ایران در دورۀ قحطی؛ روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت (1873 م/ 1290 هـ.ق)
خلاصه
این کتاب نوشتۀ ویلیام بریتل بنک میباشد که در سال 1290 هـ.ق از مجموعۀ کتابهای دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر شده است. نویسندۀ آن ماجراجوی کنجکاو اهل انگلستان است که در سال 1288 قمری سفری از جنوب ایران به شمال کشور داشته و دیدهها و شنیدههای خود از این سفر را در بازگشت به انگلستان نوشته و منتشر کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
سفرنامههای جهانگردان خارجی به ایران هنوز هم یکی از بهترین منابع مهم تاریخ معاصر ایران هستند؛ برخی از این سفرنامهها متناسب با نوع نگاه یا دانش شخص جهانگرد، دربرگیرندۀ جزئیات و دقایق فراوانی هستند و برخی نیز همانند این کتاب حاصل یک سفر شتابزده در امتداد یک مسیر عمده و شناختهشده از جنوب به شمال ایران؛ اما آنچه این گزارش را اهمیت میبخشد، تقارن آن با دورهای است که ایران را قحطی بزرگ و سراسریای فرا گرفته بود و در نتیجه افزوده شدن دادههایی چند در این زمینه بر دانستههای موجود.
برای بیشتر ایرانیان، گرسنگی یا بدتر از آن، قحطی موضوعی است که معمولاً در جاهای دیگر دنیا رخ مینماید. آنان حتی خبر ندارند که زمانی نهچندان دور، ایران هم به گرسنگی و قحطی مبتلا شده است. بعد از سال 1325 شمسی که قحط اندکی وجود داشته، ایرانیان گرسنگی گستردۀ دیگری را تجربه نکردهاند. ایرانیان زندۀ کمی سالهای 1321 تا 1325 و قحطیهای آن زمان را به خاطر دارند؛ هنگامی که نان کمیاب، گران و بیکیفیت شده بود. قبل از سال 1325 قحط و گرسنگی در ایران دورهای بوده است. این اتفاقها به طور معمول استانی و نه ملی و آن هم به علت نباریدن باران یا هجوم ملخها میافتاده است. البته برخی از قحطیها در تمام کشور اتفاق میافتاده که شاید بدترین آنها در سالهای اخیر، مربوط به قحطی بزرگ بین سالهای 1287 تا 1288 قمری باشد. هزاران نفر نهتنها از گرسنگی، بلکه از بیماری ناشی از ضعف مردند. در واقع گرسنگی باعث آسیبپذیری آنان در مقابل انواع بیماریها شده بود.
دربارۀ این دوران منابع کمی به زبان فارسی وجود دارد که قحطی بزرگ را شرح داده باشد. همین منابع اندک در دسترس هم حجم اندکی دارند؛ گاهی فقط شعر هستند و هیچیک از آنها همۀ داستان را شرح نمیدهد. این منابع هم در سطح ملی هستند؛ برای مثال فقط اطلاعاتی دربارۀ کاشان یا قم به پژوهشگر ارائه میدهند.
اما یک منبع به زبان انگلیسی وجود دارد که داستان قحطی را کمتر از دید محلی گفته است. در سال 1872 بریتل بنک پا به ساحل بندرعباس گذاشت. بعد از آن به بوشهر رفت و از طریق شیراز به اصفهان و رشت سفر کرد. وقتی به لندن بازگشت، کتابی به نام «ایران در دورۀ قحطی» نوشت. او به هر جایی که قدم گذاشته، رنج مردم را دیده و آن را با دقت وصف کرده است؛ اینکه چقدر آنان تیرهبخت بوده و مثل مگس به راحتی میمردهاند. او همچنین به ما یادآور میشود که زندگی میگذرد و مهمتر از آن اینکه اگر کسی پول داشت، گرسنگی هم نمیکشید. این کتاب البته چیزی بیشتر از تیرهبختی مردم را به خواننده نشان میدهد، چون این کتاب، یک سفرنامه است و همهگونه اطلاعاتی را که برای یک مسافر خارجی جالب توجه، گیجکننده یا جذاب بوده، در خود دارد. خواننده در این کتاب با اجداد خود در شهرها و روستاها آشنا میشود و روشهای سفر و شیوۀ زندگی مردم آن زمان را فرا میگیرد.
این کتاب نوشتۀ ویلیام بریتل بنک میباشد که در سال 1290 هـ.ق از مجموعۀ کتابهای دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر شده است. نویسندۀ آن ماجراجوی کنجکاو اهل انگلستان است که در سال 1288 قمری سفری از جنوب ایران به شمال کشور داشته و دیدهها و شنیدههای خود از این سفر را در بازگشت به انگلستان نوشته و منتشر کرده است.
ویلیام بریتل بنک در سال 1842 در شهر وینستر، دربیشر انگلستان متولد شد. او هنوز خیلی جوان بود که به کشورهای مختلف دنیا از جمله کانادا و آمریکا سفر کرد. در سال 1872 که به ایران آمد، جوانی سیساله بود. وی در برگشت به انگلستان حاصل مشاهدات و سفرهایش به شرق و از جمله هندوستان، برخی از مناطق عربی خلیج فارس و سرتاسر ایران را در کتاب نسبتاً کوچکی چاپ و در سال 1873 منتشر کرد. بریتل بنک عمر کوتاهی داشت و در سال 1881 میلادی در حالی که فقط 39 سال داشت، دیده از جهان فرو بست.
سفرنامههایی مانند سفرنامۀ ویلیام بریتل بنک به ایران در سال 1873 میلادی که ترجمۀ فارسی آن در این کتاب ارائه شده است، گرچه ردی کمرنگ از یک سفر شتابزده در امتداد یک مسیر عمده و شناختهشده، از جنوب به شمال ایران است و حتی در مورد عنوان اصلیاش یعنی ایران در دورۀ قحطی بزرگ نیز ملاحظاتش گسترده نیست، اما با توجه به کمبود داده و دانسته دربارۀ تاریخ ایران در این مقطع طبیعتاً حتی همین ردّ کمرنگ را نیز باید مغتنم دانست و در تلاش پررنگ کردن آن و دیگر ردهای برجایمانده از تاریخ معاصر کشور.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت دبیر مجموعه
مقدمۀ مترجم
مقدمۀ دکتر ویلم فلور بر ترجمۀ فارسی این اثر
مقدمۀ مؤلف
فصل اول: از لندن به جزیرۀ مالت
فصل دوم: از مالت به سوئز
فصل سوم: از سوئز تا سیلان
فصل چهارم: از گال به کلمبو، کندی، مَدرَس و بمبئی
فصل پنجم: از مدرس به بمبئی تا بندرعباس
فصل ششم: از بندرعباس به بوشهر
فصل هفتم: بوشهر
فصل هشتم: از بوشهر به برازجان
فصل نهم: از برازجان به شیراز
فصل دهم: شیراز
فصل یازدهم: از شیراز به اصفهان
فصل دوازدهم: از شیراز به اصفهان (ادامه)
فصل سیزدهم: از اصفهان تا رشت
فصل چهاردهم: از رشت تا انزلی
فصل پانزدهم: از انزلی به آستاراخان و نیژنی نووگورود
فصل شانزدهم: خانه
فهرست اعلام
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه بیشتر ...
زندگی پرتنش، زمانۀ پرآشوب: جستاری در زندگی سیاسی سلیمان میرزا اسکندری
ایرج ورفینژادسلیمان میرزا اسکندری وی شاهزادهای قاجاری بود که نسبش به عباس میرزا ولیعهد ایران میرسید. او با بروز
از پارس تا ایران: خاطرات برادران مولیتور، کارمندان بلژیکی دولت ایران
لامبرت مولیتور و برادرانشمولیتور در مقایسه با برخی از هموطنان خود موفق میشود در طول دوران اقامت خود در ایران از تلههای سیا