۱۳۰۴
۳۴۱
ادبیات شفاهی گیلکی (شرق گیلان)

ادبیات شفاهی گیلکی (شرق گیلان)

پدیدآور: هادی غلام‌دوست ناشر: فرهنگ ایلیاتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مکان چاپ: رشتتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 0ـ652ـ190ـ964ـ978تعداد صفحات: ۱۴۴

خلاصه

اهمیت ادبیات شفاهی گیلان در آن است که توانسته افکار و اندیشه‌ها و واژه‌های کهن فراموش‌شدۀ زبان گیلکی را سینه‌به‌سینه حفظ کرده، به ما رسانده و زنده نگاه دارد و از طریق همین شعرها، ترانه‌ها، افسانه‌ها و مثل‌ها درمی‌یابیم که مردم گیلان چگونه زندگی می‌کردند و دچار چه سختی‌های در زندگی بودند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​


در جغرافیای گیلان، منطقۀ شرق به آن سوی سپیدرود تا مرز مازندران اطلاق می‌شود که از دیرباز به آن «بیه‌پیش» می‌گفتند. این ناحیه دربرگیرندۀ شهرستان‌های آستانۀ اشرفیه، سیاهکل، لاهیجان، لنگرود، رودسر و املش است. سابقۀ تمدن در این منطقه، از کوهپایه و کوهستان آغاز شده و به‌تدریج با عقب‌نشینی دریای خزر، به سوی مناطق جلگه‌ای کشیده شده است. مردمی که امروز در مناطق کوهستانی و جلگه‌ای به دامداری و کشاورزی اشتغال دارند و این کار را از اجدادشان به ارث برده‌اند، تعدادشان روزبه‌روز کمتر می‌شود.

وقتی با ادبیات شفاهی یک منطقه آشنا می‌شویم، ناخواسته خود را با مجموعۀ وسیعی از فرهنگ، زبان، آداب و رسوم، شیوۀ زندگی، نگاه به زندگی و نحوۀ بیان اندیشه و حتی واژه‌هایی که گم شده‌اند، روبرو می‌بینیم. گاه تصویرهای شاعرانه‌ای که از زبان ترانه‌سرایان عامی بیان می‌شود، تصویری قابل توجه و شگفت است:

دورادور تا بدثم شادی بگودم                                                  به دل مست و به پای بازی بگودم

در این ترانه، معشوق به دلدادۀ خود خطاب می‌کند: از دور تو را دیدم، شادی کردم و قند در دلم آب شد؛ اما سرم را زیر انداختم و با پایم خاک‌بازی کردم. این تصویر را فقط کسانی می‌توانند دریابند که با محیط روستا آشنا بوده و در آنجا زندگی کرده باشند.

واژه‌هایی گمشده را در ترانه‌های روستایی می‌شود پیدا کرد. گاه با خوانند یک ترانه، تصویر زنده‌ای از طبیعت و محیط زندگی روستایی و نحوۀ برخورد مردم با یکدیگر و محیط پیش چشم آشکار می‌شود و خواننده پی می‌برد که در گذشته مردم به چه شیوه‌ای با یکدیگر و با موجودات اطراف خود ارتباط برقرار می‌کردند و حتی چگونه می‌اندیشیدند.

اهمیت ادبیات شفاهی گیلان در آن است که توانسته افکار و اندیشه‌ها و واژه‌های کهن فراموش‌شدۀ زبان گیلکی را سینه‌به‌سینه حفظ کرده، به ما رسانده و زنده نگاه دارد و از طریق همین شعرها، ترانه‌ها، افسانه‌ها و مثل‌ها درمی‌یابیم که مردم گیلان چگونه زندگی می‌کردند و دچار چه سختی‌های در زندگی بودند. وطن چقدر برای مردم عزیز و دوست‌داشتنی بود و دل و دلدادگی چه اهمیت ویژه‌ای داشته است.

از ویژگی‌های ترانه‌های محلی گیلان، درهم‌تنیدن کار و ترانه است. زنان در حال کار ترانه‌خوانی می‌کنند و مردان هم انگار بدون خواندن ترانه کارشان پیش نمی‌رود. مرد روستایی هنگام هرس‌کردن باغ چای، کار در شالیزار یا بریدن شاخه‌های درخت توت، با صدای خوش و دلکش به ترانه‌خوانی می‌پردازد. گیله‌مرد پشت سر گاوش که در حال شخم‌زدن شالیزار است، آرزوهای خود را در ظرف ترانه ریخته و بر زبان می‌‌آورد و با گاوش از نداشته‌ها و آرزوهای خود می‌گوید.

گیلک‌ها از اقوامی هستند که در گسترۀ فولکلور خود، مجموعه‌ای از آثار ادبی را خلق کرده‌اند که امروزه از آن به عنوان ادبیات شفاهی گیلکی یاد می‌شود. افسانه‌ها، مثل‌ها، اشعار، ترانه‌ها، اسطوره‌ها، لطیفه‌ها، نمایش‌نامه‌ها و به طور همۀ آنچه ادبیات شفاهی گیلان را شکل می‌دهد، میراث مشترک این قوم است و به همۀ تیره‌ها و طوایف آن تعلق دارد. نگارنده در این کتاب کوشیده با ارائۀ نمونه‌هایی به مثابۀ مشت نمونۀ خروار، از مثل‌ها، قصه‌ها، اسطوره‌ها، چیستان‌ها، ترانه‌های کار، لالایی‌ها، نوروزی‌خوانی‌ها و اشعار کودکان در فرهنگ مردم گیلان، دریچه‌ای بر آن گستره باز کند.

فهرست مطالب کتاب:

نشانه‌های آوانگاری

موقعیت جغرافیایی و اقتصادی شهرستان‌های شرق گیلان

چند ترانۀ محلی

نمونه‌هایی از افسانه‌های شرق گیلان

مثل‌ها

چیستان‌ها

کتاب‌شناسی

چکیدۀ انگلیسی

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان

آیین های ایل شاهسون بغدادی

آیین های ایل شاهسون بغدادی

یعقوبعلی دارابی

در این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیین‌های دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر