به دستی کمند: جستاری دربارۀ شاهنامه و لرها
خلاصه
نویسندۀ این کتاب اهتمام ورزیده تا با فرهنگی که در دامان آن رشد یافته و شاهنامه را فراگرفته، به بررسی علل و اسباب شاهنامهخوانی و شاهنامهدوستی قوم لر و بهویژه بختیاریها بپردازد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تیرههایی از آریاییان که بیشتر به پیوندهای قبیلهای وفادار و به سنتهای ایلی پایبند بودند، توانستند با اقتصاد بسته و ازدواجهای درونطایفهای و رعایت سنتهای کهن، پاسدار اصالت خویش باشند. آنان بیشترین پیوند را با نژاد هند و ایرانی که حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح از هند و اروپاییها جدا شده و به عنوان یکی از تیرههای ایرانی ضمن مهاجرت و گسترش سرزمینهای اولیه با ساکنان بومی این سرزمین مانند عیلامیان، تپوران، کادوسیان و غیر آنها روبرو شدند و برای تصرف سرزمینهای جدید نبردهای سختی داشتند. پارهای از حماسههای ما مربوط به این برخوردهاست. از سوی دیگر نبرد باسکاها و اقوام ایرانی که از آسیای مرکزی به مرزهای شمال شرقی ایران حمله میکردند، ساکنان ایران را ملزم به دفاع از سرزمین خود و جلوگیری از این مهاجمان میکرد. این دفاع هم رنجها و سختیهایی در پی داشت و ساکنان مرکزی و دامنههای زاگرس نیز جداشده از تیرههای هند و اروپایی در بیش از سه هزار سال هستند که ضمن زادوولد بسیار بهناچار نیازمند گسترش سرزمینهای اولیه شدند. آنان هم در این مهاجرتهای کوچمانند، با ساکنان بومی این سرزمین مانند عیلامیان، تپوران، کادوسیان و غیر آنها روبرو شدند و برای تصرف زمینهای تازه به نبردهای سختی پرداختند که بخشهایی از حماسههای ما هم مربوط به این برخوردهاست. طبیعی است که دفاع از این سرزمین با کوههای سر به فلک کشیده و شرایط محیط با روزهای گرم و شبهای سرد، رفتاری خاص و موجبات فیزیکی ویژهای را ایجاب میکرد که در رفتار اجتماعی افراد نمود داشت؛ ایجاد روحیۀ جنگجویی و سلحشوری مردم بینهایت مؤثر بود؛ حتی در هنر قومی نمود فوقالعاده یافت؛ چنانکه از دستگاههای موسیقی بیشتر به بخشهایی توجه داشتند که صلابت رفتارها و عظمت روانی آنان را به نمایش میگذاشت و در ترانههای محلی نیز بیشتر سخن از وسایلی چون جنگ و اسب و تفنگ بود و مظاهر طبیعی و رویدادهای خشونتآمیز بیشتر مورد نظر قرار میگرفت.
شاهنامه آیینۀ تمامنمای فرهنگ ایران است. این نامه چنان سرشار از اندیشههای ژرف، نگاه آرمانی و بلند انسانی به سراپردههاست که شناخت و درک آنها لاجرم به زمان و دانش کافی نیازمند است. از نوعی دیگر که به آن نگریسته شود، خانوادههای ایرانی در پی آنند که فرزندانشان دل در گرو شاهنامه و فردوسی بسپارند و با شناخت هویت ملی خویش، ویژگیها و دستپروردههای پهلوانان و قهرمانان و اسطورهها را از آن بیاموزند تا بر ایرانیبودن خویش خرسند باشند و مرزهایش را بیکران بدانند؛ از اینرو نویسندگان گهگاه به بازنویسی و خلق حماسه از داستانهای شاهنامه میپردازند تا راه دستیابی به این ارزنده، فرهنگ را بیشتر بیابند و از وزش گردباد در زمانه که رنگ کهنگی میفشاند در امانش دارند.
هرچند شاهنامه، سجل ملیگرایی است و جایجای آن از فرهنگ ایرانزمین داد سخن دارد؛ ولی همین جستار دستاویزی شده تا نویسندگان آزادیخواه گونهای از آن را محور پژوهش قرار دهند تا از این دروازۀ تابناک، دریچههای نابودشده را به همت خامه واکاوند.
بیتردید وجه حماسی شاهنامه در مناطق کوهستانی جایگاهی بلند دارد؛ از آنروی که انسان پرورشیافتۀ محیط است و ذات زمخت غیر از آن را بپذیرنده نیست و به عبارتی: پریرو تاب مستوری ندارد. شرح دلاوریها، ناکامیها، ستیز و کریز که از زبان سالمندان نیز بیان گردیده و در پارهای معدود از خامۀ نویسندگان تراویده، همراهی موزونی با ابیات شاهنامه دارد و و این روح بزرگ بلندبینی، پاسداری و ملیتخواهی در سرشت این مردمان کاشته شده؛ به طوریکه با چینش کمترین صحنۀ رویارویی میشکفد و در ره دریافتش سر از پا نمیشناسد.
شرح دلدادگیها، حدیث عبدممد للری، نبرد خونین زردیا و .... نماد آن را در بیژن و منیژه، کید هندی، نبرد هاماوران باید جستجو کرد و پرسشی که به ذهن متبادر است؛ نه آیا جوشش حماسی شاهنامه که در شبنشینیهای یلداشب به گوش جویندگان بینامونشان لر رسیده، پیام این شهامت و جنگاوری است؟ گویش مردمان این دیار سهمی شگرف در بازسازی پردههای رزم و بزم شاهنامه دارد. شبانگاهان که مردمان ایل از قصههای شاهنامه دم بر میآورند، گویی رخش رستم در همین نزدیکیها و در حال چراست. اسفندیار ساز جنگ دستوپا میکند و کتایون با زلفی پریش و مویهکنان بیمناک پور خویشتن است. کاووس در حسرت است که مبادا دسته گلی دیگر آب بدهد؛ ولی خسرو شادمان از برآمدن آرزوست. یل تاجبخش خسته از نبرد پرندوش، در اندیشۀ رماندن تورانیانی است که فکر شبیخون دارند و .... .
نویسندۀ این کتاب اهتمام ورزیده تا با فرهنگی که در دامان آن رشد یافته و شاهنامه را فراگرفته، به بررسی علل و اسباب شاهنامهخوانی و شاهنامهدوستی قوم لر و بهویژه بختیاریها بپردازد.
در این کتاب ابتدا به تاریخ و جامعهشناسی لرها پرداخته شده و در ادامه ابتدا دربارۀ فردوسی و شاهنامه مطالبی ارائه شده و سپس شاهنامۀ دورۀ صفوی بررسی شده است. پس از این حلقههای پیوند شاهنامه و لرها از منظر تاریخی، اجتماعی و جغرافیایی بررسی شده است. گفتاری نیز اختصاص یافته است به فردوسی و شاهنامه در باورهای عامه.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ چاپ دوم
«به دستی کمندی» گزارش موقعیت شاهنامه در میان لرها/ محمدرضا راشد محصل
درآمد/ خداداد سعیدی
مقدمۀ مؤلف
گفتار اول: روزنه ای به تاریخ
گفتار دوم: جامعه شناسی لرها
گفتار سوم: فردوسی، دهقان زادۀ طوسی
گفتار چهارم: شاهنامه، کاخی بی گزند
گفتار پنجم: شاهنامه و صفویه
گفتار ششم: حلقههای پیوند
گفتار هفتم: شواهدی برای این پیوند
گفتار هشتم: فردوسی و شاهنامه در باورهای عامه
گفتار نهم: وطنم پارۀ تنم
گفتار دهم: نفوذ و تأثیر عناصر حماسی و غنایی در اشعار لری
گفتار یازدهم: قصیدۀ استاد بهار در وصف فردوسی و شاهنامه
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
دیگر آثار نویسنده
آوای خوش هَزار: جشننامه استاد کوروش اسدپور
گروهی از نویسندگان به خواستاری و کوشش مهدی سعیدیاین کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ یادداشتها، مصاحبهها، سرودهها و مقالاتی است که به بهانۀ پاسداشت سه دهه
نظری یافت نشد.