۹۹۵
۳۵۱
سنت زیباشناسی آلمانی

سنت زیباشناسی آلمانی

پدیدآور: کای همرمایستر ناشر: ماهیتاریخ چاپ: ۱۳۹۹مترجم: محمدرضا ابوالقاسمی مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۵۰۰شابک: 9ـ33ـ9971ـ964ـ978تعداد صفحات: ۳۲۴

خلاصه

در اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایده‌هایی از بریتانیایی‌ها و فرانسوی‌ها و نیز متافیزیک عقل‌گرایانه. این کتاب روایت داستان تکمیل و تحولات آتی فلسفۀ زیباشناسی در آلمان است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​


پرسش‌های ناظر به هنر و زیبایی قدمتی همپای فلسفه دارند یا از آن کهن‌ترند؛ چراکه هومر، هزیود و پیندار [پیش از فیلسوفان] در باب نقش و استعدادهای ویژۀ شاعران اندیشیده بودند. با این همه مدت‌های مدید هنر و زیبایی را عمدتاً از یکدیگر جدا می‌دانستند؛ این دو مفهوم عموماً معطوف بود به سایر مسائل فلسفی که هنر و زیبایی صرفاً نقشی ثانویه در آنها داشتند. از حیث فلسفی اغلب اوقات از زیبایی ذیل متافیزیک بحث می‌شد و گواه آن نیز آثار افلاطون، فلوطین یا توماس آکوئینی بود. از سوی دیگر مفهوم هنر نیز تحولاتی طولانی را از سر گذرانده است که همچنان هم ادامه دارد. سمت و سوی این تحولات عبارت بود از تهدید گستردۀ مفهوم هنر و مستثنی شدن بیش از پیش فعالیت‌ها و محصولات دیگر از این گستره.

هیچ هنری، چه در مقام مهارتی عملی و چه در مقام عضوی از خانوادۀ هنرهای زیبا، پیش از کانت مستقل و خودآیین نبود. هنر جزئی از برنامه‌های اجتماعی، آموزشی، الهیاتی یا صرفاً اقتصادی بود و همین‌ها به تولیدات هنری قرار و قاعده می‌بخشید. در قرن هجدهم مسائل مربوط به ارزش معرفت‌شناختی و عملی، نیز ماهیت اثر هنری و زیبایی در قالب یک رشتۀ نظام‌مند و مستقل فلسفی یکپارچه شد و زیباشناسی نام گرفت. در اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایده‌هایی از بریتانیایی‌ها و فرانسوی‌ها و نیز متافیزیک عقل‌گرایانه. این کتاب روایت داستان تکمیل و تحولات آتی فلسفۀ زیباشناسی در آلمان است.

زیباشناسی فلسفی نه‌تنها در آلمان زاده شد، بلکه تحول این رشته نیز بنا به دو دلیل مشخص عمدتاً به دست آلمانی‌ها صورت پذیرفت؛ اولاً سنت زیباشناسی آلمانی به شکل غریب در برابر تأثیرات خارجی بسیار مقاوم بود. نویسندگانی که جزئی از این سنت بودند، در مباحثه با یکدیگر از ایده‌های رایج در مباحثات سایر زبان‌ها بهره نمی‌گرفتند؛ البته به جز ارجاعات معمول به فلسفۀ باستان؛ ثانیاً گرچه سنت زیباشناسی فلسفی آلمانی خودبسنده است، فیلسوفانی بیرون از این گفتمان به مفاهیم آلمانی واکنش نشان می‌دادند؛ بی‌آنکه خود تأثیری چشمگیر در شکل‌گیری این سنت داشته باشند. بدین ترتیب دیویی، سارتر، کروچه، سانتایانا، دانتو، لانگر و ریکور از جمله فیلسوفان بی‌شماری‌اند که همگی مفاهیم پرورش‌یافته در زیباشناسی آلمانی را به کار می‌گرفتند. فلسفۀ هنری که طی قرون نوزدهم و بیستم در بریتانیا، فرانسه، ایالات متحده و سایر مناطق خلق می‌شد بر سنت آلمانی مبتنی و متکی بود. خلاصه آنکه رشتۀ زیباشناسی فلسفی یکسره در تفکر آلمانی شکل گرفت و بنابراین بدون شناخت دقیق این سنت فهمیده نخواهد شد.

این کتاب بدان سبب که داستان سنت زیباشناسی آلمانی را روایت می‌کند، به عنوان خود وفادار است؛ با این همه عنوان کتاب کاملا با موضوعش همخوان نیست. تمام نویسندگانی که در این کتاب دربارۀ آنها بحث شده، آلمانی نیستند؛ حتی بعضی از آنها اصلا به زبان آلمانی هم ننوشته‌اند. در سه مورد گسترش دامنۀ بحث از آلمانی به آلمانی‌مآب مخصوصاً بجا بوده است. نخست فیلسوف دانمارکی سورن کرکگور که کتاب‌هایش را به زبان دانمارکی می‌نوشت. افزون بر اینکه دانمارکی از خانواده‌های زبان‌های ژرمنی است، با توجه به سایر مشخصات آثار او، ادغام او در زیباشناسی آلمانی نه‌تنها موجه، بلکه حتی ضروری است. تفکر کرکگور در تقابل با سنت اید‌ئالیسم آلمانی و بیش از همه ایدئالیسم عینی هگل بسط یافت. بخش اعظم نوشته‌های کرکگور در حکم مقابله‌ای است با فلسفۀ نظام‌مند متفکر شهیر برلین. این تقابل در زیباشناسی او نیز به چشم می‌آید؛ چراکه برداشت کرکگور از این رشتۀ فلسفی، چالشی است مستقیم با موضع هگل. با غفلت از سهم ویژۀ کرکگور در زیباشناسی، داستان سنت زیباشناسی آلمانی کامل نمی‌شود.

نفر دوم لوکاچ است که شهروند مجارستان بود و هم به آلمانی می‌نوشت و هم مجاری. گرچه لوکاچ نخستین رسالات زیباشناسی خود را به مجاری می‌نوشت، نباید از یاد برد که در آلمان تحصیل کرده و زیسته بود و در چارچوب فلسفۀ کلاسیک آلمانی می‌اندیشید و می‌نوشت.

سرانجام نوبت به ارنست کاسیرر و هربرت مارکوزه می‌رسد که هر دو اصالتاً آلمانی بودند. مارکوزه شهروند آمریکا شد و شمار بسیاری از کتاب‌ها و مقالاتش را به انگلیسی نوشت؛ با این حال آثار او به مکتب فرانکفورت پیوند خورده و سنت‌های ایدئالیسم آلمانی، مارکسیسم و روانکاوی فروید تأثیر پذیرفته است. کاسیرر بخش عمدۀ فلسفۀ زیباشناسی خود را در اواخر عمر و در سال‌های مهاجرت نوشت. بنابراین برخی از مهم‌ترین تأملات او در این زمینه به انگلیسی است؛ خواه برای معرفی فلسفه به خوانندگان انگلیسی‌زبان یا برای درس‌گفتارهای دانشگاهی.

این کتاب اهداف گوناگونی دارد؛ اول: مواضع اصلی در زیباشناسی فلسفی آلمانی را معرفی می‌کند و از روابط متقابل آنها و تلاششان برای غلبه و مواضع پیشین و احیای آنها می‌گوید؛ دوم: مهم‌ترین چهره‌های این سنت را معرفی می‌کند، آن هم نه تک‌افتاده و جدا از هم، بلکه در بستر روایتی تاریخی، با این همه تجمیع متفکران منفرد ذیل فصول عصر الگوواره‌ها، چالش با الگوواره‌ها و تجدید الگوواره‌ها نشانه‌ای است از تعلق آن به جنبش‌های بزرگ‌تر تاریخی؛ سوم: این کتاب بیانگر باوری است مبنی بر اینکه تاریخ فلسفه را نمی‌توان از فلسفۀ نظام‌مند جدا کرد. تاریخ تنها زمانی اهمیت پیدا می‌کند که پرسش‌هایی در باب مسائل، دل‌مشغولی‌ها و علایق فلسفی پیش آیند و طبیعتاً عصر خود ما نیز به آنها علاقه‌مند باشد.

نویسنده در این کتاب همچنین مدعی است روایتش از منطقی درونی بهره می‌برد. مواضع زیباشناسی فلسفی محل بحث صرفاً از پی هم نمی‌آیند، بلکه بخش‌هایی از الگویی بزرگ‌ترند که با نگاهی پس‌نگرانه خودش را هویدا می‌کند. خلاصه آنکه بنا به نظریۀ این کتاب، مواضع الگووار فلسفۀ زیباشناسی در دورۀ ایدئالیسم آلمانی و رمانتیسیسم شکل گرفت و نویسندگان قرن نوزدهم متعاقباً این مواضع الگووار را به پرسش کشیدند و سپس در قرن بیستم تمامی آنها دقیقاً طبق همان روالی که در ابتدا ظهور کرده بودند، دوباره احیا شدند.

بنابراین این کتاب شرحی است خواندنی بر پیدایش و پردازش اندیشه‌های زیباشناختی در فلسفۀ آلمانی. در این کتاب خواننده مشاهده می‌کند که فیلسوفان گوناگون با وجود تفاوت در رویکردها و روش‌ها، همگی با پرسش‌های مشترکی در حوزۀ زیباشناسی روبرو بوده‌اند. نویسنده با توضح و تبیین این پرسش‌ها نشان می‌دهد که فهم اندیشه‌های زیباشناختی این فیلسوفان مستلزم تعیین جایگاه آنان در این سنت پربار فلسفی است. بسیاری از اندیشه‌های زیباشناختی در فلسفۀ مدرن پیرو، وامدار یا ناقد سنت زیباشناسی آلمانی بوده‌اند. دانشجویان فلسفۀ هنر و زیباشناسی، به واسطۀ آشنایی با این سنت، شاهد شکل‌گیری شالودۀ مباحثاتی خواهند بود که در زیباشناسی روزگار کنونی همچنان تداوم دارند.

فهرست مطالب کتاب:

دیباچه

بخش اول: عصر الگوواره‌ها

1. باو مگارتن، مندلسون

2. کانت

3. شیلر

4. شلینگ

5. هگل

بخش دوم: چالش با الگوواره‌ها

6. شوپنهاور

7. کرکگور، نیچه

بخش سوم: تجدید الگوواره‌ها

8. کاسیرر، لوکاچ

9. هایدگر، گادامر

10. آدورنو

جمع‌بندی

یادداشت‌ها

کتابنامه

نمایه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

سیدجواد میری، مهرنوش خرمی‌نژاد

ضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزش‌گذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز

منابع مشابه بیشتر ...

زندگی‌نامۀ هانا آرنت

زندگی‌نامۀ هانا آرنت

سامانتا رز هیل

این کتاب حاصل جستجو در میان هزاران سند شخصی، دفترچۀ خاطرات، نامه‌ها، اشعار و میراث مکتوبی است که از

ادبیات و انقلاب: نویسندگان روس، آلمان و از آسیا تا آمریکا

ادبیات و انقلاب: نویسندگان روس، آلمان و از آسیا تا آمریکا

یورگن روله

یورگن روله یکی از چند نویسنده و روشنفکری است که نخست مسحور جادوی کمونیسم بوده و سپس از واقعیت استالی