
حماسۀ مسیبنامه؛ پیشدرآمد ابومسلمنامه، روایت بزرگ آسیای میانه (سه جلد)
خلاصه
مسیبنامه، گزارش نخستین قیام خونخواهان حسینی علیه یزید و مروان حکم است و هدف آن، منحصر به آزادساختن امام زینالعابدین (ع) و اسرای کربلا و بازگرداندن سرهای شهدا به مزار ایشان است. مسیبنامه پرداخته ابوطاهر طرسوسی در سده ششم هجری است. اما قرنها بعد، محمدبقای وارس بخاری بر اساس نقل ابوطاهر، تحریر بزرگتری از آن را در ماورالنهر ترتیب داده است. در این پژوهش هر دو تحریر تصحیح و معرفی شدهاند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
مسیبنامه بزرگترین میراث داستانی نثر فارسی در ادبیات عاشوراست. مسیب بن قعقاع خزاعی شخصیتی تاریخی و از یاران امام علی (ع) و حضرت حسنین (ع) و از سران نهضت توابین است. مسیبنامه، گزارش نخستین قیام خونخواهان حسینی علیه یزید و مروان حکم است و هدف آن، منحصر به آزادساختن امام زینالعابدین (ع) و اسرای کربلا و بازگرداندن سرهای شهدا به مزار ایشان است. مسیبنامه پرداخته ابوطاهر طرسوسی در سده ششم هجری است. اما قرنها بعد، محمدبقای وارس بخاری بر اساس نقل ابوطاهر، تحریر بزرگتری از آن را در ماورالنهر ترتیب داده است. در این پژوهش هر دو تحریر تصحیح و معرفی شدهاند.
در غالب تحریرهای بزرگ مسیبنامه یک بار و در تحریرات کوچک آن نیز ده بار به صورتهای مختلف از ابوطاهر طرسوسی با عنوان راوی مسیبنامه یاد شده است. این یادکردها و تأیید منابع متأخر دیگر، گواهی است مبنی بر آنکه ابوطاهر برای نخستین بار، داستان مستقلی از اخبار مسیب خزاعی پرداخته و احتمالاً تا امروز نیز کاتبان در ولایات ترک و هند، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و ایران بارها از آن نسخهها برداشته و تغییراتی هم در آن اعمال کردهاند. باری از جهت تأخر زمانی، ابوطاهر طرسوسی چهارمین راوی و نخستین داستانپرداز مسیبنامه تلقی میشود. ابوطاهر محمد بن حسن بن علی بن اسماعیل بن موسی طرسوسی راوی و حماسهپرداز بنام و شیرینسخن ادب فارسی در سدۀ ششم قمری است که بنابر احتمالی اواخر روزگار غزنویان هند و دورۀ استیلای غوریان بر خراسان بزرگ را درک کرده است. بلاغت زبان، فصاحت گفتار و عذوبت معنا در روایتهای ابوطاهر و علاقه و گرایش ذهنی وی به تاریخ پیش و پس از اسلام ایران و حجم شگفت دانش او در این بستر، تردیدی در اصالت ایرانی و فارسزبان بودن او باقی نگذاشته، حال آنکه هر قدر بیشتر در میان اوراق و نسخ روایات او سر میکشیم، در کیفیت طوسی، طرطوسی، ترشیزی کرکزی و کریزی یا گریزی خواندن وی درمیمانیم و همین امر مایۀ اظهارنظرهای فراوان و اغلب قابل ملاحظه و جهتسازی شده است. تا امروز هیچ سند و نشانهای از او و زندگانیاش به دست داده نشده و نام ابوطاهر جز در دفاتر آثار خودش، نه در کتب تذکره و تاریخ ادبی ایران برجای مانده و نه در دفاتر و دواوین شعر فارسی ثبت شده است؛ حتی فهرست کاملی نیز از شمار روایتها و آثار او در دست نیست. موضوع روایات داستانی ابوطاهر اغلب با دو دورۀ تاریخی ایران پیش از اسلام و اسلامی در ارتباط است و فهرست احتمالی آثارش عبارتند از: دارابنامه، هوشنگنامه، قهرماننامه، گردنکشاننامه، تاریخ اسکندری، عیارنامه، قران حبشی، ابومسلمنامه، مقتل حسینی و .... .
مدتها بعد از ابوطاهر طرسوسی، به فاصلۀ احتمالاً پنج قرن، فارسیزبان داستانپرداز دیگری در اقلیم پدر شعر فارسی، یعنی ماوراءالنهر با نام محمد بقای وارس بخاری تحریری از مسیبنامه به دست داده که برخلاف بداقبالی روایت طرسوسی، تا امروز چند تحریر ممتاز از مسیبنامۀ وی برجا مانده و گویا حاصل کار او در نظر فرارودیان بسیار عزیز و گرامی هم میباشد؛ چراکه دفاتر روایت مسیبنامۀ وارس بخاری را به خطی خوش مینوشته و تجلید و صحافی خوبی هم برای آن ترتیب میدادهاند. او تسلط و حضور ذهن خوبی به روایات طرسوسی، بهویژه ابومسلمنامه و دیگر انتقامنامهها دارد.
مسیبنامه در میان اقران خود شاید نخستین یا دستکم از معدود روایاتی باشد که با دیباچهای روشمند در دو بخش آغاز شده باشد و نثر آن از جهت مجاورت حروف و آهنگ عبارات در قیاس با متن روایت نسبتاً مسجع و منظمتر به نظر میرسد. برخلاف نثر داستانی، عبارات دیباچه اغلب طولانی است؛ برای مثال وارس بخاری در دیباچه و پیش از ذکر نام محمد حنفیه، اوصاف وی را ۲۵ بار تشبیهگونه بیان کرده است. همین مشخصات در خطبۀ آغازین برخی نامهها، مناجاتها، اوصاف شب و روز و میدان معارک مشاهده میشود. جز این اگر از پارهای واژگان ترکی و تازی چشمپوشی شود، نثر دیگر فصول این کتاب مرسل، یکدست، بدون پیچش معنایی و درهمریختگی نامأنوس دستوری است.
مسیبنامه حماسهای است در گزارش خروج مسیب خزاعی و مصافهای او با یزید و دیگر کارگزاران اموی و مروانی. آرمان قیام خونخواهان شیعی در مسیبنامه، سرکوب یزید و آزادی امام زین العابدین علیه السلام و اهلبیت ایشان از بند و بازپسگیری رئوس شهدا و برگرداندن برگرداندن سرها به مزار هر یک از ایشان است. پس از مسیب، ادامۀ خروج منتقمان در مختارنامه به اوج میرسد و اعوان و انصار یزید به دست مختار مجازات میشوند و نهایتاً در ابومسلمنامه طومار خلفای اموی و مروانی به دست سردار خراسانی درهمپیچیده میشود؛ اما بر اثر وقایعی جریان اقتدار سیاسی تشیع مسیر دیگری پیش میگیرد. گاه مسیبنامه در برخی دستنوشتهها مختارنامه را نیز دربر میگیرد و این گونۀ اخیر به سبب حضور توأمان دو منتقم، جذابیت دوچندانی پیدا کرده است.
مسیبنامه برخلاف نامآشنایی امروزین مختارنامه و ابومسلمنامه و با وجود چند چاپ کمبهای سنگی و سربی از آن، چنانکه باید در دسترس عموم فارسیزبانان ایران قرار نگرفته و بیجهت نیست که دیگر به دست فراموشی سپرده شده باشد؛ حال آنکه در این روزها، تراجم مسیبنامه در کشورهای مسلمان همسایه به چاپهای چندمین خود رسیده است.
از آنجایی که یکی از مقبولترین روایتهای مسیبنامه از قول ابوطاهر طرسوسی فراهم آمده است، در این پژوهش برای نخستین بار طبعی آبرومند از مسیبنامه ابوطاهر طرسوسی به دست داده شده تا علاقمندان خوشقریحه را گلی از این درخت تناور به دست رسد.
چون تا به امروز نسخه کهنی از هر دو تحریر کوچک و بزرگ مسیبنامه به دست نیامده، حماسه مسیبنامه به شیوۀ بینابین تصحیح شده که در حقیقت آمیزهای از شیوۀ تصحیح بر مبنای نسخۀ اساس و شیوۀ تصحیح التقاطی است. نگارنده دو نسخه را در تصحیح تحریر بزرگ و کوچک مسیبنامه اساس قرار داده است؛ با وجود این از نسخ غیرممتاز و ممتاز و نسبتاً همپایه نیز در اصلاح و جبران نواقص و افتادگیها استفاده شده است.
این پژوهش با همۀ گستردگی خود در چهار بخش نظام یافته است. پس از پیشگفتار و درآمدی بر معرفی روش و سابقۀ پژوهش، در بخش نخست تحت عنوان نسخهشناسی، ابتدا نُه تحریر بزرگ مسیبنامه و دیگر نسخ مرتبط با آن معرفی شدند، آنگاه مشخصات و ویژگیهای تحریرات کوچک مسیبنامه با محوریت نقل آنها توسط ابوطاهر طرسوسی گزارش شدهاند؛ سپس تحریرات شناختهشدۀ دیگری که ارتباطی هم با نقل ابوطاهر نداشت، یکبهیک توصیف و در پی آن نشانی چند دستنویس نهچندان معتبر دیگر از این روایت به دست داده شده است. در پارهای دیگر، گزارش نسبتاً مفصلی از تحریرات منظوم مسیبنامه و نشانی چند تحریر منظوم دیگر ارائه شده است.
بخش نخست با معرفی نسخ تعزیهنامههای مسیب دنبال شده و پس از آن گزارشی از مشخصات برخی چاپهای سنگی و ترجمههای کردی، ترکی، اردو و هندی در دسترس مسیبنامه به دست داده شده است. در فرجام این بخش نیز کوشیده شده تا برخی ویژگیهای برجستۀ دستورشناختی متن مسیبنامه معرفی شود.
بخش دوم این متن به عنوان متنپژوهی مسیبنامه، ابتدا به بررسی هویت مسیب، اوصاف، القاب و فضایل او در گزارشهای تاریخی پرداخته، آنگاه با محوریت قراردادن روزگار امامت امیرالمومنین (ع) برخی جزئیات موجود از دوران حیات مسیب در سه وهلۀ پیش و پس از امامت و شهادت تشریح شده است. در جستار مستقل دیگری، ضمن تفکیک نقش راوی و داستانپرداز، برخی از راویان اخبار مسیب معرفی شدهاند. سپس حضور مسیب و اخلاف او در ادب فارسی بازنمایی و بررسی شده و آنگاه به برخی فصول الحاقی موجود در تحریر بزرگ مسیبنامه اشاره شده است. بخش دوم با معرفی برخی شخصیتهای مسیبنامه و وجوه ادبی، روایی و داستانی آن پایان یافته است.
پارۀ سومین در دو بخش، متن تحریر بزرگ و کوچک مسیبنامه را به دست آمده است و در بخش چهارم هم تعزیهنامۀ خروج مسیب و جنگنامه بئرالعلم همراه با فهارس متن ارائه شدهاند.
فهرست مطالب کتاب:
* جلد اول:
مقدمه
نسخهشناسی مسیبنامه
تحریر بزرگ
تحریر کوچک
نسخ منظوم مسیبنامه
تعزیهنامههای مسیب
مسیبنامههای چاپ سنگی فارسی
ترجمههای خطی و چاپی مسیبنامه
ترجمه کردی
ترجمه ترکی
ترجمه اردو
ترجمه هندی
دستورشناخت تحریرهای بزرگ و کوچک
مسیب در روایات تاریخی
شناختنامۀ راویان مسیبنامه
مسیبنامه در ادب فارسی
برخی الحاقات مسیبنامه
شناختنامۀ برخی شخصیتها
وجوه مختلف مسیبنامه
مسیبنامه؛ روایت بزرگ آسیای میانه
* جلد دوم:
ادامۀ مسیبنامه؛ روایت بزرگ آسیای میانه
* جلد سوم:
تحریر کوچک مسیبنامه به روایت ابوطاهر طرسوسی
ضمایم
فهارس
مجموعه تصاویر مسیبنامه
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامۀ تخصصی زبان و ادبیات فارسی بهیننامه، بهار 1398، شمارۀ سوم
جمعی از نویسندگان به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی فرح نیازکارسومین شماره از فصلنامۀ تخخصی زبان و ادبیات فارسی «بهیننامه» با ویژهنامۀ محمد بهمنبیگی منتشر شده ا

شاهنامه و شعر زمان فردوسی: بحثی تحلیلی در محتویات شاهنامه و زمینۀ پیدایی آن
خدائی شریفزادهفردوسی در آفرینش شاهنامه بر اساس دیدگاه خاص ادبی خود عمل کرده است. او خرد، سخن و دانش را با هم پیوست
منابع مشابه بیشتر ...

قهرماننامه: داستان قهرمان قاتل بر اساس نسخۀ فارسی کتابخانۀ ملی
به روایت ابوطاهر محمد بن حسن بن علی بن اسماعیل بن موسی طرسوسیقهرماننامه متعلق به قرن ششم برخاسته از ادبیات عامه و فولکوریک است. داستانی که در روزگاری دور به طور

قصه قِران حبشی؛ براساس روایت ابوطاهر طرسوسی
ابوطاهر طرسوسیقصۀ قِران حبشی از داستانهای عیارانه و پهلوی قدیمی است که به ابوطاهر طرسوسی راوی و داستانگزار قرن ش
نظری یافت نشد.