آذربایجان و شاهنامه؛ تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارسالۀ شاهنامه در آذربایجان
خلاصه
نویسنده در این کتاب به ضرورت مهم ملی و فرهنگی پاسخ داده و به ابعاد گوناگون پیوند آذربایجان و شاهنامه پرداخته است؛ هم جایگاه آذربایجان و ترکان و زبان ترکی را در شاهنامه نشان داده و هم موقعیت شاهنامه را در آذربایجان و میان مردم و اهل فرهنگ و هنر آذربایجان بررسیده است و هم به شبههها و نقدها پاسخ دادهاست.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
یکی از دروغهای بزرگ که مکرر تکرار شده و میشود این است که شاهنامه اثری است ضد آذربایجان و در شاهنامه، آذربایجانیها تحقیر شدهاند. آنقدر این ادعای نادرست را در کتابها و مطبوعات و فضای مجازی بازگفتهاند و به آن شاخ و برگ دادهاند که عدهای باورشان شده است. به نام دوستی با آذربایجان و ترکان چه تهمتها و دشنامها که نثار فردوسی و شاهنامه نکردند و نمیکنند. نویسنده در این کتاب به این ضرورت مهم ملی و فرهنگی پاسخ داده و به ابعاد گوناگون پیوند آذربایجان و شاهنامه پرداخته است؛ هم جایگاه آذربایجان و ترکان و زبان ترکی را در شاهنامه نشان داده و هم موقعیت شاهنامه را در آذربایجان و میان مردم و اهل فرهنگ و هنر آذربایجان بررسیده است و هم به شبههها و نقدها پاسخ دادهاست. با روشی علمی و محققانه و با ایجازی شایسته و بیانی روشن و استوار و بی هیچگونه تعصب و شغب و جدل. با استناد به انبوهی منابع و مآخذ. آیدنلو که خود آذربایجانی است، در مقدمۀ کتاب نوشته است: «با نهایت افتخار و احترام و علاقه، به زبان مادریم، ترکی آذربایجانی، سخن میگویم و آثار ادبی آن را... میخوانم و کاملاً به پاسداری، حرمت، تدریس و تحقیق علمی زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی معتقدم». او با این بینش روشن و پخته و متین به این موضوع بسیار حساس و ملی پرداخته و حتی یکجا هم از منش علمی و اعتدال و ادب خارج نشده است.
در فصل اول کتاب، جایگاه و نقش آذربایجان و آذربایجانیان در داستانهای شاهنامه در هر دو بخش روایی (حماسی ـ اساطیری) و بهاصطلاح تاریخی بررسی شده است. نخستین حضور داستانی این منظقه در شاهنامه، در دورۀ پادشاهی کاووس و با ذکر نام اردویل (اردبیل) است که آزمون تعیین جانشین شهریار ایران (کیکاووس) در آنجا برگزار میشود و کیخسرو بعد از کامیابی در این کار، آتشکدۀ مهم و معروف آذرگشسپ را در اردبیل میسازد.
در فصل دوم توضیح داده شده که تورانیان در شاهنامه با ایرانیان همتبار و ساکن شرق و شمال شرق ایران هستند؛ ولی چون در تاریخ واقعی ایران، همسایگان شرقی و شمال شرقی ایرانیان «ترک» بودند، بهتدریج دو واژه/ مفهوم «تورانی» و «ترک» با هم درآمیخته و در معنا/ معادل یکدیگر به کار رفته و «توران» نیز با «ترکستان» یکی پنداشته شده است.
چون زبان مادری و بومی و محلی اهالی آذربایجان، امروز ترکی آذربایجانی است، در فصل سوم کتاب به موضوع زبان ترکی در شاهنامه پرداخته شده است. از زمان ظهور اقوام و قبایل ترک در سدۀ ششم میلادی و جهانگشاییهای آنها از آسیای میانه تا شرق اروپا، زبان ترکی در این مناطق شناخته شده بوده و با زبانهای رایج در این نواحی روابط مختلفی داشته است. ایرانیان نیز از دورۀ پیش از اسلام زبان ترکی را میشناختند و با آن دادوستد زبانی داشتند. به همین مناسبت در داستانهای شاهنامه هم از زبان و خط ترکی نام رفته و هم از سخنگفتن و نوشتن به این زبان و خط. خود فردوسی نیز به سبب اینکه در زبان فارسی روزگار وی شماری واژۀ ترکی وارد شده بوده و او هم از زبان طبیعی و هنجار خویش استفاده میکرده است، ده لغت و نه اسم خاص ترکی و یک صفت نسبی ساخته شده از لغتی مغولی را در سرایش شاهنامه به کار برده است که در این فصل دربارۀ این لغات و اسامی بحث و شواهد آنها داده شده است.
در فصل چهارم، نویسنده با تحقیق در بعضی منابع اوستایی، پهلوی، فارسی و عربی روایتهای ملی ـ پهلوانی غیر از شاهنامه، حضور آذربایجان در داستانهای اساطیری، حماسی، پهلوانی و آیینی ایران و روابط شخصیتهای حماسی ـ اساطیری با آذربایجان ذیل 46 عنوان بررسی کرده و این نتیجه را حاصل کرده که آذربایجان در سنت داستانی و آیینی ایران بیرون از متن شاهنامه نیر جایگاه مهمی دارد؛ چنانکه خاستگاه و سرزمین اساطیری و نخستین ایرانیان است، بزرگترین و مشهورترین جشن ملی ایرانیان یعنی نوروز بنا بر روایتی آنجا پایهگذاری میشود.
چهار فصل آغازین این کتاب، تحقیق در جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و دیگر اخبار ملی ـ پهلوانی ایران است و از فصل پنجم، موضوع بخش دوم کتاب یعنی موقعیت شاهنامه در آذربایجان و شیوه و انواع توجهات آذربایجانیان به این اثر از سدۀ پنجم تا دورۀ معاصر مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل پنجم با عنوان «شاهنامه در آذربایجان» مفصلترین گفتار کتاب است و در آن در سیزده بخش ـ موضوع با شواهد متعدد و مستند نشان داده شده است: شعرا و نویسندگان آذربایجانی از حدوداً بیست تا سی سال بعد از پایان نظم شاهنامه در خراسان، تا امروز در آثار خویش به هر دو زبان فارسی و ترکی بارها با احترام و علاقه از فردوسی و شاهنامه یاد کرده و با تنوع و جزئیات گاه خیرهکننده به نامها و داستانهای حماسۀ ملی ایران اشاره کرده یا تفسیرهایی از آنها به دست دادهاند. مسائلی از این قبیل نیز در این فصل بررسی و تبیین شده است.
پژوهشهای محققان آذربایجانی دربارۀ فردوسی و شاهنامه بخش مهم دیگری از موضوع این کتاب است که به سبب اهمیت و تفصیل بیشتر، در فصلی مستقل بحث شده است. در این فصل با معرفی کوتاه سیزده نفر از شاهنامهشناسان و شاهنامهپژوهان آذربایجان و مرور موجز کتابها و مقالات ایشان و هجده نفر از استادان و پژوهندگانی که زمینۀ تحقیق و تخصص آنها غیر از شاهنامهپژوهی است، اما دربارۀ فردوسی و شاهنامه نیز قلم زدهاند، این نتیجه به دست آمده که افزون بر فضل تقدم آذربایجان در شاهنامه شناسی علمی و جدید به اعتبار مقالات زندهیاد تقیزاده، شماری از بهترین، عالمانهترین و جریانسازترین کتابها و مقالات این حوزۀ تخصصی نیز به قلم شاهنامهشناسان و شاهنامهپژوهان آذربایجانی بهویژه استادان فقید دکتر ریاحی و دکتر سرکاراتی نوشته شده و آذربایجان در کارنامۀ فردوسیشناسی، سهم بسیار بزرگ و تأثیر نمایانی دارد.
در فصل پایانی کتاب، نویسنده با احترام کامل به شخصیت فرهنگی و اعتماد به نفس منتقدانی که در نقد فردوسی و شاهنامه مطالبی نوشتهاند، مهمترین و اصلیترین دیدگاهها، پرسشها و انتقادهای آنها دربارۀ شاهنامه و آذربایجان را در 76 بند / عنوان طرح و بررسی کرده است.
با مطالعۀ این کتاب و دقت در اسناد، قراین و گواهیهای فراوان و گوناگون موجود در آن، این نکته بر همۀ خوانندگان دقیق و منطقی کاملاً آشکار میشود که هم آذربایجان و آذربایجانیان در شاهنامه و روایتهای ملی ـ پهلوانی ایران بسیار مورد توجه و احترام بودهاند و هم در طول هزاروچهل سالی که از پایان سرایش شاهنامه میگذرد، در آذربایجان از فردوسی و شاهنامه بسیار استقبال شده است و آذربایجانیها با علاقه و احترام تمام توجهات مختلفی به آنهان نشان دادهاند.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: آذربایجان در شاهنامه
فصل دوم: ترک/ ترکان در شاهنامه
فصل سوم: زبان ترکی در شاهنامه
فصل چهارم: آذربایجان در روایتهای ملی ـ پهلوانی ایران (خارج از شاهنامه)
فصل پنجم: شاهنامه در آذربایجان
فصل ششم: شاهنامهشناسان و شاهنامهپژوهان آذربایجانی
فصل هفتم: بررسی نظریات منتقدان آذربایجانی فردوسی و شاهنامه
نمایۀ نام اشخاص
نمایۀ مکانها
نمایۀ کتابها
فهرست منابع
پربازدید ها بیشتر ...
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
شمایل نگاری روایتهای شاهنامهای پیش و پس از فردوسی
علی مولودی آرانی با مقدمهای از دکتر سجاد آیدنلودر این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سف
راز رویین تنی اسفندیار
سجاد آیدنلودر این کتاب پانزده روایت و اشارۀ قدیمی از منابع سدۀ پنجم تا دورۀ قاجار و هشت فرضیه و نظر از معاصران
نظری یافت نشد.