عناصر داستانی و نمایشی در میراث ادبیات فارسی
خلاصه
انتشار این کتاب، منبعی برای شناخت و آشنایی با زوایای مختلف ادبیات روایی و نمایشی در ادبیات فارسی بوده و قابلیتهای نمایشی ادبیات کهن فارسی، عنوان یکی از درسهای رشته ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ادبیات در یکی از کلیترین تقسیمات خود در سه دستۀ ادبیات حماسی، ادبیات غنایی و ادبیات نمایشی قرار میگیرد. با توجه به اینکه تقسیمبندی کلی ادبیات با در نظر گرفتن ظرفیتهای ادبیات ملل مختلف صورت میگیرد، در ادبیات اروپایی، ادبیات نمایشی رکن اساسی این تقسیمبندی را تشکیل میدهد؛ در حالی که در ادبیات فارسی، اینگونه نیست. از میان وجوه مختلف ادبیات، قصهها که میتوانند غنایی یا تعلیمی، عرفانی یا وهمی و جادویی، مربوط به حیوانات یا قصههای فلسفی، رمزی یا دینی، تراژیک یا حماسی باشند، بر اساس قالب، مخاطب، منشأ خلق، موضوع و دورنمایههایشان قابل تقسیمبندی هستند؛ در این کتاب انواع ادبی از منظر برخورداری از عناصر داستانی و نمایشی بررسی شده است.
ناگفته پیداست که با توجه به تفاوتهای ادبیات داستانی امروز و قصههای کهن دیروز، انتظار وجود برخی از عناصر ادبی در قصهها و افسانهها و حکایات، انتظاری بیهوده است؛ از سویی میزان عناصر داستانی در تمامی انواع ادبی یکسان نیست. برخی انواع ادبی اصولاً جبنه روایی ندارند، در بعضی زبان از اهمیت بیشتری برخوردار است، در پارهای درونمایه اصل است و در برخی دیگر به عناصر داستانی همچون شخصیتپردازی و گفتگو توجه شده است.
انتشار این کتاب، منبعی برای شناخت و آشنایی با زوایای مختلف ادبیات روایی و نمایشی در ادبیات فارسی بوده و قابلیتهای نمایشی ادبیات کهن فارسی، عنوان یکی از درسهای رشته ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد است. دانشجویان در خلال گذراندن این درس سه واحدی، با گسترۀ وسیع آثار روایی ادبیات فارسی، عناصر داستانی و نمایشی نهفته در آنها، و چگونگی بهرهگیری خلاقانه از آن آثار آشنا میشوند. هر یک از استادان به فراخور علاقه و تمرکزشان بر یک گونه خاص ادبی، تدریس بخشی از این میراث گرانبها را به عهده میگیرند و مطالعۀ بقیه گونهها را به عهده دانشجویان میسپارند. با این حال، تعدد و پراکندگی منابع، اغلب مانع شناخت عمیق دانشجویان از ابعاد مختلف این تراث فرهنگی میشود. فراهم آوردن این کتاب میتواند منبع قابل توجهی برای آشنایی با زوایای دیگری از ماترک ادب فارسی محسوب شود. در این کتاب، نویسنده با تکیه بر سالها تتبع در عناصر و فنون داستاننویسی، قابلیتهای نمایشی ادبیات فارسی، تدریس این درس و درس قصهگویی و نمایش خلاق در دانشگاههای مختلف، برگزاری کارگاههای داستاننویسی و تألیف کتابهایی در حوزه ادبیات داستانی و قابلیتهای نمایشی متون گذشته فارسی، ادبیات روایی فارسی را تنها از نظرگاه عناصر داستانی و نمایشی بررسی کرده است.
در تمامی انواع ادبی، عناصر داستانی به یک اندازه وجود ندارد. مقدمۀ شناخت عناصر داستانی و نمایشی در آثار روایی میراث ادبیات فارسی شناخت داستان و انواع روایی مشابه است؛ زیرا وقتی سخن از میراث ادبی گذشتگان است، انتظار وجود برخی از عناصر ادبی بیهوده است. اما بررسی عناصر داستانی و نمایشی در این آثار میتواند زمینهساز شناخت عمیقتر از آثار روایی گذشتگان و پیوند آثار امروز ادبیات با ماترک فرهنگی این زادبوم شود. در فصل اول کتاب به اختصار به عناصر داستانی و قالبهای ادبی اشاره شده است.
گرچه امروزه داستان کوتاه و داستانک و داستان بلند و رمان جای حکایت و افسانه و منظومههای حماسی و عاشقانه را گرفته است و به نظر میرسد گریزی از پرداختن به ادبیات داستانی نیست، هنوز هم برخی اندیشمندان به این سوغات غرب با دیدۀ تردید مینگرند. با این همه اصل تفاوت مبنایی داستان امروز و آثار روایی دیروز درست است. البته با وجود این تفاوتها، افسانه و رمان و حکایت و داستان کوتاه از نظر ساختاری نیز با هم تفاوتها و اشتراکاتی دارند. به این تفاوتها و اشتراکات در فصل دوم پرداخته شده است.
طرح و توطئه یا پیرنگ یکی هستند؛ اما طرح و پیرنگ از اصطلاحاتی هستند که با وجود تفاوتهایشان، معمولاً به یک معنا به کار میروند؛ یعنی برخی داستان را برابر با پیرنگ و خلاصۀ ساختار آن میدانند. فصل سوم اختصاص به بررسی پیرنگ در ادبیات روایی فارسی دارد. در این فصل تبیین میشود که پیرنگ در گونههای مختلف میراث روایی ادب فارسی چه جایگاهی دارد و آیا در حکایات و منظومههای گذشته، مؤلفههای پیرنگ به کار رفته است.
تفاوت اصلی قهرمان و شخصیت در محدودیتهایی است که برای شخصیت وجود دارد. قهرمان سفید است و ضدقهرمان سیاه، اما شخصیت خاکستری است. بررسی قهرمان/ ضدقهرمان و شخصیتپردازی در ادبیات روایی فارسی موضوع فصل چهارم کتاب است.
گفتگو میتواند به مثابۀ موتور محرک داستان عمل کرده و نیروی لازم را به تنۀ داستان تزریق کند. از اینرو بیراه نیست اگر گفته شود گفتگوی خوب میتواند در بعضی مواقع، به جای بعضی دیگر از عناصر داستان عمل کند. فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی گفتگو در ادبیات روایی گذشتۀ فارسی دارد.
صحنه در اصطلاح داستانی، شامل زمان و مکان داستان میشود و مراد از صحنهپردازی تمهیداتی است که نویسنده برای نشان دادن این دو انجام میدهد. پیچیدگی در نمایش به مرحلۀ گرهافکنی و گرهگشایی میگویند. این ویژگی در داستان، عناصر مختلف داستانی، از جمله کشمکش، بحران، تعلیف و اوج را در خود دارد. در فصول ششم و هفتم کتاب به این دو موضوع یعنی صحنهپردازی و پیچیدگی در میراث روایی فارسی پرداخته شده است.
کانون روایت یکی از پیچیدهترین عناصر داستانی است که میتواند شخصیتپردازی و لحن داستان را تحت تأثیر قرار دهد. انتخاب درست یا غلط زاویۀ دید، میتواند یکی از دلایل اساسی موفقیت یا شکست یک داستان محسوب شود. فصل هشتم کتاب اختصاص به بررسی کانون روایت در ادبیات روایی گذشتۀ فارسی دارد.
نویسنده در فصل نهم کتاب به سراغ بررسی درونمایه در میراث روایی فارسی رفته است. درونمایه نوعی تفسیر موضوع است؛ حال چه تفسیر صریح و آشکار باشد و چه به طور ضمنی و با کنایه بیان شده باشد. با این حال باید توجه کرد که درونمایه معنای مخفی داستان هم نیست.
بررسی زبان در میراث ادبی روایی در فصل دهم کتاب صورت گرفته است. زبان در داستان چگونگی و شیوۀ انتخاب و بهکارگیری کلمات در خلق اثر تعریف میشود. اهمیت این عنصر به گونهای است که برخی آثار را که از نظر عناصر مهمی چون پیرنگ، شخصیتپردازی و حتی گفتگو و پیچیدگی خوب پرداخت نشدهاند، اما در انتخاب واژگان آنها دقت نشده، آثار مهمی تلقی نمیکنند. زبان وسیلۀ ارتباط خواننده و نویسنده است.
غزلها، قصاید، مثنویها و حتی افسانهها و قصهها شناختهشدهتر و در دسترستر از حکایت هستند. از سویی برخی حکایات در دل کتابهای دیگر نهفته شده است. معرفی مهمترین منابع حکایات فارسی میتواند قدمی در راه شناسایی و معرفی این گنجینه برای شناخت هرچه بیشتر عناصر داستانی و نمایشی این آثار باشد که در فصل یازدهم به معرفی مهمترین منابع حکایات ادبیات فارسی پرداخته شده است.
در فصل پایانی کتاب، عناصر داستانی بعضی از آثار بدون هیچ شرحی دستهبندی شده است. با این توضیح که هرچند بیشتر از قصههای مکتوب استفاده شده، نگاه اصلی به قصههای شفاهی و ادبیات روایی عامه است. این قصهها نیز از نگاه مخاطب به دو دستۀ قصههای بزرگسالان و حکایات کودکان و نوجوانان تقسیم شده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: عناصر داستانی و قالبهای ادبی
فصل دوم: تفاوتهای آثار روایی دیروز و امروز ادبیات فارسی
فصل سوم: پیرنگ در ادبیات روایی فارسی
فصل چهارم: قهرمان/ ضدقهرمان و شخصیتپردازی در ادبیات روایی فارسی
فصل پنجم: گفتگو در ادبیات روایی گذشتۀ فارسی
فصل ششم: صحنهپردازی در ادبیات روایی فارسی
فصل هفتم: پیچیدگی (گرهافکنی و گرهگشایی) در میراث روایی فارسی
فصل هشتم: کانون روایت در ادبیات روایی گذشتۀ فارسی
فصل نهم: درونمایه در میراث روایی فارسی
فصل دهم: زبان در میراث ادبیات روایی فارسی
فصل یازدهم: مهمترین حکایات میراث ادبیات روایی فارسی
فصل دوازدهم: عناصر نمایشی چند قصه و حکایت فارسی
سخن آخر
منابع
پربازدید ها بیشتر ...
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
منابع مشابه بیشتر ...
جامع التمثیل
محمدعلی حبلهرودیکتاب «جامع التمثیل» از جمله قدیمیترین کتابهای امثال و دربرگیرندۀ نابترین تمثیلهای ایرانی است که
امپراتوری عثمانی
مهرداد کیادر این کتاب تاریخ سیاسی دولت عثمانی از واپسین دهۀ سدۀ سیزدهم تا شکلگیری جمهوری ترکیه بررسی شده است.
دیگر آثار نویسنده
هویت ملی در قصههای عامۀ دورۀ صفوی
محمد حنیفهدف اصلی پژوهنده، یافتن وجوه مختلف هویت ملی ایرانیان در قصههای عامه دوره صفوی است. بدین منظور افزون
نظری یافت نشد.