران، هردر نخستین متفکری است که برای فرهنگ جایگاه و معنایی متافیزیکی فلسفی قائل شد. او حتی انسان را موجودی ذاتا فرهنگی معرفی کرد و برای پیوندزدن نظری نسبت انسان و فرهنگ بر نقش و کارکرد لوگوس تأکید ورزید. از سوی دیگر در حدود نیم قرن بعد، فلسفۀ فرهنگ در اندیشه‌های هگل به اوج خود می‌رسد. هگل سرفصلی از کتاب بزرگ خود «پدیدارشناسی روح» را به فرهنگ (بیلدونگ) اختصاص می‌دهد و در طول حیات فکری خود به کرات به تحلیل معانی و کارکردهای مختلف ایدۀ فرهنگ بازمی‌گردد و آن را با ایدۀ اخلاق عرفی ـ اجتماعی پیوند می‌زند و حتی به سطح روح برمی‌کشد. پس هدف این کتاب، از یک‌سو ترسیم طرحی سه‌بخشی از گذار از فلسفۀ فرهنگ هردر به هگل و ارائۀ تحلیلی مدرن در خصوص معنای فلسفۀ فرهنگ در نخستین گام‌های آن است. از سوی دیگر این تحقیق بناست گامی فراتر بردارد و پس از گذار از مواجهۀ فیلسوفان مدرن با فرهنگ و در اوج آنها هگل، به نخستین دقایق فروپاشی این نگاه مدرن نزد نیچه بپردازد. تحلیل فرهنگ نزد نیچه از این‌رو دارای اهمیت است که امکان مواجهۀ ما را با جهان معاصر فراهم می‌آورد. از این‌رو با توجه به اهمیت نیچه در این تحقیق، پیش از ورد به بحث از فلسفۀ فرهنگ نزد نیچه، فصلی به مبانی فکری او به ویژه مسئلۀ مرگ خدا و نسبتش با فلسفه و زمانۀ پست‌مدرن اختصاص یافته است.

فصل نخست بر اساس ترتیب تاریخی و مفهومی بحث، به ظهور فلسفۀ فرهنگ نزد هردر اخصاص یافته و فصل دوم به فلسفۀ فرهنگ نزد کانت پرداخته است. این دو فصل تمهیداتی را فراهم می‌آورند تا به کمک آن، فصل سوم به مفهوم بیلدونگ نزد هگل اختصاص یابد و ذیل آن «فلسفۀ فرهنگ هگل» مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گیرد. در نهایت فصل چهارم، نه‌تنها به عنوان نوعی نتیجه‌گیری مباحث پیش‌‌گفته، بلکه به منظور ایجاد بستری برای فصول انتهایی، به خود معنای فرهنگ و تجلی نوظهور آن در آلمان قرن هجدهم و نوزدهم یعنی مفهوم بیلدونگ پرداخته و ریشه‌ها، کارکردها و امکانات آن را در زمینۀ فکری ـ فلسفی‌اش مورد بررسی قرار داده است. با تکیه بر این مقدمات، فصل آخر به فلسفۀ فرهنگ نیچه اختصاص یافته است. اما پیش از آن در فصل پنجم، بر تبیین و بازنمایی مبانی فلسفی اندیشۀ نیچه و به‌ویژه درکش از زمانۀ خویش در پرتو ایدۀ «مرگ خدا» متمرکز گردیده شده است. در نهایت فصل ششم و پایانی به دلالت‌ها و معانی چندگانۀ فرهنگ نزد نیچه پرداخته است. این فصل همچنین افزون بر تبیین هدف اصلی خود، مقدماتی را برای پژوهش‌های آینده (فلسفۀ فرهنگ در جهان معاصر) فراهم می‌آورد.

فهرست مطالب کتاب:

درآمدی بر کتاب فلسفۀ فرهنگ: از هردر تا نیچه/ علی اصغر مصلح

پیش‌گفتار

فصل 1: هردر و ظهور فلسفۀ فرهنگ

فصل 2: تمایز معنای فرهنگ در نقدهای سه‌گانۀ کانت

فصل 3: بیلدونگ از نظر هگل

فصل 4: بیلدونگ: ریشه‌ها، کارکردها و امکانات

فصل 5: زمانۀ اعلام مرگ خدا

فصل 6: نیچه و فلسفۀ فرهنگ

مؤخره: نیچه و پست‌مدرنیسم

منابع

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مطالعات ادبی هرمنوتیک متن‌شناختی

مطالعات ادبی هرمنوتیک متن‌شناختی

مهیار علوی‌مقدم

تأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهره‌گیری هر چه بیشتر خواننده از ارزش‌های شناخته‌نشدۀ متن می‌ش

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت