
شکونتلا
خلاصه
جهانیان کالی داسه را به نام شاعر «شکونتلا» میشناسند. هندیان همواره خود شیفتۀ این اثر بودهاند؛ چه در دوران باستان که این شیفتگی را در آثار ادبی و نیز در نگارگریهای خویش به تصویر کشیدهاند و چه امروزه که از سال 1960 به بعد جشنوارۀ کالیداسه را در اوجبینی (اوجن امروزی) ـ زادگاه احتمالی شاعر ـ برگزار میکنند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
آثار برجایمانده از زبان سنسکریت، انواع ادبی گوناگونی را شامل میشود که نمایشنامه یکی از آنهاست. هنر نمایشنامهنویسی در هند سنتی دیرپا به شمار میرود که از حدود سدۀ اول پیش از میلاد تا سدۀ دهم میلادی تداوم داشته است. از این سنت هزارساله، چندصد نمایشنامه به یادگار مانده است که شماری از آنها آوازۀ جهانگیر دارند.
جهانیان کالی داسه را به نام شاعر «شکونتلا» میشناسند. هندیان همواره خود شیفتۀ این اثر بودهاند؛ چه در دوران باستان که این شیفتگی را در آثار ادبی و نیز در نگارگریهای خویش به تصویر کشیدهاند و چه امروزه که از سال 1960 به بعد جشنوارۀ کالیداسه را در اوجبینی (اوجن امروزی) ـ زادگاه احتمالی شاعر ـ برگزار میکنند. این جشنواره شامل اجرای نمایشنامههای سنسکریت و باله یا اپراهای برگرفته از این آثار است. دنیای غرب نیز از حدود دویست سال پیش به لطف هندشناسان با «شکونتلا» آشنا شده و تاکنون رغبتی خارقالعاده به این نمایشنامۀ عاشقانه و شاعر توانمندش نشان داده است.
کالی داسته در ادبیات سنسکریت همان جایگاهی را دارد که سعدی در ادبیات فارسی. هیچ شاعری را آن مایه جسارت نیست که خود را با او مقایسه کند. همۀ نمایشنامهنویسان پس از وی، به نوعی مقلد این شاعر نابغه به شمار میروند و با این وجود به کمال دستنیافتنی او نیز باوری استوار دارند. از او تنها هفت اثر برجای مانده که میتوان آنها را به دو دستۀ آثار نمایشی و آثار منظوم تقسیم کرد: سه نمایشنامه با مضامینی مشابه و چهار منظومه با موضوعاتی متنوع. آثار منظوم او عبارتند از: چرخۀ فصلها، پیک ابر، حماسۀ دودمان رَگهو و زایش خدای جنگ. نمایشنامههای کالیداسته نیز شامل مالویکا و اَگنی میتره، ویکرم اروشی و شکونتلا است که هر سه آثاری عاشقانه هستند. ساختار اصلی داستان مثل اغلب داستانهای عاشقانه مبتنی است بر سه مرحلۀ جدایی، بیگانگی و یگانگی.
نمایشنامۀ «شکونتلا» ظاهراً نخستین بار در دورۀ مغولان به زبان فارسی ترجمه شده است. از این نمایشنامه چهار دستنویس اصلی برجای مانده است: بنگالی، دوناگری، کشمیری، و نسخهای از جنوب هند. از دیرباز برخی از مفسران، دستنویس بنگالی با 221 بند را صحیحتر دانستهاند و برخی دیگر دستنویس دوناگری را که دارای 194 بند است.
آنچه در این ترجمۀ فارسی اصل قرار داده شده، متن آوانوشت سنسکریتی است که بنا بر نسخۀ کشمیر و به همراه ترجمۀ انگلیسی است. این کتاب حاوی نسخۀ منظم و نسبتاً مفصلی از متن سنسکریت است. دستنویس کشمیر نیز همچون اغلب دستنویسهایی که از نمایشنامههای سنسکریت برجای ماندهاند، شامل متن «سایه» است؛ یعنی برگردان سنسکریت عبارات پراکریتی که در نمایشنامه به کار رفتهاند. ویراستاران دستنویسها و نیز مفسران آثار نمایشی این متون سایه را فراهم آوردهاند.
در این ترجمه، مترجم کوشیده راه میانه را در پیش گیرد؛ یعنی بیش از هر چیز امانتداری و انطباق ترجمه با متن اصلی مدنظر بوده و سپس روانی ترجمۀ فارسی و پس از آن زبان ادبی.
در مقدمۀ کتاب، دربارۀ خاستگاهها و تاریخچۀ نمایشنامههای سنسکریت و زندگی و آثار کالیداسه به اختصار مطالبی بیان شده است. بعد از آن متن نمایشنامه با ترجمۀ مترجم آورده شده و در پایان در باب نمایشنامۀ «شکونتلا» و جایگاه آن در تئاتر جهان مطالبی بیان شده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
شکونتلا
یادداشتها
دربارۀ شکونتلا
منابع
نامنامه
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامۀ تخصصی زبان و ادبیات فارسی بهیننامه، بهار 1398، شمارۀ سوم
جمعی از نویسندگان به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی فرح نیازکارسومین شماره از فصلنامۀ تخخصی زبان و ادبیات فارسی «بهیننامه» با ویژهنامۀ محمد بهمنبیگی منتشر شده ا

شاهنامه و شعر زمان فردوسی: بحثی تحلیلی در محتویات شاهنامه و زمینۀ پیدایی آن
خدائی شریفزادهفردوسی در آفرینش شاهنامه بر اساس دیدگاه خاص ادبی خود عمل کرده است. او خرد، سخن و دانش را با هم پیوست
نظری یافت نشد.