دیفر(ا)نس؛ ساختارزدایی دریدا
خلاصه
این کتاب حاصل مطالعهای همهجانبه و طولانی بر روی متون دریدا در حوزههای مختلف فلسفه است. کمتر فیلسوفی به اندازۀ دریدا در رابطه با خود فلسفه، متون فلسفه و مفاهیم مرتبط با آن به تأمل پرداخته است. این مسئله را نمیتوان صرفاً به یک تمایل یا یک مواجهۀ شخصی تقلیل داد، بلکه رویکرد ساختارزدایی چنین رویهای را ایجاب میکند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب حاصل مطالعهای همهجانبه و طولانی بر روی متون دریدا در حوزههای مختلف فلسفه است. کمتر فیلسوفی به اندازۀ دریدا در رابطه با خود فلسفه، متون فلسفه و مفاهیم مرتبط با آن به تأمل پرداخته است. این مسئله را نمیتوان صرفاً به یک تمایل یا یک مواجهۀ شخصی تقلیل داد، بلکه رویکرد ساختارزدایی چنین رویهای را ایجاب میکند. ساختارزدایی ضرورت مواجهۀ گسترده با متون و مسائل، بدون محدودهای خاص و یافتن امکانهای نامحدود هر پارادایم و مفهوم فلسفی را از طریق فراهم آوردن شرایطی برای یک گفتگوی بیپایان، بدون ارجحیت، بدون تقدم و تأخر تاریخی و ماهوی پیش رو قرار میدهد.
برای ورد به آثار و اندیشۀ دریدا «مفاهیم» زیادی را میتوان نقطۀ عزیمت قرار داد. «مفاهیم» دریدا اگر از زبان سوسور سخن گفته شود، در نسبتی تفاوتی با یکدیگر قرار دارند. هیچیک از مفاهیم دریدا بر یکدیگر اولویت و تقدم ندارند. بسته به اهداف در نظر گرفته شده میتوان از هر «مفهومی» شروع کرد و «مفاهیم» دیگر را در نسبت با آن مورد ارزیابی قرار داد.
روش نویسنده در این کتاب در بازشناسی دیفرانس، روش ساختارزدایی است. بنابراین در فصل اول پیش از ارائۀ صورتبندی مسئلۀ پژوهش، خود ساختارزدایی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده ساختارزدایانه با دیفرنس مواجه شده و به عبارتی دیگر «روش» ساختارزدایی دریدا را برای زدودن تعینات و صلب و ایستاشدن مفاهیم وی به ویژه «مفهوم» دیفرانس به کار میگیرد. در تحقق این مسئله یعنی مواجهۀ ساختارزدایانه با دیفرانس، نویسنده در طول فصلهای گوناگون به دو جنبۀ مرتبط با هم نظر داشته است: الف) چگونه دیفرانس به طور ساختارزدایانه از درون خود سنت تکوین پیدا میکند؟ ب) اما همزمان با تکوین ساختارزدایانۀ دیفرانس درون سنت، دیفرانس ساختارزدایانه به بازتولید خود سنت میپردازد. به عبارت دقیقتردیفرانس ساحتی از سنت است که پس از شکلگیری، خاستگاه تکوین خود را در قالب ساحاتی تازه بازآفرینی میکند. برای این کار، دیفرانس از درونمایهها و روشهای منطوی در سنت نیز بهره میبرد.
در فصل اول به خود رویکرد ساختارزدایی پرداخته شده است؛ رویکردی که به طور خاص در مقابل رویکرد ساختارگرایی شکل گرفت و سپس به طور عام به زدودن حصار سلطۀ هر ساختار و کانونی پرداخت که قصد استیلا داشت. ساختارزدایی امری بیرون از سنت نیست، بلکه با پرسش گرفتن تقابل بیرون و درون، خود را منطوی در دل سنت میداند. از جمله سنتهایی که در تکوین مفهوم دیفرانس نقش داشتند، زبانشناسی ساختارگرای سوسور و پدیدهشناسی هوسرل است. در فصلهای دوم و سوم نسبت دریدا با سوسور و هوسرل به تفصیل تشریح شده است؛ از جمله اینکه خاستگاه مادی دیفرانس مفهوم دیفرنس [تفاوت] سوسور و خاستگاه روحی آن defer به معنای اپوخۀ هوسرلی است. تا اینجا دیفرانس به مثابۀ یک عملگر پدیدهشناختی ـ ساختارزدایانه درآمده است که سنت مسلط را به مثابۀ رویکرد طبیعی مورد بررسی قرار میدهد و نقاط به انقیاد درآورندۀ آن نظیر گفتار، حضور و مانند اینها در مفاهیم دوگانۀ ذیل مفهوم دیفرنس را کانونزدایی میکند. در فصلهای چهارم و پنجم نحوۀ استیلای مفاهیم گفتار و حضور مورد بررسی قرار گرفته است. با به تعلیق درآوردن احکام مسلط در رویکردهای طبیعی، وجه ایجابی دیفرانس به استقرار مفهوم تازهای میپردازد. در فصلهای ششم و هفتم، در دو مرحله این عمل انجام میگیرد. در فصل ششم دیفرانس به مثابۀ نوشتار به نمایندگی از تمامی طرفهای به انقیاد درآمده، نظیر میتوس، استعاره، قوای حسی، زن و .... در مفاهیم دوگانه با به فعلیترساندن امکانهای بالقوۀ خود بر گفتار استیلا مییابد. اما این نهایت کار نیست؛ چراکه هدف نهایی جنبش دیفرانس خلع سلطۀ یک طرف و به قدرت رساندن طرف دیگر نیست. در فصل هفتم دیفرانس به مثابۀ مفهوم رد خود را آشکار میکند. در این مرحله تمامی ثنویتها در یک بازی میان حضور و غیاب تجمیع مییابند.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول: ساختارزدایی
فصل دوم: دیفرنس خاستگاه مادی دیفرانس
فصل سوم: defer: خاستگاه روحی دیفرانس
فصل چهارم: رویکرد طبیعی مسلط: دیفرانس به مثابۀ گفتار
فصل پنجم: رویکرد طبیعی مسلط: دیفرانس به مثابۀ حضور
فصل ششم: آغاز رویکرد فلسفی: استیلای دیفرانس به مثابۀ نوشتار
فصل هفتم: رویکرد فلسفی: دیفرانس به مثابۀ رد
جمعبندی
منابع
منابعی برای مطالعۀ بیشتر
پربازدید ها بیشتر ...
مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم
ویویان کوک، دیوید سینگلتوناین کتاب چشماندازی تازه در برابر حوزههای مختلف در پژوهشهای فراگیری زبان دوم میگشاید.
سفرنامۀ سوزوکی شین جوء سفر در فلات ایران (1323 هـ.ق) پیادهگردی راهب بودایی ژاپنی در شمال و شرق ایران به پیوست مقالۀ انتقادی دربارۀ نهضت مشروطهخواهی
سوزوکی شین جوءگزارشهای سفر قفقاز و ایران سوزوکی شین جوء زیر عنوان «سفر به فلات ایران» بخشی است از کتاب گستردهتر
منابع مشابه بیشتر ...
روایت فلسفی ساختارگرایی و پساساختارگرایی
مهدی خبازی کناری، صفا سبطیساختارگرایی و پساساختارگرایی دو رویکرد تأثیرگذار در قرن بیستم بودند که در حوزههای گوناگون فلسفی و غ
زیباییشناسیزدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیباییشناسی
مهدی خبازی کناری، صفا سبطیدر ساختارزدایی کانونهای ساختار کانونیت خود را از دست میدهند و به حاشیه میروند. زیباییشناسی نیز ا
نظری یافت نشد.