اشعار بازیافتۀ کافی ظفر همدانی (سدۀ 5 ـ 6 ق) (ویراست جدید)
خلاصه
کافی ظفر سرایندۀ سدۀ 5 ـ 6 قمری است و عبدالجلیل رازی، مؤلف «النقض» او را در شمار شاعرانی نام میبرد که هر چند سنی بوده؛ اما مناقب بسیار در دیوان او در مدح امام علی (ع) و آل او مکتوب بوده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
از گسترۀ بیکرانۀ شعر پارسی در سدههای 6 ـ 7 قمری چشماندازی بیش نمانده است و این چشمانداز خود دنیایی است که هر جلوۀ آن چشم تماشایی میطلبد. این چشمانداز خیالآلود، گلزارها دارد و گلعذارها، جوبارها دارد و دلدارها، کوهها دارد و شکوهها و کام تمنای ما از این طراوتها و حلاوتها چندان شیرین نیست؛ چراکه از آن همه لذت چندان نچشیدهایم و از آن همه نزهت چندان ندیدهایم. آیا هنوز به ارج این چشمانداز پی نبردهایم؟ چنین مباد!
برای تماشای دقیق این چشمانداز و وارسی همهجانبۀ آن، باید در جستجو و فراهمآوری ادبیات پراکندهای باشیم که از سرایندگان بیدیوان ادوار یادشده، باقیمانده و چونان گنجی دل سفینهها را آکنده است. سفینههایی که از موجاموج حوادث زمان رستهاند و به ساحل دستان ما رسیدهاند و چه مایه غنا دارند و بها! اشعار بازیافتۀ کافی ظفر همدانی نخستین دفتر از مجموعهای است که مؤلف در تدوین، پژوهش و ویراست سرودههای پراکندۀ کهن گشوده است.
کافی ظفر سرایندۀ سدۀ 5 ـ 6 قمری است و عبدالجلیل رازی، مؤلف «النقض» او را در شمار شاعرانی نام میبرد که هر چند سنی بوده؛ اما مناقب بسیار در دیوان او در مدح امام علی (ع) و آل او مکتوب بوده است. دیوان این سرایندۀ توانا اکنون در دست نیست و آنچه در این دفتر فراهم آمده، سرودههای پراکندهای است که از او در سفایت و دفاین خطی و آبشخورهای ادبی و تاریخی ثبت شده است.
به اعتبار نوشتۀ تقی الدین کاشی، نامش «ابراهیم» بوده و به القاب کافی الدین، کافی الدوله و هبة الدوله خوانده شده است. ابن فوطی نام پدرش را «محمد» و نام جدش را «عبدالله» ذکر کرده است. با وجود این اطلاعات، نام و نسب کافی ظفر را میتوان اینگونه تعیین کرد: ابراهیم بن محمد بن عبدالله. او به «ظفر»، «کافی ظفر»، «ظفر همدانی، و «کافی همدانی» مشهور بوده است. ظاهرا از آن رو «کافی» خوانده میشد که کارگزار و کاردان دستگاه حکومت سلاجقه بوده است. او در همدان زاده شده و همۀ نویسندگان او را همدانی دانستهاند.
آنچه مصحح در این کتاب از آبشخورهای خطی و چاپی یافته، عبارتند از:
1. پنج غزل که دو غزل از آن شمار، به سنائی و یکی به ناصر خسرو نیز منسوب است.
2. هشت قصیده که برخی ناقصاند و یکی از قصاید به نام امیر معزی، یکی به نام حسن متکلم و سیمکش و چندی به نام اثیرالدین اخسیکتی نیز ثبت شده است.
3. پنج قطعه که احتمالاً برخی از قطعات، بخشی از یک قصیده است و آنچه مانده، همین ابیات است. قطعهای به اوحدالدین کرمانی و چندی به اثیرالدین اخسیکتی منسوب است.
4. نه رباعی که دو از آنها به «سمایی مروزی» نیز نسبت داده شده و دیگری به اثیرالدین اخسیکتی.
5. ده بیت پراکنده.
چنانچه نمایان میشود، سرودههای باقیمانده از کافی ظفر اندکشمار است و بدین کمیت در سبکشناخت اشعار او نمیتوان به نظر تدقیق نگریست؛ اما تأمل در همین اندازه از اشعار او نیز کافی است تا کافی ظفر سرایندهای بلندپایه دانسته شود. برخی از ویژگیهای سرودههای او عبارتند از: مضمونآفرینی، توصیفپردازی، وجود مسائل حکمی، گریه بر اطلال و دمن و نوستالژی، مضامین خیامی، تلمیحات، وجود عناصر و مؤلفههای ادیان، زرتشتی، اشاره به آیات قرآنی، اشاره به نام شاعران عرب، ذکر اسامی اغذیه و اطعمه، ایراد قوافی دشوار، استعمال سازههای کهن لغوی، ملمع و استعمال آرایههای بلاغی.
در پیوستهای کتاب، اشعار بازیافت شده به لحاظ لغوی و معنایی شرح و توضیح داده شدهاند. همچنین در بخش نمایهها، نمایههای اعلام، جایها، جانوران، طبیعیات، مدنیات، خوردنیها و نوشیدنیها، صور بلاغی، اصطلاحات و واژگان علوم و ادیان و مثلوارهها آورده شده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
پیشینۀ پژوهش در احوال کافی ظفر
احوال کافی ظفر
کافی ظفر، سرایندۀ سدۀ 5 یا 6 ق
اشعار کافی ظفر
اختلاط سرودههای کافی ظفر با اشعار دیگران
اختلاط سرودههای کافی ظفر با اشعار اثیرالدین اخسیکتی
تخلص
ویژگیهای اشعار کافی ظفر
خاقانی و کافیالدین
کافی ظفر کرجی
پایان سخن
غزلیات
قصاید
قطعات
رباعیات
پراکندهها
پیوستها
نمایهها
کتابنامه
تصویر دستنویسها
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
نظری یافت نشد.