۸۸۵
۲۷۲
یکصد ایدۀ دراماتیک با شاکلۀ فلسفی: نگاهی به جوهر درام‌نویسی

یکصد ایدۀ دراماتیک با شاکلۀ فلسفی: نگاهی به جوهر درام‌نویسی

پدیدآور: بهناز خسروانی ناشر: نقد فرهنگتاریخ چاپ: ۱۳۹۹مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 0ـ19ـ6682ـ622ـ978تعداد صفحات: ۴۷۶

خلاصه

نویسنده در نوشتن اتودهای این کتاب، از همان مرحلۀ جرقۀ ذهنی و شکل‌گیری شخصیت‌ها و موقعیت‌ها و داستان درام، ذهن خود را آزاد گذاشته که به هر حوزه‌ای که می‌خواهد برود. به این ترتیب ذهن از حالت قفل خارج می‌شود و می‌تواند اشراف تام به همۀ نکات مهم داشته باشد؛ از جمله میزانسن، قاب‌بندی تصویر، بیان فیلمیک، صدا، نور، جلوه‌های ویژه و در واقع تمام آنچه مربوط است به بازیگری، کارگردانی، تصویربرداری، تدوین و اجرا.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​


ایده اصطلاحی است هم در فلسفه و هم در درام‌نویسی؛ گرچه بیشتر یک اشتراک لفظی است تا معنایی. آنچه در درام‌نویسی ایده گفته می‌شود، با معانی و مفاهیم این واژه در فلسفه مقدار زیادی متفاوت است. می‌توان گفت جوهر درام در ایده نهفته است؛ ایده‌ای که خلاصه می‌شود در همان پرسش آغازین و پاسخ اولیه و فرضی آن که اصطلاحاً ایدۀ بالقوه گفته می‌شود. یک اثر دراماتیک از ابتدا، جوهرۀ وجودی‌اش حول ایدۀ اولیه شکل گرفته که به طور معمول در پی هدفی مطابق با جهتِ اندیشگی خود همان ایده ـ با انتخاب شخصیت، هدف او، موانع راه و پایان کار ـ ظهور و بروز یافته است.

ایدۀ بالقوه زمانی بالفعل می‌شود که اصطلاحاً به آن جرقۀ ذهنی یا سرآغاز فکر گفته می‌شود و برای ترسیم خطوط اصلی یک طرح باید مراحلی را طی کند؛ یعنی مرحلۀ ایده‌پردازی که کلیت داستان مورد نظر بتواند در قالب‌ها و الگوهای مشخصی بگنجد که حدود و ثغور آن را معلوم و معین دارند (چه در قالب کلاسیک و چه مدرن یا پُست‌مدرن) که بلافاصله بعد از جرقۀ ذهنی است و پیش از طرح‌نویسی. بعد از جرقۀ ذهنی، مرحلۀ «داستان نانوشته» آغاز می‌شود.

نویسنده در این کتاب و یکصد ایده، از اصطلاح «داستان نانوشته» استفاده کرده است. در کتاب های داستان‌نویسی و درام‌نویسی چنین ترکیبی نیست و این اصطلاح «داستان ننوشته» که برساختۀ نویسنده است، معادل فابولا، ایستوار، استوری و داستان یا داستان اولیه به کار می‌رود؛ که متمرکز هم می شود بر ژانر و بر الگوهای شخصیتی و رویدادها در یک داستان ابتدایی و شرط آن زمان‌مندی است و سیر خطی سلسلۀ رویدادها. در مقابل آن هم «طرح» قرار می‌گیرد که همان پیرنگ، دیسکور، یا گفتمان نقل باشد و در حیطه بوطیقای روایت شناخته می‌شود. به هرحال طرح‌نویسی دارای اصولی است که حکماً نمی‌توان گفت چارچوب‌ها یا قالب‌های مشخصی دارد؛ البته قالب‌هایی کلی که تمام انواع را در خود جای دهد و مبتنی باشد به آنچه مخاطب ملاحظه خواهد کرد.

درام‌نویس بهتر است با این قالب‌ها و چارچوب‌ها آشنا باشد و حتی الامکان ایدۀ خود را (به‌ویژه برای یک درام خوش‌ساخت) در این الگوها آزمایش کند و در واقع طرح خود را محک بزند؛ کاری که بعد از اجرا منتقدان نکته‌سنج انجام خواهند داد و ایرادات ساختار متن را بر همین مبنا معلوم خواهند نمود.

جوهرۀ وجودی و هستۀ مرکزی داستان و نیز درام از روزگار  اشیل، سوفوکل، اوریپید و حتی می‌توانیم گفت از همان روزگار الواح گیل‌گمش مبتنی بوده است بر فکر و اندیشۀ والا، با ارزش‌های حکمی و اخلاقی، برای تعالی‌بخشی جامعه از طریق بیان تمثیلی و در واقع، همان فلسفۀ زندگی و وجود شاکله یا تم اصلی در یک اثر دراماتیک، از همین اندیشه‌های فلسفی و حکمی برخاسته است. اندیشه‌هایی گوناگون که در جریانی دیالکتیکی و در طول تاریخ فلسفه و حکمت و تمدن بشر، بروز و ظهور یافته‌اند و البته متحول شده‌اند. نویسنده در این کتاب می خواهد با ملاحظۀ این مشق‌ها و تمرین‌های ایده‌پردازی، پی ببرد که می‌توان از یک دیالوگ فلسفی بهره گرفت و طرحی برای فیلم‌نامه یا نمایش‌نامه به نگارش درآورد که جان‌مایۀ متن، بیان همان فلسفه باشد و انسجام و یکپارچگی تمام آن، مرهون همان ایدۀ بالقوه. و از ورود به وادی بی‌کرانۀ فلسفه هراسی نباشد و با ترس‌های خود مواجه نشویم.

نویسنده در نوشتن اتودهای این کتاب، از همان مرحلۀ جرقۀ ذهنی و شکل‌گیری شخصیت‌ها و موقعیت‌ها و داستان درام، ذهن خود را آزاد گذاشته که به هر حوزه‌ای که می‌خواهد برود. به این ترتیب ذهن از حالت قفل خارج می‌شود و می‌تواند اشراف تام به همۀ نکات مهم داشته باشد؛ از جمله میزانسن، قاب‌بندی تصویر، بیان فیلمیک، صدا، نور، جلوه‌های ویژه و در واقع تمام آنچه مربوط است به بازیگری، کارگردانی، تصویربرداری، تدوین و اجرا.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایران در آینۀ شعر روس

ایران در آینۀ شعر روس

میخاییل سینلنیکوف

این کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درون‌مایه‌های ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر