سانسور و آزادی مطبوعات
خلاصه
در مارس 1842، روزنامهای رسمی دولتی به نام «پروسیشه آلگماینه اشتاتزسایتونگ» مجموعه مقالاتی را در حمایت از سانسور انتشار داد با این دستاویز که «ذهن مردم را دربارۀ نیات واقعی دولت روشن سازد». در این مجموعه مقالات دستورالعمل جدید حکومت پروس دربارۀ سانسور که در 24 دسامبر 1841 انتشار یافته بود، توضیح داده شده بود.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
در مارس 1842، روزنامهای رسمی دولتی به نام «پروسیشه آلگماینه اشتاتزسایتونگ» مجموعه مقالاتی را در حمایت از سانسور انتشار داد با این دستاویز که «ذهن مردم را دربارۀ نیات واقعی دولت روشن سازد». در این مجموعه مقالات دستورالعمل جدید حکومت پروس دربارۀ سانسور که در 24 دسامبر 1841 انتشار یافته بود، توضیح داده شده بود.
تفسیرهایی دربارۀ آخرین دستورالعمل سانسور پروس که نخستین مقالۀ این کتاب است، نخستین اثری است که مارکس به عنوان یک روزنامهنگار انقلابی نوشته است. مقالۀ مارکس بلافاصله پس از انتشار دستورالعمل در روزنامهها میان 15 ژانویه و 10 فوریه 1842 نوشته شد. قرار بود این مقاله در سالنامۀ آلمانی به سردبیری آرنولد روگه، دوست و همکار مارکس منتشر شود؛ اما به دلیل محدودیتهای سانسور تنها در سال 1843 در سوئیس منتشر شود. مطالب این مجله آثار نویسندگان اپوزیسیون را که عمدتاً از هگلیهای جوان بودند در بر میگرفت.
گزیدههایی از این مقالۀ مارکس در مانهایمر آبندتسایتونگ، شمارههای 71 و 72 به ترتیب در تاریخ 26 و 28 مارس 1843، انتشار یافت. در 1851 هرمان بکر، عضو اتحادیۀ کمونیستی تلاش کرد تا مجموعه آثار مارکس را در کلن انتشار دهد. به ابتکار نویسنده، مطلب آن مجموعه این مقالۀ مارکس بود. با این هم حکومت انتشار آن مجموعه را نیز متوقف کرد. نخستین ترجمۀ انگلیسی این مقاله در نوشتههای مارکس جوان دربارۀ فلسفه و جامعه، نیویورک 1967، و گزیدهای از آن در متون نخستین کارل مارکس انتشار یافت.
مقالۀ دوم این مجموعه به مباحث مربوط به انتشار صورتجلسات مجالس ایالتی (این حق توسط منشور سلطنتی 30 آوریل 1841 داده شده بود) و آزادی مطبوعات میپردازد که در آن زمان در عریضههای شماری از شهرها مطرح شده بود.
مارکس سه مقاله را به بحثهای دورۀ ششم مجلس ایالتی راین اختصاص داده بود که از آن تنها دو مقاله ـ مقالۀ اول و سوم ـ انتشار یافتند. در مقالۀ نخست به نقد سانسور پروس پرداخت که از مقالۀ انتشارنیافتهاش با عنوان «تفسیرهایی بر آخرین دستورالعمل سانسور» شروع کرده بود. دومین مقاله را که به کشمکش دولت پروس با کلیسای کاتولیک اختصاص داشت، سانسورچیها ممنوع اعلام کردند. دستنوشتۀ این مقاله باقی نمانده، اما خطوط کلی آن در نامۀ مارکس به روگه در 9 ژوئیۀ 1842 مطرح شده است. سومین مقاله به بحثهای مربوط به مجلس ایالتی دربارۀ قانون دزدی چوب اختصاص داشت.
این مقالات نخستین فعالیت مطبوعاتی مارکس برای روزنامۀ Rheinische zeitungfur politik بود. مارکس کار خود را در این روزنامه به عنوان مقالهنویس آغاز کرد و در اکتبر 1842 یکی از دبیران این روزنامه شد. این مقاله به دلیل مضمون و برخورد با مسائل سیاسی حیاتی، به روزنامه که از طرف اپوزیسیون بورژوایی راین به عنوان ارگانی لیبرالی تأسیس شده بود، کمک کرد تا گذار به مواضع انقلابی ـ دموکراتیک را آغاز کند.
در اوایل دهۀ 1850 مارکس این مقاله را در مجموعه آثار خود که در آن زمان هرمان بکر برای انتشار آماده میکرد، گنجانده بود. با این همه فقط مدخل مقاله در نخستین مجلد آن انتشار یافت. بخش عمدۀ متن که در شمارۀ 139 راینیشه تسایتونگ چاپ شده بود، در آن مجموعه انتشار نیافت. پایان مقاله برای جلد بعدی مجموعه در نظر گرفته شده بود که هرگز چاپ نشد.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت مترجم
تفسیرهایی دربارۀ آخرین دستورالعمل سانسور پروس
بحثهایی دربارۀ آزادی مطبوعات و انتشار صورتجلسۀ مجلس طبقات
یادداشتها
پربازدید ها بیشتر ...
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
منابع مشابه
نظریۀ رمان (ویراست دوم)
جورج لوکاچاز نخستین ویراست ترجمۀ «نظریۀ رمان» بیش از هجده سال میگذرد. این کتاب حاصل بازنگری کامل ترجمۀ پیشین
نظری یافت نشد.