تاریخ عباسی (روزنامه ملاجلال)؛ تاریخ ایران در روزگار شاه عباس صفوی
خلاصه
تاریخ عباسی یا روزنامۀ ملاجلال یکی از پدیدههای درخشان تاریخنگاری عصر شاه عباس است که نسبت به دیگر تاریخنگاریهای این دوره دارای ویژگیهای خاص خود است و میتواند بسیاری از کاستیهای آنها را برطرف کند. از این روی برای مطالعۀ عصر شکوفان فرهنگ و تمدن ایرانی در روزگار شاه عباس، یکی از منابع بسیار سودمند و لازم به شمار میآید.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تاریخ عباسی یا روزنامۀ ملاجلال یکی از پدیدههای درخشان تاریخنگاری عصر شاه عباس است که نسبت به دیگر تاریخنگاریهای این دوره دارای ویژگیهای خاص خود است و میتواند بسیاری از کاستیهای آنها را برطرف کند. از این روی برای مطالعۀ عصر شکوفان فرهنگ و تمدن ایرانی در روزگار شاه عباس، یکی از منابع بسیار سودمند و لازم به شمار میآید.
تاریخ ملاجلال به دو نام شناخته شده است، یکی که شهرتی بیشتر هم دارد، «روزنامۀ ملاجلال» و دیگری «تاریخ عباسی». با بررسی هر شش نسخۀ شناخته شدۀ بر جای مانده از این کتاب، چنین به نظر میرسد که نام اصلی این کتاب «تاریخ عباسی» است. چه از میان این شش نسخه، تنها دو نسخه در صفحۀ نخستین دارای نام کتاب در جایگاه خود است. یکی نسخۀ کتابخانۀ بادلیان و دیگری نسخۀ موزه و کتابخانۀ سالار جنگ هندوستان. در این دو نسخه، در صفحۀ نخست و دقیقا در جایگاه عنوان، «تاریخ عباسی» نوشته شده است.
نام کامل ملاجلال، جلالالدین محمد بن عبدالله یزدی است. از سرگذشت و شخصیت پدرش هیچ آگاهی نداریم. از زندگانی خود او پیش از پیوستن به شاه عباس صفوی نیز تنها این نکته را میدانیم که تا آن هنگام در دستگاه خان احمد گیلانی، حاکم کیایی گیلان، منجم بوده است. حاصل این سالها کتاب «تحفۀ المنجمین» یا «تحفۀ خانی» در علم نجوم است که به خان احمد گیلانی پیشکش شده است. ملاجلال منجم گویا از همان آغازین روزهای پادشاهی شاه عباس و همزمان با ورود او به قزوین، پایتخت صفویان، در ذیحجۀ 995 ق به حضور شاه عباس رسیده و تا واپسین سالهای زندگی همراه پادشاه صفوی بوده است. ملاجلال از نظر ویژگیهای شخصی در لابلای گزارشهای خود نشان میدهد که، با وجود جایگاهی ویژه که نزد شاه دارد، دچار عجب و خودشیفتگی یا حسادت در حق دیگران نیست. پیشۀ اصلی ملاجلال در دربار شاه عباس منجی یا به اصطلاح آن روزگار منجمباشی، به معنای رئیس همۀ منجمان دربار است. از آنجا که در روزگار صفویه، همچون دیگر روزگاران تاریخ ایران، تعیین ساعات سعد و نحس، کارهای مربوط به گاهشماری و تعیین نوروز و دیگر مناسبتهای مهم سالانه، پیشگوئی دربارۀ برخی رویدادهای پیش رو و بسیاری موضوعهای دیگر در زمرۀ وظایف و مهارتهای منجم بود. منجمان از تقربی ویژه به شاه برخوردار بودند. ملاجلال نیز از این قاعده مستثنی نیست. بلکه شاید بتوان گفت در روزگار صفوی کمتر منجمی توانسته است جایگاهی همچون او در دولت و نزد پادشاهان صفوی به دست آورد. جایگاه او تا اندازهای است که گاهی حتی در برخی کارهای مهم دولتی که ارتباطی هم به پیشۀ منجمی او ندارد، مسئولیتهایی به او واگذار میشده است.
هدف ملاجلال منجم از نوشتن تاریخ خود، نگارش سرگذشت شاه عباس صفوی و ایران زیر فرمانروایی او بوده است. با توجه به همروزگاری و بلکه همراهی نویسنده با پادشاه یادشده از آغاز فرمانروایی تا سالهای پایانی زندگی، خود به خود چشمداشت این است که سرچشمۀ اطلاعات او برای نوشتن چنین تاریخی، بر دیدهها و شنیدههای او استوار باشد. در این میان آنچه به عنوان منابع اصلی گزارشهای ملاجلال نمودار میشود دیدهها و شنیدههای اوست. او به عنوان منجم اصلی دربار، معمولا در کنار شاه و در زمرۀ معدود کسانی است که بیشترین نزدیکی و ارتباط با با او، در سفر و حضر و در جنگ و صلح دارد. از این جهت دیدهها و شنیدههای او از رویدادهای دربار و دولت ایران قاعدتاً کیفیتی دقیقتر دارد. او نه تنها به شاه و درباریان بسیار نزدیک است، بلکه خود در برخی از رویدادها دارای نقشی مستقیم و مهم است.
تاریخ عباسی بیش از پیش از هر چیز، تاریخ شاه عباس اول صفوی است. پس انتظار خواننده و محقق از آن در درجۀ نخست گزارش زندگانی و تاریخ دولت این پادشاه پرآوازۀ ایرانی است. افزون بر این چشمداشت هر خوانندهای طبیعتاً این خواد بود که نویسنده دیگر واقعیتهای تاریخی روزگار مورد بحث خود در قلمرو ایران و پیرامون آن را نیز در اندازۀ مورد انتظار از مورخی در جهان سنتی ایران بازتاب دهد.
ملاجلال به عنوان تاریخنگاری دربارۀ طبیعتاً نخستین رسالت خود را گزارش کارهای کلان شاه عباس میداند که عمدتاً در چارچوبۀ کارهای سیاسی، نظامی و عمرانی و تا اندازهای مسائل اجتماعی میگنجد. در این زمینه نیز ملاجلال گزارشگری نسبتاً دقیق و همه جانبه نگر است. از آنجا که بیشتر دوران فرمانروایی شاه عباس در لشکرکشی برای بیرون راندن بیگانگان از شرق و غرب و شمال و جنوب کشور و بخشی دیگر نیز به سرکوب گردنکشان داخلی گذشت، خواه ناخواه بخشی بزرگ از تاریخ عباسی را گزارش این جنگها تا سال 1020 ق تشکیل میدهد. او خود در بیشتر این نبردها همراه شاه و سپاه اوست.
زمان یکی از اصلیترین عناصر در علم تاریخ و از جمله چیزهایی است که هر مورخ در گزارش رویدادهای خود باید دقتی شایسته در ضبط آن داشته باشد. ملاجلال به دلیل پیشۀ منجمی دقتی ویژه در ثبت دقیق زمان رویدادها دارد. برای او نه تنها روز، ماه و سال رویدادها مهم است، بلکه بسیاری از اوقات ساعت آن نیز اهمیت دارد. چه در علم نجوم ساعتها نیز همچون روزها و ماه مهماند و منجمان زبردستترین کسان در تعیین ساعتهای شبانه روز به شمار میآمدهاند. افزون بر این، برای ملاجلال تعیین سال و ماه شمسی در برخی رویدادها نیز بسیار مهم است. او همواره میکوشید تا آغاز دقیق سال را مشخص کند. این ویژگی او بسیار شبیه روش ابوالفضل بیهقی، مورخ نامدار ایرانی است.
ملاجلال برخلاف بیشتر مورخان روزگار صفوی، زبان تاریخنگاری را با آرایههای ادبی درهمنیامیخته است. او زبانی نسبتاٌ ساده و دور از انواع تصنع و تکلف برای گزارش تاریخ برگزیده است. به درستی روشن نیست که آیا این رویکرد انتخابی آزادانه و عمدی از سوی نویسنده بوده است و او این شیوۀ از نگارش را به دلیل ویژگیهایش پسندیده و برای تاریخنگاری به کار برده است یا اینکه چون او برخلاف دیگر مورخان عصر صفوی، که معمولاً از طبقۀ منشیان و نویسندگان بودند و دستی توانا در ادب داشتند، منجم بود و به طور حرفهای با ادبیات سروکار نداشت، از توانایی کافی برای کاربست چنین تصنعاتی برخوردار نبود. بررسی متن کتاب نشان میدهد که نویسنده، هر چند ادیب حرفهای نیست، اما چندان هم با شیوههای ادیبانه در نثر بیگانه نمیباشد. چه در مواردی بسیار اندک با تغییر ناگهانی نثر خود از سادگی به نثری تا اندازهی متکلف، نشان میدهد که گویا در صورت اراده، میتوانسته است نثری نسبتاً ادیبانه نیز خلق کند.
در تصحیح این متن کوشش بر آن بوده است تا متنی در اختیار خواننده قرار گیرد که، تا اندازۀ ممکن، به متن اصلی که خود ملاجلال نوشته است نزدیکتر باشد. از این روی بیش از آنکه اندیشۀ مطابقت نسخهها با یکدیگر در نظر بوده باشد، که در جای خود چنین کاری هم صورت گرفته است، اندیشه بر آن بوده است تا متنی اصیل به دست داده شود که ملاجلال نوشته و خوانده است.
پربازدید ها بیشتر ...
افسانه و نیمای جوان
ایلیاکیان احمدیمنظومۀ بلند، استثنایی و تأثیرگذار «افسانه» شعری که نیمای جوان در سال 1301 و در 25 سالگی میسراید، پی
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
منابع مشابه بیشتر ...
دین و فرهنگ در روزگار صفویان: جستارهایی دربارۀ برخی رخدادهای مذهبی، فرهنگی و رجالی
محمدکاظم رحمتیاین کتاب تلاش دارد تا از یکسو با معرفی تحقیقات و پژوهشهای مختلف دربارۀ عصر صفویه، اهمیت اطلاعات من
دین و دولت در عصر صفوی
مریم میراحمدیهدف اصلی نویسنده در این کتاب، پژوهشی دربارۀ قدرت مذهبی و قدرت سیاسی و کوشش شاهان صفوی در همسازکردن م
نظری یافت نشد.