بوطیقای نمایشنامهنویسی
خلاصه
تألیف این کتاب علل گوناگونی دارد؛ اما مهمترین دلایل آن همگامی دو نسل در تألیف این کتاب، نگاه همنشینی فن و تکنیک همراه با کشف و شهود، نگاهی بومی به مقولۀ نمایشنامهنویسی، فاعلیت مخاطب در خوانش این کتاب و شک سقراطی به مقبولیات موجود در حوزۀ نمایشنامهنویسی است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نمایشنامهنویس هیچ گریزراهی جز آموختن تکنیک ندارد و بدون این مهم به شهود نخواهد رسید. تکنیک به نمایشنامهنویس الهام نمیشود و الزاماً باید آن را بیاموزد. آموختن تکنیک برای همه امکانپذیر است، اما بهکارگیری آن برای همه ممکن نیست. این تکنیک، تکنیک عمومی نامیده میشود. تکنیک عمومی شامل آموختن اجزا و عناصر نمایشنامه است که میتوان آن را در بسیاری از کتابهای آموزش نمایشنامهنویسی یافت.
در نگاه بومی الزاماً باید تکنیک عمومی را آموخت و آن را اختصاصی کرد. اختصاصی کردن تکنیک عمومی یعنی همنشینی فرهنگ ایرانی با تکنیک آموخته شده. این اتفاقی است که در نمایشنامهنویسی ایران کمتر رخ داده است و فقط تعداد انگشتشماری از نمایشنامهنویسان ایرانی مانند اکبر رادی به آن نائل شدهاند. ادراک این آثار در گروی شناخت صحیح تکنیک بهکار رفته در آنها و کشف زندگی معاصر و بومی نمایشنامهنویس است. از اینرو این آثار وجههای جهانی پیدا میکنند.
ضرورت تألیف این کتاب آشفتگی و بحرانی است که در وضعیت نمایشنامهنویسی امروز ایران وجود دارد. یکی از بحرانهای فعلی ناشی از این است که مقام نمایشنامهنویس در ایران رجعتی به برخی از نظریات اجرایی در تاریخ تئاتر دارد که بر اساس آن نمایشنامهنویس در مرتبهای پایینتر از کارگردان قرار میگیرد و نمایشنامه را در حکم مادۀ خامی برای اجرا در نظر میگیرد. ولی امروزه تاریخ تئاتر مقام شایستۀ نمایشنامهنویس را دوباره به او اعطا کرده است.
یکی دیگر از ساحتهای این بحران سهلالوصول کردن نمایشنامهنویسی است و هر چیزی که شکل دیالوگه دارد به آن عنوان نمایشنامه میدهند. در حالی که این متون در بهترین شرایط دستورالعملهایی عادی برای یک اجرا هستند. ساحت دیگری از بحران، فقدان تعاریف دقیق و روشن از اجزا و عناصر دنیای نمایشنامه است. بنابراین این کتاب میکوشد با کمک گرفتن از تجربیات جهانی و ترکیب آن با نگاهی بومی، گامی در راه رفع بحران نمایشنامهنویسی امروز ایران بردارد. بحرانی که از اوایل دهۀ هشتاد آغاز و در پایان دهۀ نود به اوج خود رسیده است.
تألیف این کتاب علل گوناگونی دارد؛ اما مهمترین دلایل آن همگامی دو نسل در تألیف این کتاب، نگاه همنشینی فن و تکنیک همراه با کشف و شهود، نگاهی بومی به مقولۀ نمایشنامهنویسی، فاعلیت مخاطب در خوانش این کتاب و شک سقراطی به مقبولیات موجود در حوزۀ نمایشنامهنویسی است. در وضعیت فرهنگی کنونی و به تبع آن تئاتر، تأملی بین نسل قدیم و نسل نو وجود ندارد. نسل قدیم بیچون و چرا پایبند سنت است و بر آن پافشاری میکند و از پذیرش هرگونه نوآوری امتناع میکند. نسل نو نیز یکسره معتقد به آوانگاردیسم است و سنت را انکار میکند. نسل قدیم، نسل نو را نادیده میگیرد و نسل نو، نسل قدیم را نفی میکند. در نتیجه امکان برقراری دیالوگ بین این دو نسل وجود ندارد.
این کتاب حاصل پنج سال کار و مطالعۀ پیوستۀ نگارندگان آن بر روی ماهیت نمایشنامهنویس، نمایشنامه و دو جزء از اجزای نمایشنامه یعنی طرح و کاراکتر است.
فصل اول کتاب شاید یکی از مشکلترین فصول کتاب باشد؛ چراکه نویسندگان وارد مسئلهای شدهاند که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. عمدۀ کتابهای نمایشنامهنویسی به نمایشنامه میپردازند نه به نمایشنامهنویس. سؤالاتی مطرح میشوند از قبیل اینکه آیا هر کسی که متنی را به نام نمایشنامه ارائه میدهد، لزوما نمایشنامهنویس است؟ چه عواملی را میتوان برشمرد تا نمایشنامهنویس را از نانمایشنامهنویس بازشناخت؟ آیا شرایط برساختۀ جامعه میتواند مهر تأییدی بر نمایشنامهنویس بودن شخص بزند؟ اینها پرسشهای بنیادین در فصل اول است که نویسندگان کوشیدهاند برای آنها پاسخی قانعکننده ارائه دهند.
قاعدتاً چیستی نمایشنامه پرسشی بسیار اساسی است که نویسندگان در فصل دوم کتاب کوشیدهاند در پی پاسخی به آن باشند.
طرح، شبکۀ استدلالی حوادث داستان دراماتیک است و به علت روی دادن هر حادثه و به وجود آمدن حادثۀ بعدی میپردازد. طرح، حوادث داستان دراماتیک را توجیه عقلانی و منطقی میکند. معیار این توجیه عقلانی، رابطۀ علت و معلولی است. طرح، حوادث داستان دراماتیک را به گونهای تنظیم میکند که کاملاً منطقی جلوه کند. اگر داستان دراماتیک، ترتیب حوادث به صورت خطی باشد، طرح نحوۀ چیدمان و همکناری این حوادث است که میتواند خطی نباشد. طرح بر حسب نوع داستانپردازی به طرح حداکثری و طرح حداقلی، بر حسب تأثیر به طرح اصلی و طرح فرعی و بر حسب نتیجه به طرح باز و طرح بسته تفسیم میشود. در فصل سوم کتاب ابتدا به تشریح هر یک از موارد فوق پرداخته شده است. طرح شامل 36 عنصر میشود که برخی از این عناصر آشکارا و برخی به طور پنهانی در بوطیقای ارسطو وجود دارند. در ادامۀ فصل سوم این 36 عنصر تبیین شده است.
کاراکتر دومین جزء از اجزای یک نمایشنامه محسوب میشود. کاراکتر یکی از مناقشهبرانگیزترین واژههای دنیای ادبیات است که عموماً به جای «personality» ترجمه شده است. از نظر نویسندگان معادل فارسی کاراکتر بر خلاف باور رایج، شخصیت نیست. از اینرو ضروری به نظر میرسد که در آغاز این فصل مفهوم واژههای کاراکتر، شخصیت و تیپ بررسی شده و با اتخاذ رویکردی آشناییزدایانه، این مفاهیم مورد بازنگری قرار داده شده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول: نمایشنامه کیست؟
فصل دوم: نمایشنامه چیست؟
فصل سوم: طرح
فصل چهارم: کاراکتر
پربازدید ها بیشتر ...
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
نظری یافت نشد.