
کریستوا در قابی دیگر
خلاصه
این کتاب با کنکاش در برخی آرای محوری کریستوا در آثارش، قصد دارد نشان دهد که چگونه نگرش او نسبت به زبان و تجربۀ زیباشناختی، نسبتی ویژه با تبیین کردوکارهای دیداری همچون نقاشی، عکاسی و فیلم دارد. کریستوا با تأکید بر مفاهیم کردوکار و فرایند میکوشد توضیح دهد که چگونه خود هنر برای کشف و نامگذاری بصیرتی که عرضه میکند، ابزارهایی در اختیارمان میگذارد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب با کنکاش در برخی آرای محوری کریستوا در آثارش، قصد دارد نشان دهد که چگونه نگرش او نسبت به زبان و تجربۀ زیباشناختی، نسبتی ویژه با تبیین کردوکارهای دیداری همچون نقاشی، عکاسی و فیلم دارد. کریستوا با تأکید بر مفاهیم کردوکار و فرایند میکوشد توضیح دهد که چگونه خود هنر برای کشف و نامگذاری بصیرتی که عرضه میکند، ابزارهایی در اختیارمان میگذارد. برای درک این مطلب، لازم است تا مفاهیم کلیدی آثار او به دقت بررسی شده و آنگاه معلوم شود هنرآفرینان، هنردوستان و افرادی که به پژوهش درباره فرایند خلاقه و ارتباط میان هنرمند و آثر هنری، ابژه هنری و مخاطب هنر علاقه دارند، چگونه میتوانند از این مفاهیم استفاده کنند.
افزون بر تلاش برای طرح مباحث به شکل کاربردی و مرتبط، نویسنده کوشیده تا با پرداختن به مضامین اصلی آثار کریستوا، بتواند تمایز میان زیباییشناسی کریستوایی و طرز تلقیهای سنتی از زیباییشناسی را که همچنان نیز بر فعالیت هنری و تدریس و تفسیر هنر سایه انداختهاند، به شکل دقیقتری مشخص کند. در این تمایزگذاری اظهارات کریستوا دربارۀ ماهیت دوگانۀ زبان، ارتباط میان بدن و ذهن، عقل و احساس و همچنین میان فرآیندهای زیستشناختی و اجتماعی از جایگاه محوری برخوردار است.
فصل اول عمدتاً با پرداختن به نظرات مطرح شده در کتاب «انقلاب در زبان شاعرانه» به بررسی اظهارات کریستوا دربارۀ مادیت زبان و تحلیل او از کردوکار ادبی پرداخته شده تا دو ویژگی متقابل ولی تقلیدناپذیر زبان، یعنی امر نشانهای و امر نمادین توضیح داده شود. نظریۀ او در مورد مفصلبندی دوگانۀ زبان بر این نکته تاکید دارد که چگونه سوبژکتیویته یا درکی که از خود داریم، از طریق درگیرشدن بدنمند با زبان، که هم فرآیندهای آگاهانه را دربر میگیرد و هم ناآگاهانه، پیوسته احیا میشود؛ در کردوکار خلاقه این فرایند ناهمگن بیانگر آن منطق کردوکاری است که به سرپیچی از رمزگان تثبیتشده و از هم گسستن معنا به منظور ایجاد گفتمان انقلابی منجر میگردد.
فصل دوم به بررسی ارتباط میان کردوکار تجربه و تفسیر اختصاص دارد. این فصل بر نقد کریستوا به ساختارگرایی و نشانهشناسی زبانمحور یا سنتی متمرکز است. کریستوا عقیده دارد چنین رهیافتهایی به جای در نظر گرفتن جوانب مرتبط با تجربۀ زیسته، بازی، لذت و میل، تفسیر را به معناهایی محدود میکنند که در حوزۀ بستۀ نظام موجود گرفتارند؛ در نتیجه چنین روشهایی از یافتن یا بیان عناصر «جهشیافته» یا انقلابی در درون کردوکارها باز میمانند. کریستوا یادآور میشود ما نیازمند شیوهای از تحلیل هستیم که در جستجوی معناهایی باشد که از قواعد نظام نشانهای بیرون میافتند یا فراتر میروند؛ از اینرو برای مشخص شدن این معانی تکمیلی و عناصر تخطیکنندهای که این معانی را پدید میآورند، روش تحلیلی کریستوا یعنی معناکاوی در مورد آثار دو هنرمند فمینیست، یعنی آلیسون راولی و لیندا بانازیس به کار گرفته شده است.
در فصل سوم به بررسی یکی از مضامین اصلی آثار کریستوا، یعنی عاطفه پرداخته شده است؛ مضمونی که برای درک فرایند خلاقه و تجربۀ زیباشناختی از اهمیت اساسی برخوردار است. کریستوا عاطفه را به مثابۀ ساختار یافتن فضایی روانی تعریف میکند که از طریق کردوکار خلاقه، به تجربه ارزش و انسجام بخشیده و از طریق آثار هنری به مخاطب منتقل میگردد. در این فصل برای تشریح این رابطه و اهمیت آن در درک تجربۀ زیبا شناختی به سراغ نظرات کریستوا دربارۀ مفاهیم عشق و مالیخولیا رفته شده و آثار انیمیشن ونسورواین ـ هنرمند استرالیایی ـ بر این مبنا تحلیل شده است.
کریستوا در کتاب «قدرتهای ترس» به تحلیل و بررسی مفهوم پیچیده واپسزنی پرداخته که تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است. از آنجا که اولین ابژهای که باید واپسزنی در ارتباط با او شکل گیرد، مادر است؛ این واپسزنی به امری مبهم و گنگ بدل میشود؛ چراکه همیشه دو نیروی کشش و انزجار را بر فرد اعمال میکند که در سرتاسر زندگی او حضور خواهند داشت. فصل چهارم مسیر فکری کریستوا در خصوص واپسزنی را دنبال میکند و به دیدگاه او دربارۀ نسبت واپسزنی و سرپیچی در هنر میپردازد. در تعریفی که کریستوا از این رابطه ارائه میدهد، فرایند خلاقه و حوزۀ تولید از اهمیت ویژهای برخوردارند. در ادامۀ تفسیر نویسنده از نظریۀ واپسزنی کریستوا، به این مسئله پرداخته شده که به عوض تمرکزی که واپسزنی در حوزۀ تولید و هنر دارد، اگر آن را به حوزۀ دریافت هنر ببریم، چه امکانات جدیدی برای نوع متفاوتی از نقد که با واکنش مخاطبان مرتبط باشد، در اختیار خواهیم داشت. افزون بر این به شرایطی پرداخته شده که در آن واپسزنی باعث ایجاد تأثرات عاطفی منفی ـ ترس، انزجار و نفرت شده و اینکه چگونه این امر تجربه دیداری ما را تحت تاثیر قرار میدهد. آثار بیل هنسون در دوسالانۀ ونیز در کانون این مباحث و تحلیلها میباشد.
در فصل پایانی به منظور بررسی این مسئلۀ که چگونه نظرات کریستوا میتواند چارچوبی برای پژوهش در مورد هنرهای خلاقه به مثابۀ تولید دانش در اختیار هنرمندان قرار دهد، دوباره به مضمون انقلاب و سرپیچی پرداخته شده است این مسئله مستلزم آن است که در پرتو تأملات کریستوا دربارۀ کردوکار انقلابی در کتاب «معنا و بیمعنایی سرپیچی» به بازنگری در ابعاد تفکر او در خصوص مفهوم تجربه در کردوکار پرداخته شود. بحث نویسنده دربارۀ پروژۀ «پژوهش» که با بررسی آثار سال ۲۰۰۴ وندی بیتی عکاس استرالیایی به پایان میرسد، تأملی است بر این موضوع که چگونه میتوان از نظرات کریستوا برای پیشبرد این دیدگاه بهره گرفت.
تعاریف ارائه شده در واژهنامۀ پایان کتاب حاوی مثالها و مصادیقی است که پیوند تنگاتنگی با ایدهها و نظرات مطرح شده در فصول مختلف کتاب دارند. بیشک این قسمت میتواند در هموارکردن مسیر بازسازی و ارائۀ جوانب فکری کریستوا در این کتاب، خواننده را یاری رساند.
فهرست مطالب کتاب:
فهرست تصاویر
مقدمه
فصل ۱: زبان به مثابۀ فرایندی مادی
فصل ۲: تفسیر همچون کردوکار
فصل ۳: هنر و عاطفه
فصل ۴: واپسزنی، هنر و مخاطب
فصل ۵: پژوهش همچون کردوکار؛ یک الگوی اجراگرانه
نتیجهگیری
یادداشتها
فهرست منابع
واژهنامه
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...

آموزش عروض و قافیه؛ با رویکرد عروض شنیداری
محمد امیرجلالی، علیاکبر کمالینهادخواننده در این کتاب به شیوهای نو مباحث مختلف و گاه تازهای را دربارۀ وزن و قافیۀ شعر فارسی و شیوهه

دیوان علامه شهید سیداسماعیل بلخی
سیداسماعیل بلخیشعر بلخی اخلاق است. شعر استقامت و عدالتخواهی است. سخن نغزی است که مشکلات و رنج و تعب مردمش را میکا
منابع مشابه

انسان زیباشناس: گفتگوهایی دربارۀ هنر و زیباشناسی
هانس مایسهمۀ فلاسفۀ حاضر در گفتگوهای این کتاب عموماً در سنت فلسفۀ تحلیلی کار میکنند. یکی از محاسن این سنت بی

زیبایی شناسی ضربالمثلهای مازندرانی از دیدگاه بدیع و بیان
علی رزاقی شانیدر این کتاب روش کار بدینگونه بوده که تعداد 3023 ضربالمثل مازندرانی از منابع کتابخانهای و تحقیق می
نظری یافت نشد.