کهنالگوهای سینمای ایران
خلاصه
تاریخ سینمای ایران به تعبیری تاریخ تیپهای تکرارشوندهای است که در فیلمهای مختلف تکثیر میشوند و معمولا متأثر از تحولات اجتماعی تغییر چهره میدهند و در مواردی نیز از قطب مثبت داستان به قطب منفی میکوچند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تاریخ سینمای ایران به تعبیری تاریخ تیپهای تکرارشوندهای است که در فیلمهای مختلف تکثیر میشوند و معمولا متأثر از تحولات اجتماعی تغییر چهره میدهند و در مواردی نیز از قطب مثبت داستان به قطب منفی میکوچند. از دید یونگ، کهنالگوها تمایل کلی ذهن برای تولید اندیشههای مشابه و یکسان است، گنجینهای از سنتهای دیرینه که در ناخودآگاه جمعی هر ملتی جمع میشود و در قالب تصاویر و انگارهها و چهرههای مثالی به جلوه درمیآید. کهنالگوها قدرت و مانایی بسیاری دارند و سرشار از معانی متنوعند و بر کنشهای جمعی افراد تأثیر میگذارند. این الگوها گاهی در اشکال نقاشی و معماری و صنایع دستی، گاهی در شکل ریاضی و هندسی، گاهی هم در قالب چهرههایی همچون: پیردانا، سایه، مادر، مکار، زن اهریمنی، موعود، و بسیاری دیگر، پدیدار میشوند؛ چهرههایی که ریشه در باورهای دیرینۀ اقوام دارند و قرون و اعصار را در مینوردند و با زمان کنونی وارد مکالمه میشوند و تا حدود زیادی بر باورهای امروزی تأثیر میگذارند. به این اعتبار از گذشته گریزی نیست و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از الگوهای کهن میراث میبریم و آن را در شکلهای جدیدتر بازتولید میکنیم. نویسنده با این مقدمه به سراغ تیپهای تکرارشونده در سینمای ایران رفته و این داستان را نخست با تیپ قهرمان آغاز کرده است.
قهرمان تجلی آرزوها و رؤیاها و امیال ارضانشده یا به تعبیر دیگر تجلی من برتر یا هویت آرمانی انسان است. از این نظر قهرمان میباید خصوصیات فیزیکی و اخلاقی جذاب و برجستهای داشته باشد تا مخاطب او را باور کند و به عنوان قهرمان بپذیرد. قهرمان جزئی جداییناپذیر از قصههای اساطیری و قصههای افسانهای است و ردپای آن را در جهان معاصر میتوان در بسیاری از فیلمهای عامهپسند بازیابی کرد. سینمای ایران از دهههای دور میکوشیده که از همین الگو تبعیت کند و با خلق ستارهقهرمانهای محبوب، مردم را به تماشای فیلمهای ایرانی ترغیب کند. اما قهرمان چطور به وجود میآید؟ آیا میشود به شکل ارادهگرایانه دور هم جمع شد و قهرمان خلق کرد؟ چنین نیست و قهرمان معمولاً محصول یک نیاز عمومی است و هر دورهای بر اساس سازوکارهای درونی جامعه شکل میگیرد تا به خواستها و آرمانهای مردمی پاسخ بگوید. آیا قهرمانهای فیلمهای ایرانی پاسخگوی چنین نیازهایی بودهاند؟ اصولاً چه ارتباطی بین ساختارهای اجتماعی یک دوران و قهرمانهای سینمایی وجود دارد؟ در بخش نخست این کتاب کوشیده شده به این سؤالات دربارۀ قهرمان در سینمای ایران پاسخی داده شود.
پدر در سینمای ایران، بهویژه در سالهای قبل از انقلاب، اغلب هویت منفی داشته است. قهرمانهای فیلمفارسی معمولاً پدر نداشتند و با مادر خود زندگی میکردند. پدر در سینمای فیلمفارسی معادل ثروت، قدرت، نخوت و ستمکاری بود و جز به ثروتاندوزی، به اصل دیگری باور نداشت. پدر یا کارخانهدار و سوداگر بود یا زمینداری که در مقیاس یک روستا، همچون پادشاهی خودکامه حکمرانی میکرد. پدران ثروتمند معمولاً دخترانی داشتند که عاشق جوانهای فقیر میشدند و ارزشهای خانوادگی را زیر سؤال میبردند. از سینمای فیلمفارسی معمولاً به عنوان سینمایی پدرسالار یاد میشود؛ اما شگفتا که در متن همین سینما، پدر اغلب به شکل ضدقهرمان و تیپهای منفی به تصویر درآمده است. بخش دوم کتاب به بررسی پدر سنگدل و اسطورۀ فرزندکشی در سینمای ایران اختصاص یافته است.
حاجآقا یکی دیگر از تیپهای تکرارشوندۀ سینمای ایران است که قدمتی به طول کل تاریخ فیلمسازی در ایران دارد. این تیپ جلوۀ دیگر از زاهد ریایی از نگاه حافظ است. حاجآقا آکتور سینما نخستین فیلم ایرانی است که به این تیپ اجتماعی توجه نشان داده است. در بخش سوم به این تیپ توجه شده است.
اغلب فیلمسازان ایرانی بهویژه در دهۀ سی، شخصیت زن را به دوگونه محور آثار خود قرار میدادند: زن یا مادری فداکار و همسری دلسوز و محبوبی مهربان است یا افسونگر است و در قالب زنان تبهکار و کافهای و بدنام، مردان سادهلوح را میفریبد و به کجراهه میکشاند. زن نخست، سنتی و فرمانبر است و معمولاً نقشی در جامعه ندارد و فقط میشورد و میسابد و به همسر و فرزندانش خدمت میکند؛ اما زن دوم، سرکش و نافرمانبر، غربباور و خودباخته است و توجهی به موازین اخلاقی ندارد و ثمری جز ویرانگری به بار نمیآورد. در بخش بعدی کتاب به این تیپ در سینمای ایران پرداخته شده است.
سینمای حرفهای و کلاسیک و داستانپرداز، متکی به پیرنگ ارسطویی است و داستان خود را از مجرای تقابل قهرمان و ضدقهرمان نقل میکند. قهرمان عاشق میشود و مبارزه میکند و به یاری نیازمندان میرود و معمولاً هدفی دارد و برای تحقق آن میکوشد. ضدقهرمان دامگستری میکند و دسیسه میچیند و رویاروی قهرمان قرار میگیرد. تاریخ سینمای ایران به تعبیری تاریخ انواع مختلف فیلمسازی از ملودرامهای شهری و روستایی تا کمدیهای سبک و ملودرامهای شبهتاریخی و فیلمهای حادثهای و جنایی بوده است. دربارۀ تیپهای ضدقهرمان یا سایههای شرارت در بخش بعدی کتاب بحث و بررسی صورت گرفته است.
مادر در سینمای قبل از انقلاب، اغلب چهرۀ موجهی داشته و همواره یاور خانواده و دلسوز فرزندان و مروج نیکی و مهربانی بوده است. بررسی تیپ مادر بخش آخر کتاب را به خود اختصاص داده است.
فهرست مطالب کتاب:
قهرمان ایرانی
سفر قهرمان
تولد قهرمان
دوران پیشاقهرمانی
فردین؛ قهرمان آشتی و سرخوشی
بهروز وثوقی: قهرمان انتقامجویی
میراث قیصر و قهرمانهای پساانقلاب
ابوالفضل پورعرب: قهرمان سرکشی
سینمای اصلاحات و خروج از استبداد مردانه
ترازوی عدالت و الهگان انتقام
مدهآی ایرانی و قهرمانسازی زنانه
مرگ قهرمان و دوران پسااصلاحات
پدر سنگدل و اسطورۀ فرزندکشی
خروش قیصر و سقوط قارون
پدر سنگدل و دوران جنگ
پدر سنگدل و دوران اصلاحات
حاجآقا و داستان زاهد ریایی
افسونگر یا: سودابهخوانی در سینمای ایران
ضدقهرمان یا سایههای شرارت
مادر
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه بیشتر ...
باستان شناسی و هنر شاهنشاهی هخامنشی در مصر
هنری کولبرناین کتاب ماهیت و تأثیر فرمانروایی هخامنشی را در مصر به شیوهای کلنگر بررسی میکند که با واکاوی و تف
هنر تصویری در ایران: ده درسگفتار
رویین پاکبازدر این درسگفتارها بر اساس اطلاعات موجود، طرحی کلی از دورهبندی تاریخ هنر تصویری در ایران ارائه میش
نظری یافت نشد.