رسائل خواجو؛ شمع و شمشیر، سراجیه، شمس و سحاب، نمد و بوریا
خلاصه
رسائل خواجو که در این کتاب متن مصحح آنها آورده شده، در مجموعۀ رسالههای مستقلی که در آن روزها پدید آمدهاند، از جهت مایههای ادبی و زبانی از امثال خود متمایزند. هر یک از این مناظرهها به شیوۀ معمول در این نوع ادبی، میدان گستردهای است برای رجزخوانی و نقیضهپردازی شاعرانه و مجالی فراخ برای انواع تصویرسازیها در توصیف و تجسیم صورت و صفت اشیاء، شیئی که گاهی میتواند جانشین شاعر و نویسنده گردد و سخنهای ناگفته و شکوهها و شکایتهای او را بازگوید.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
کمالالدین ابوالعطا، محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی و نخلبند شعرا و یکی از شاعران اثرگذار در شعر حافظ، در سال 689 قمری در کرمان زاده شد و در سال 750 قمری در شیراز درگذشت.
خواجو در میان گویندگان همروزگار خود در فراوانی و تنوع آثار تنها با امیرخسرو دهلوی قابل مقایسه است. اینان هر دو همغزلسرا بودهاند، هم به پیروی از نظامی منظومههایی ساختهاند و هم آثار منثوری دارند. آثار خواجوی کرمانی عبارتند از: دیوان، خمسۀ خواجو، مفاتیح القلوب و مصابیح الغیوب، و رسائل.
خواجو در عالم شاعری، به سبب جهشها و پرشهای حالی و ذوقی خود، تازهها و نوآوریهایی دارد که در شعر کمتر شاعری از گویندگان روزگار او دیده میشود؛ در بخشی از مقدمۀ مصحح از ابداع در تضمین، اوزان عروضی تازه و تنظیم منتخب اشعار در نزد خواجو سخن گفته شده و مصححان به این نکته پرداختهاند که خواجو در سال 747 ق گزیدهای از اشعار خود فراهم آورد، گزیدهای در موضوعات مختلف و در 28 باب و آن را «مفاتیح القلوب نامید». در ادامۀ مقدمۀ این کتاب، خوانندگان بخشی دیگر با عنوان «خواجو با دیگران» را از نظر میگذرانند. از منظر مصححان، خواجو در آثارش به بسیاری از شاعران پیش از خود توجه داشته است و اگر نبود تأثیر آشکارتر نظامی، سعدی و امیرخسرو، میتوانستیم مقتدای او را در شاعری، سنائی، فخرالدّین اسعد گرگانی، خاقانی و کمال اسماعیل بشناسیم؛ چراکه نشانههای پیروی از هر یک در جایجای شعر او پیداست، اما در درجۀ نخست ذهن و زبان او با آثار نظامی، سعدی و امیرخسرو پیوند و مشابهت دارد. مصححان پس از بخش مناظره و مناظرهنویسی به معرفی رسائل خواجو پرداختهاند.
رسائل خواجو که در این کتاب متن مصحح آنها آورده شده، در مجموعۀ رسالههای مستقلی که در آن روزها پدید آمدهاند، از جهت مایههای ادبی و زبانی از امثال خود متمایزند. هر یک از این مناظرهها به شیوۀ معمول در این نوع ادبی، میدان گستردهای است برای رجزخوانی و نقیضهپردازی شاعرانه و مجالی فراخ برای انواع تصویرسازیها در توصیف و تجسیم صورت و صفت اشیاء، شیئی که گاهی میتواند جانشین شاعر و نویسنده گردد و سخنهای ناگفته و شکوهها و شکایتهای او را بازگوید. همچنین به تناسب موضوع و ظرفیت خود عرصهای است برای عرضۀ هرگونه هنر بلاغی، دانستهها و آموختههایی از علوم مختلف عصر، اطلاعات عمومی و اصطلاحات متداول در زبان ادبی و گفتاری، چنانکه در هر یک از این رسالهها دیده میشود.
گزارشی از رسائل خواجو:
«شمع و شمشیر»: رسالهای در مناظرۀ شمع و شمشیر، هر دو از ملازمان درگاه سلطان و بازیگران بزم و رزم. این رساله شامل هفت بخش است: مقدمّه، چهار گفتار از شمع و شمشیر و خاتمه که داوری عقل است و سرانجام بازگشت مؤلف به ستایش ممدوح. عنوان این رساله را معرفیکنندگان آثار خواجو، ظاهراٌ با توجه به صورت مغلوط بیتی که در آخر رساله و در بعضی از نسخ آمده است، «سبع المثانی» نوشتهاند. این رساله در سال 748 قمری نوشته شده و نویسنده در مقدمۀ آن »مبارز الدنیا والدین» یعنی محمد مظفر (م 760 ق) مشهور به امیر مبارز را ستوده است.
«سِراجیّه»: این رساله در واقع گفتگوی نویسنده است با چراغ (سِراج). بدین ترتیب که خواجو خاطرۀ شبی را گزارش میکند که چراغی در پیش داشته است با همۀ سوختنها و گداختنها و با همۀ زیباییهایی که در وجود و شعله و نور چراغی قابل تصوّر است. این رساله به مقدمّهای در ستایش «جمال الحقّ و الدّین» آغاز میگردد و با یادی دیگرباره از سلطان و بدون ذکر نام او خاتمه مییابد. نثر این رساله مانند دیگر رسائل، نثری شاعرانه و آراسته است و توصیفهای غالباً تازه و شاعرانۀ خواجو از چراغ به گونهای است که در بسیاری از مواضع ممکن است گزارشی غیرمستقیم از احوال مؤلف تلقی شود. این رساله نیز در سال 748 قمری و در کرمان نوشته شده است.
«شمس و سحاب»: ماجرای مناظره در این رساله از شبی آغاز میشود که مؤلف از دیوان کمال (در بعضی از نسخهها: شمس) غزلی آغاز میکند و از پردۀ حسینی (همان پردۀ بزرگ سپهر) نوایی «بر ساز میکند» و قصیدهای موشّح میخواند. با پایان گرفتن این قصیده «شمس» را میبیند که با مفاخرهای تمام از خود سخن میگوید، چنانکه سحاب را برمیانگیزاند. گفتههای تندوتیز سحاب موجب میشود که شمس بیش از پیش برافروخته شود و در مقام پاسخگویی برآید. این گفتگوها در میان آنها تا سه بار تکرار میشود و سرانجام، ماجرا با حکمیّت آسمان و دعوت او به صلح پایان میگیرد. سال تألیف شمس و سحاب نیز 748 ق و مقارن فصل بهار است.
«فی مناظرة اللبدة و الباری [نمد و بوریا]»: در آغاز این رساله از توبه و دیدار مؤلف با امینالدین بلیانی و ارادت او به شیخ سخن گفته شده و ادامۀ سخن گزارش سفری است ظاهراً خیالی که شاعر به حجاز و شام و بیتالمقدس داشته است. بعضی از معاصران این گزارش را از سفری واقعی دریافتهاند. نویسنده در این سفر بر حسب اتفاق، به خانقاهی میرسد و با شیخی مدعی دیدار میکند. در همین خانقاه گفتگوی نمد با بوریا پیش میآید و نتیجۀ گفتگوها توصیۀ اکید خواجو به پرهیز و گریز از صحبت و مجالست با خانقاهیان است، در حالی که گوینده خود در آغاز سخن به امینالدین بلیانی صاحب خانقاه، اظهار ارادت کرده و پیوسته خود را «مرشدی» یعنی پیرو شیخ مرشد معرفی میکند.
نثر خواجو در رسائل چهارگانه، نتیجۀ کوششی است شاعرانه در ساختن و پرداختن هزار چهرۀ پذیرفتنی برای شخصیّتی که معمولاً با یک چهره دیده میشود. این سخن شاعرانه و پرایهام در سرتاسر هر رساله، سرشار از اطلاعات گوناگونی است که از ادیبان آن روز انتظار میرود. خوانندۀ آشنا به متون کهن در سطرسطر این مجموعه تازگیهای زبانی خواجو را در نمونهای از بهترین نثر قرن هشتم در مییابد، تازگیهایی که در جستجوی پیشینۀ زبان حافظ، نگارنده را به جانب این رسائل برد.
تصحیح این رسائل از روی شش نسخۀ خطی انجام شده است. توضیحات در بخش تعلیقات چند نوع است: رفع مبهمات متن، نمودن رابطۀ پنهان کلمات، ترجمۀ آیات و اشعار و عبارات عربی برای نشان دادن کیفیت پیوند آنها با متن، شرح لغات و ترکبیات نادر و معرفی اعلام در حدی که به فهم بهتر متن یاری دهد، تعیین رابطۀ بعضی از سخنان خواجو با شعر حافظ و دیگران.
در بخش نمایهها نیز برای نشانددن هنر خواجو و بازیهای شاعرانۀ او، «تشبیهات و توصیفات» با حفظ صورت آن در متن، به فهرستها افزوده شده تا خواننده با یک نگاه گذرا نیز انواع تعابیر کنایی و استعاری خواجو را برای شمع، شمشیر، چراغ و .... ملاحظه کند.
فهرست مطالب کتاب:
اشاره
مقدمۀ مصحح
آثار خواجو
خواجو و نوآوری
خواجو با دیگران
مناظره و مناظرهنویسی
معرفی نسخهها
تصویر نسخهها
شمع و شمشیر
سراجیه
شمس و سحاب
فی مناظرة اللّبدة و الباری
توضیحات
فهرستها
کتابنامه
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
نظری یافت نشد.