۱۲۷۱
۴۰۶
نظریۀ ادبی، ادبیات و مسئلۀ شناخت

نظریۀ ادبی، ادبیات و مسئلۀ شناخت

پدیدآور: امید همدانی ناشر: نگاه معاصرتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۵۰شابک: 3ـ90ـ6189ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۲۰۶

خلاصه

در این کتاب، نویسنده به مسئلۀ شناخت در دو قلمرو متفاوت اما مرتبط با یکدیگر پرداخته است: نظریۀ ادبی و ادبیات. در نظریۀ ادبی مسئلۀ عمدۀ مورد بررسی آن است که آیا امکان دستیابی به شناختی تا سرحد امکان عینی از متعلقات پژوهش وجود دارد یا نه.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​

 

در این کتاب، نویسنده به مسئلۀ شناخت در دو قلمرو متفاوت اما مرتبط با یکدیگر پرداخته است: نظریۀ ادبی و ادبیات. در نظریۀ ادبی مسئلۀ عمدۀ مورد بررسی آن است که آیا امکان دستیابی به شناختی تا سرحد امکان عینی از متعلقات پژوهش وجود دارد یا نه.

در فصل اول به ماهیت نظرورزانۀ نظریۀ ادبی و پیوند آن با فلسفه پرداخته شده است. نویسنده در این فصل بی‌آنکه به دنبال پژوهشی پیشینی درباب انحای پیوند میان فلسفه و نظریۀ ادبی باشد، سعی کرده ادای سهم فلسفه به نظریۀ ادبی را به شیوۀ پسینی بررسی کند و نشان دهد که فلسفه ـ بر خلاف نظرگاه عمل‌گرایانۀ ریچارد رورتی که معتقد است چیزی به نام بنیادهای عینی معنا با تفسیر وجود ندارد که اندیشۀ فلسفی روشنگر آن باشد و از همین‌روی نیازی نیست تا نظریه‌پردازان ادبی، عمیقاً فلسفه را کاشف و روشنگر مباحث نظریۀ ادبی به شمار آورند ـ چگونه می‌تواند به نظریۀ ادبی مدد رساند. هدف این فصل موجه کردن این نظرگاه است که فلسفه دست‌کم می‌تواند به چهار طریق عمده و در چهار مسئله، ادای سهمی به نظریۀ ادبی داشته باشد و در واقع کل این فصل بسط و تبیین این چهار مسئله است: 1. فلسفۀ به مثابۀ نظریه‌ای در باب جایگاه هستی‌شناختی ادبیات و همچون گشایندۀ راهی به سوی درک و فهم وضع هستی‌شناختی متون ادبی؛ 2. رفتارگرایی فلسفی و حل مسئلۀ رسیدن به ذهن مؤلف؛ 3. فلسفه به مثابۀ پژوهشی در بنیادهای نظریۀ ادبی که می‌تواند به درک و فهم بهتر بنیادهای نظریۀ ادبی منتهی شود؛ 4. و بالاخره اینکه فلسفه به مثابۀ رویکردی انتقادی به نسبیت معرفتی ناشی از نظریه‌های ادبی مدرن. نتیجه‌ای که در پایان بحث حاصل می‌شود آن است که با پذیرش دخالت فلسفه در همین چارچوب هم دلایل کافی برای نپذیرفتن نظرگاه رورتی و اذعان به امکان رسیدن به نظرگاهی عینی در قلمرو نظریۀ ادبی در معنای عام آن وجود دارد.

سه فصل دیگر کتاب اما معطوف به مسئلۀ شناخت در متون ادبی است و مباحث بخشی از مسائل فلسفۀ ادبیات معاصر است؛ هرچند نویسنده در خلال مباحث کوشیده پیوند آنها را با نظرگاه‌های موجود در نظریۀ ادبی حفظ کند. هدف نویسنده در این فصول آن بوده که هم تقریر و تبیینی از شناخت‌گرایی ادبی به دست دهد و هم از آن دفاع کند. شناخت‌گرایی ادبی نظرگاهی است که بر بنیاد آن آثار ادبی نه‌تنها می‌توانند ارزش شناختی داشته باشند، بلکه این ارزش شناختی می‌تواند بدل به بخشی از ارزش زیبایی‌شناختی نیز بشود و به این ترتیب با اتخاذ این موضع فکری، نیازی به برساختن دوراهۀ نظرگاه شناختی و زیبایی‌شناختی در مواجهه با آثار ادبی و داوری و ارزیابی آنها نیست.

در فصل دوم نویسنده نخست به سراغ افلاطون رفته و طرحی از اشکالات معرفت‌شناختی او بر آثار ادبی که از موضعی ضدشناخت‌گرایانه مطرح شده، به دست می‌دهد. با صورت‌بندی مجدد آنها از چشم‌اندازی تازه، زمینه‌ای را برای پژوهش معرفت‌شناسانۀ خود را هم می‌آورد و سپس روند و روال‌هایی که آثار ادبی از رهگذر آنها، شناخت گزاره‌ای و غیرگزاره‌ای برای خواننده پدید می‌آورند، شرح و بسط داده شده است.

در فصل سوم برای نشان دادن آنکه ارزش شناختی بخشی از ارزش ادبی و زیبایی‌شناختی یک اثر است، نخست به سنتی در نقد و نظریۀ ادبی و نیز در بحث‌های فلسفۀ ادبیات معاصر اشاره شده که قائل به افتراق میان ارزش زیبایی‌شناختی آثار ادبی و ارزش‌شناختی آنهاست. بنا بر این نظرگاه، حتی اگر اثری برخوردار از ارزش شناختی باشد، این امر چیزی به ارزش ادبی آن اضافه نمی‌کند و از دیگرسو نادرست یا ناموجه بودن نظرگاه‌ها یا چشم‌‌اندازهای مطرح در اثر ادبی خللی به ارزش زیبایی‌شناختی آن وارد نمی‌کند. نتیجۀ این فصل موجه داشتن این نظرگاه است که ارزش شناختی بر ارزش زیبایی‌شناختی اثر می‌افزاید و توجه به این امر راه را بر درک دقیق‌تر و جامع‌تری از ارزش آثار ادبی می‌گشاید.

فصل چهارم کتاب نتیجۀ مطالعات متأخر نویسنده در داروینیسم ادبی یا نقد تکاملی است. داروینیسم ادبی چشم‌اندازی متأخر در مطالعات ادبی است که با بهره‌گیری از دستاوردهای روان‌شناسی تکاملی، علوم تجربی و علوم شناختی، تبیینی طبیعت‌انگارانه از پدیدارهای ادبی به دست می‌دهد. در این فصل نویسنده کوشش کرده هم مبانی معرفتی داروینیسم ادبی و تقابل آن به «ظریه» یا نظریۀ ادبی/ فرهنگی را روشن کند و هم بر بنیاد مطالعات داروینی تبیینی از روایت خیالی و جهان‌شمولی آن به دست دهد. نویسنده در این فصل منظری داروینی و ضد برساخت‌گرایانه را دنبال کرده و با ارجاع به اندیشه‌های برایان بوید، جوزف کرول، جاناتان گاتشال و استیون پینکر بر جنبۀ شناختی روایت خیالی تکیه و تأکید کرده است. بر این بنیاد این اندیشه را صورت‌بندی کرده و موجه داشته که روایت خیالی با آفریدن جهانی ممکن و دارای پیوندی‌هایی استوار با جهان واقعی ما، امکان تجربۀ غیرمستقیم و کم‌هزینه و نیز فهم انواع چالش‌های زیستی ـ اجتماعی‌ای را که ما در مقام انسان خردمند با آن مواجهیم، فراهم می‌کند.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار

فصل اول: فلسفه و نظریۀ ادبی: تأملی در انحای ادای سهم فلسفه به نظریۀ ادبی

فصل دوم: ادبیات و مسئلۀ شناخت: در دفاع از شناخت‌گرایی ادبی

فصل سوم: شناخت‌گرایی ادبی و پیوند میان ارزش‌شناختی و ارزش ادبی

فصل چهارم: تکامل و کارکرد شناختی ادبیات: منظری داروینیستی

کتاب‌نامه

فرهنگ اصطلاحات و عبارات

نمایۀ عام اعلام

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت

زبان ملت، هستی ملت

زبان ملت، هستی ملت

امامعلی رحمان

زبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش