پزشکی در تمدن اسلامی و تأثیر آن بر اروپای قرون وسطی
خلاصه
در این کتاب نویسنده کوشیده خواننده را با منشأ، شکلگیری و رشد پزشکی عربی در میان عربگراهای غرب لاتین آشنا سازد. سعی نویسنده در این کتاب بر پرداختن به پزشکی دورۀ میانه بوده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
داستان پرماجرای سربرآوردن و شکفتگی پزشکی عربی که ریشههای ان در فرهنگ یونانی قرار دارد، بیشتر و مهمتر از یک کنجکاوی تاریخی است. با افول تمدن یونانی ـ رومی حرکت تغییر فرهنگی، دانش و مشعل خاموششده فرهنگ کلاسیک را از مسیر دانشوران سریانی آسیای صغیر به جامعۀ اسلامی برد. این علوم با آموزههای دینی حضرت محمد (ص) که در قرآن و حدیث تجلی یافته، تضادی نداشتند؛ از اینرو دانشوران عربزبان از آموزههای اسلامی نیز به آن افزودند.
جدال بین عربگراها و یونانیمآبها در قرن پانزدهم شروع شد و تا قرن شانزدهم وقتی کتاب «وسالیوس» کالبدشناس و «کوپرنیک» ستارهشناس منتشر شد، ادامه یافت. در این فرایند بهتدریج رویکرد تجربهگرایان جایگزین آموزش عربگراها در مدارس پزشکی اروپا شد. تجربهگرایان در کنار احترام به شیوههای باستانی به مطالعۀ طبیعت برای شناخت ناشناختهها متکی بودند. کوششهای این مدرنهای اولیه به تفکیک پزشکی و ستارهشناسی انجامید و باعث شد پزشکی منطقی عربگراها به شکل بزرگنماییشدهای تحقیر شود. با کشف متون یونانی، عربگرایی محدودتر شد؛ اما مدرسۀ پزشکی عربگراها در ایتالیای شمالی تا مدتها به حیات خود ادامه داد. این مرکز با صراحت و تعجب اعلام کرد به آنچه نویسندگان عربی ـ یونانی ـ اسلامی بیان داشتهاند، وفادار است. خلاصه آنکه تاریخ پزشکی اروپایی در دورههای میانۀ بعدی را باید تاریخ تأثیر اعراب بر اروپای دورۀ میانه دانست.
ترویج پزشکی عربی در قرن نهم به اوج خود رسید و پس از آن دیرزمانی در جایگاه غالب در اروپا قرار گرفت؛ ولی در خلافت غربی یا قرطبه، توسعهاش متوقف شد، اما حیات داشت. تعداد زیادی از نسخههای عربی که در کتابخانههای اروپایی در دسترس هستند، متعلق به بقراط و جالینوساند و شماری از آنها نیز در قاهره پراکنده است. جاذبۀ زیاد مراکز علمی و پزشکی عربی، واقعیت انکارناپذیری است؛ چون در این دوره اروپا در ظلمت قرار داشت، ولی خلفای بغداد و قرطبه مردم خود را از آموزش بهرهمند کرده و به ترویج دانش میپرداختند.
در این کتاب نویسنده کوشیده خواننده را با منشأ، شکلگیری و رشد پزشکی عربی در میان عربگراهای غرب لاتین آشنا سازد. سعی نویسنده در این کتاب بر پرداختن به پزشکی دورۀ میانه بوده است؛ اما تحول پزشکی عربی را باید همانند مدرسیها فهمید؛ مدرسیها سامانهشان را بر اساس مشابهت ویراستهای لاتین نوشتههای عربی دورۀ اسلامی با ترجمههای سریانی متون یونانی استوار کردهاند. دورهای که در این کتاب مدنظر بوده است، یکی از مهمترین و با این وجود دشوارترین دوران برای مطالعات تاریخ است.
موضوع کتاب سیری کوتاه در فرایند مبادلات علمی از طریق ترجمه است. فرایندی که در طول تاریخ جریان داشته و دارد؛ روزگاری از هند و یونان به ایران، زمانهای دیگر از یونان، هند، چین، ایران .... به جهان اسلام؛ در روزگاری از جهان اسلام به اروپا و بار دیگر از غرب به جهان اسلام. نویسنده که خود مسئولیت نظامی داشته و نقش جنگ و دین در دورۀ میانه را بهخوبی مطالعه کرده، در نتیجهگیریاش میگوید: «ما را به صفحات تاریخ بردند و نشان دادند تنها به دانشور ساعی که صبورانه کار میکرده باید نظاره نمود؛ ..... جنگ و دین در این دوره توجه انسانهای بزرگ را به خود معطوف کرده است، در حالی که میان رهبران بزرگ و گذشته مهآلود، شخصیتهای بزرگی را میتوانیم ببینیم که از نقاب شب و خرقۀ راهب به ما نگاه میکنند و راه نشانمان میدهند». در پایان هر فصل، مترجم کتاب توضیحاتی را افزوده که به خوانش و درک بهتر کتاب، کمک میرساند.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ مترجم
پیشدرآمد
گفتار آغازین
فصل 1: پزشکی یونانی و ارتباط آن با اعراب
فصل 2: تاریخنگاری اسلام با توجه خاص به شکلگیری و گسترش ادبیات پزشکی و فلسفی
فصل 3: نویسندگان پزشکی عربی خلافت شرقی و کتابهای آنان
فصل 4: نویسندگان پزشکی عربی در خلافت غربی و آثار آنها
فصل 5: ترویج پزشکی عربی در غرب
فصل 6: عربگرایی و جریانهای فکری اروپای دورۀ میانه
فصل 7: مترجمان لاتین و مدرسۀ تولدو
فصل 8:تحولخواهان و سیطرۀ عربگرایی در اروپای لاتین
فصل 9: تجربهگرایان و سنت عربگرایی اروپا
فصل 10: یونانیمآبی و عربگرایی در قرنهای پانزدهم و شانزدهم
فصل 11: مرور بر ادبیات اروپاییها و سرفصل دروس پزشکی دانشگاههای اروپایی در اواخر دورۀ میانه
فهرست نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
نظری یافت نشد.