قصۀ دلیلۀ مُحتاله؛ متن مصحح قصۀ دله و مختار همراه با پژوهشی دربارۀ بنمایهها و نوع ادبی آن
خلاصه
قصۀ «دلیلۀ محتاله» از قصههای عامیانۀ کهن در شرح طراریهای زنی به نام دلیله یا دله در شهر بغداد است. این زن در ادب کهن فارسی مظهر حیلهگری است و شرحی دیگر از مکر وی در «هزارویک شب» هم آمده است. در این کتاب به پیوست قصۀ «دلیلۀ محتاله» که به نثری ساده و روان ظاهراً در سدۀ دهم نوشته شده، ماجراهای وی در «هزارویک شب» نیز نقل شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
قصۀ «دلیلۀ محتاله» از قصههای عامیانۀ کهن در شرح طراریهای زنی به نام دلیله یا دله در شهر بغداد است. این زن در ادب کهن فارسی مظهر حیلهگری است و شرحی دیگر از مکر وی در «هزارویک شب» هم آمده است. در این کتاب به پیوست قصۀ «دلیلۀ محتاله» که به نثری ساده و روان ظاهراً در سدۀ دهم نوشته شده، ماجراهای وی در «هزارویک شب» نیز نقل شده است.
در سدههای پیشین دلیلۀ محتاله نزد مردم ایران شخصیتی شناختهشده بود. گواه این سخن اشارههای سرایندگان و نویسندگان ایرانی گذشته به او و داستان مکر وی در آثار خود است؛ اما امروزه کمتر کسی دله یا دلیلۀ محتاله را میشناسد.
دلیلۀ محتاله نام پیرزنی از قهرمانان «الف لیلة و لیلة» یا همان «هزارویک شب» است که روزگاران کهن در فرهنگ و ادبیات ایران مظهر فریبکاری و حیلهگری دانسته می شده است. او در «هزارویک شب» پیرزنی نیرنگباز و محتال است و در پایان داستانش چنین آمده است که خلیفه نام وی را پرسید. او پاسخ داد: نام من دلیله است. خلیفه گفت: تو محتالهای. و بدین سبب به «دلیلۀ محتاله» شهره گردید.
ظاهراً از دیرباز، گذشته از داستان «هزارویک شب»، کتابی جداگانه هم دربارۀ مکرها و فریبکاریهای او در دسترس ایرانیان بوده است. نام او را «دلّه» هم میگفتهاند و شاعر ایرانی فرخی سیستانی اینگونه به کتاب وی اشاره کرده است:
ز بهر آنکه از بند تو فردا چون رها گردد کنون دایم همی خواند کتاب حیلۀ دلّه
در مقدمۀ این کتاب بررسی شده که «قصۀ دلیله محتاله» از نمونۀ داستانهای مکر زنان نیست. پس نخست دربارۀ بنمایۀ مکر زنان در ادب پارسی سخن گفته شده است. سپس از آنروی که «دلیلۀ محتاله» در «هزارویک شب» زنی عیار است و در این فصه حیلهگریهای وی عیاری نامیده شهد است، عیاری در «هزارویک شب» بررسی شده و به بنمایۀ عیاری در قصههای عامیانۀ فارسی پرداخته شده است. آنگاه شرح داده شده که بنمایۀ اصلی قصۀ عامیانۀ «دلیلۀ محتاله» که در این کتاب آورده شده، چیست. پس از آن نسخۀ خطی روایت «دله و مختار» و برخی از ویژگیهای این روایت و فایدههای آن تبیین شده است.
بعد از مقدمه، متن مصحح قصۀ «دله و مختار» که از نمونههای سالم و فصیح نثر فارسی است و از عیبها و لغزشهای نثرهای دوران صفوی و پس از آن عاری است، آورده شده است. این متن ظاهراً در سدۀ دهم نوشته شده است؛ اما نشانههایی از سبک نثرهای سدههای هفتم و هشتم هم در آن نمودار است. نسخۀ خطیای که متن بر اساس آن تصحیح شده، به شمارۀ 475 در کتابخانۀ بادلیان آکسفورد است که میکروفیلم آن در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است. این نسخه به خط نستعلیق نوشته شده، تاریخ کتابت ندارد؛ اما معلوم است که قدیمی نیست. این نسخه دربردارندۀ سه قصۀ عامیانه است: نخست حکایت «اشرف خان و سرگذشت سه درویش» که آن را زندهیاد محمد دامادی به چاپ رسانده است. دوم این متن با عنوان «حکایت عیاری و طراری دله و مختار و پستی و چالاکی آن دو حیلهجوی مکار در بغداد» است و سومین و آخرین قصۀ «بختیارنامه» است.
برخی از حکایتهای این متن، در «هزارویک شب» هم با تفاوتهایی آمده است. برای نمونه در داستان اول این متن، پس از ماجرای دزدی و کلاهبرداری مختار، شوهر دله، نخستین ماجرای مکر دله که او زن خواجه سلیم بغدادی را با جوانی صراف در دکان گازر تنها میکند و جامههایشان را میرباید، در «هزارویک شب» دربارۀ زن حسن شرالطریق است که دلیله او را با بازرگانزادهای در دکان صباغ میکند و جامههایشان را میدزدد.
تقریباً همۀ حکایتهای این متن در روایتی که زندهیاد دکتر محجوب از قصۀ «دلیلۀ محتاله» چاپ کرده، آمده است؛ با این تفاوت که در متن وی صفت «محتالۀ» دله به «مختار» و شوهر دله تبدیل نشده است. عیاری خراسانی که در پایان این متن دله را از دار آزاد میکند و همسر دوم وی میشود، در روایت محجوب، از همان آغاز همسر دله میگردد.
از ویژگیهای زبانی این قصه میتوان به این موارد اشاره کرد: آوردن فاعل پس از مفعول، ذکر قید پس از فعل، حذف افعال به قرینۀ معنوی، حذف فعل با قرینۀ لفظی، آمدن وجه مصدری بعد از افعال خواستن و بایستن، جایگزینی حرف «با» به جای «به»، و ... .
صور خیال و صنایع بدیعی در این متن بسیار اندک و ناچیز است؛ اما آنچه باعث گیرایی قصه میشود، وصف ماجراهای طراریها و حقهبازیهای دله و شوهر و دخترش، و صبغۀ فکاهی این ماجراها است.
بازتاب برخی از واقعیتهای تاریخی مانند بسیاری از قصههای عامهپسند دیگر در این داستان هم درخور توجه است. برای نمونه آنچه از شخصیت ابونواس شاعر ایرانینژاد عربیسرای نشان داده شده، با آنچه در تاریخ دربارۀ وی آمده است، تطابق دارد. یا در پایان قصه عیار خراسانی که می خواهد دله را از بغداد به خراسان ببرد، با او به هرات سفر میکند؛ یعنی هنگامی که این قصه پرداخته شده، هرات مرکز خراسان بوده است و دانسته است که در سالهای پایانی حکومت تیموریان چنین بوده است.
فهرست مطالب کتاب:
دیباچه
مقدمه
قصۀ دلیلۀ محتاله بر اساس روایت دله و مختار
پیوست: قصۀ دلیلۀ محتاله در هزارویک شب
واژهنامه
فهرست منابع و مآخذ
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه بیشتر ...
فیروزشاهنامه: دنبالۀ دارابنامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)
ناشناساین متن در شرح جهانگیری و جنگهای فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی
زبان میانگان فارسی و شاهنامۀ فردوسی: گفتگوهای کتایون مزداپور، فیروزه دیانت و مهران افشاری
به کوشش فیروزه دیانت و مهران افشاریاین کتاب دربرگیرندۀ گفتگوهایی است که میان کتایون مزداپور و فیروزه دیانت و مهران افشاری دربارۀ پیشینۀ
دیگر آثار نویسنده
سخنوری: شعرهای مراسم سخنوری که در تکیهها و قهوهخانهها برگزار میشد، همراه با تحقیق در پیشینۀ سخنوری
به تصحیح و تحقیق مهران افشاریاین کتاب متن شعرها و گفتگوهای مراسم سخنوری را از دو نسخۀ خطی متعلق به دورۀ قاجار ارائه میکند. مصحح
نظری یافت نشد.