تاریخ شفاهی کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران
خلاصه
تأسیس کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران یکی از کارهای ماندگاری است که در یکصدسال گذشته در حوزۀ فرهنگ و کتاب به انجام رسیده است. روشن است که دانشگاه بدون کتابخانۀ مرکزی نمیتوانست نهادی موزن باشد و بدینترتیب ساختن کتابخانه امری بجا و شایسته بوده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تأسیس کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران یکی از کارهای ماندگاری است که در یکصدسال گذشته در حوزۀ فرهنگ و کتاب به انجام رسیده است. روشن است که دانشگاه بدون کتابخانۀ مرکزی نمیتوانست نهادی موزن باشد و بدینترتیب ساختن کتابخانه امری بجا و شایسته بوده است. از گزارشها چنین برمیآید که در آن وقت، تمام ارکان حکومت به دنبال ایجاد این کتابخانه بودهاند و آن را افتخاری بزرگ برای دولت و روزگار میدانستهاند؛ بنابراین عادی بوده که از هر جهت به بنا و راهاندازی آن کمک کنند. زمانی که بنای این کتابخانه تمام شد، شخص شاه برای افتتاح آن آمد و دوست داشت که با تأسیس این کتابخانه، دانشگاه تهران در ردیف دانشگاههای کشورهای پیشرفته قرار بگیرد. این نکتهای است که رئیس وقت دانشگاه در مصاحبۀ خود گفته است.
همزمان با تأسیس دانشگاه تهران و در واقع همزمان با سخت دانشکدههای مختلف، برای هر کدام از آنها کتابخانههایی نیز تدارک دیده میشد و تا دهها سال، دانشگاه تهران، کتابخانۀ مرکزی نداشته است. اما از اواخر دۀ بیست و به طور مشخص سال 1328 شمسی فکر تأسیس کتابخانۀ مرکزی مطرح شده و هستۀ اصلی آن هم با اقدام یک عالم روشنفکر دینی، یعنی مرحوم سیدمحمد مشکوة رقم خورده است. پس از آن مدیران وقت دانشگاه، همگی در پی تأسیس این کتابخانه بودهاند. کتابخانۀ مرکزی پنج سال بعد از آن به طور موقت تأسیس شد تا آنکه در سال 1344 محل فعلی به این کار اختصاص داده شده و بنای آن آغاز گردید. مدیریت دانشگاه در طول سالها، همۀ امکانات را در اختیار مدیران وقت دانشگاه و کتابخانه گذاشت تا آنکه در اوایل دهۀ پنجاه افتتاح شد.
در این زمان دانشگاه این بخت را یافت که مردی فرزانه و دانشی همچون ایرج افشار مدیر کتابخانه باشد، کتابخانهای که مقدر بود یکی از چند کتابخانۀ بزرگ کشور باشد. افشار هم خود دانش کتابشناسی و کتابداری را داشت و هم از مشورت دیگران بهره میبرد. با سفرهای فراوانش دنیا را هم دیده بود و تلاش کرد تا کتابخانهای درخور وضع آن روز و البته با دوراندیشی نسبت به آینده تأسیس کند. افشار همکارانی هم داشت که وی را در این زمینه یاری میرساندند؛ زندهیاد دانشپژوه و همینطور افرادی چون روشنی و بنیآدم و شماری دیگر که او را یاری میرساندند. بدین ترتیب مثلثی از زندهیاد مشکوة و مدیریت ایرج افشار و تلاشهای دانشپژوه با حمایت دولت وقت، کتابخانۀ مرکزی را پدید آورد و کتابخانۀ دانشگاه، تبدیل به یکی از کتابخانههای بزرگ کشور شد.
هدف از تدوین این کتاب، در واقع گزارشی از کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران در یک دورۀ پنجاهساله است. در میان مصاحبهشوندگان، مدیران پیشین کتابخانه نیز هستند؛ هرچند برخی از دنیا رفته و شماری هم امکان دسترسی به آنها نبوده است. از میان کارمندان نیز طیفهای مختلفی برای گفتگو انتخاب شدهاند.
در ضمیمۀ کتاب، ابتدا یادداشت زندهیاد ایرج افشار دربارۀ کتابخانۀ مرکزی آورده شده است. این یادداشت که به سال 1351 در نشریۀ «راهنمای کتاب» منتشر شده، ابتدا به تاریخچۀ کتابخانه پرداخته شده و سپس فعالیتهای این کتابخانه تبیین شده است. سپس یادداشتی با عنوان «پنجاه سال با ایرج افشار» آمده که که در واقع یادی است از خدمات فرهنگی ایرج افشار در اداره کل انتشارات و سپس در کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران. در ادامه چند یادداشت از مطبوعات وقت دربارۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران آورده شده و پایانبخش کتاب، تصاویری مربوط به دانشگاه تهران در ادوار مختلف میباشد.
فهرست مطالب کتاب:
دربارۀ این کتاب
حسین بنیآدم
علیاکبر عنایتی
محمدصادق ضیائی
محمدمهدی جعفری
فاطمه فهیمنیا
طاهره رشیدی
علی افخمی
علیاصغر پورعزت
قاسم صافی
علیاکبر ابدی
سوسن اصیلی
ابراهیم اشک شیرین
پریسا کرمرضایی
فریبا افکاری
پارکوهی هارطونیان
علی شاهوردی
محمدجواد عالم رجبی
عباس حقی
عباس مافی
مینا بشارتی
محمد دهدشتی
یادداشت ایرج افشار دربارۀ کتابخانۀ مرکزی
پنجاه سال با ایرج افشار
چند یادداشت از مطبوعات وقت دربارۀ کتابخانۀ مرکزی
تصاویر
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه بیشتر ...
آرامش در طوفان: زندگی و زمانۀ مقصود فراستخواه
به روایت مریم برادراندر این کتاب دربارۀ کودکی، خانواده، تحصیل و .... فراستخواه گفتگو شده که در اینباره نویسنده با همسر،
شاعر مشتعل: مصاحبۀ تاریخ شفاهی با مظاهر مصفا
پیمانه صالحیاین کتاب حاصل گفتگویی چهاردهساعته با استاد مظاهر مصفا در یازده جلسه است که از 26 بهمن 1377 در منزل
نظری یافت نشد.