دویدن تا ته بودن؛ شش پژوهش فلسفی در شعر سهراب سپهری
خلاصه
نویسندۀ این کتاب به تعبیر آنچه در مقدمه اثر نوشته، در این اثر متشکل از شش پژوهش فلسفی کوشیده تا «برخلاف روال معمول بیشتر نوشتههای پیشین در مورد سهراب سپهری، گرفتار آن نگرش کلیشه ای که بودیسم یا انواع عرفان را در سراسر زندگی او به یک میزان جاری میبیند»، نشود.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
سهراب سپهری با سپهر اندیشهای متفاوت و سبک و سیاق خیالانگیز شعرهایش کم دستمایه تحقیق و پژوهش نبوده است. گواه این ادعا نتیجه یک جستجوی ساده در فضای واقعی و مجازی کتاب و پژوهشهای دانشگاهی است. حال یا این مسئله به قابلیت اشعار سپهری باز میگردد که وجوه مختلف قابل بررسی و پژوهش است یا حال خوش خواندن اشعارش و سیر در مفاهیم انسانی و عرفانی دنیایش نظر محققان و پژوهشگران ادبی را به خویش میخواند. نویسندۀ این کتاب به تعبیر آنچه در مقدمه اثر نوشته، در این اثر متشکل از شش پژوهش فلسفی کوشیده تا «برخلاف روال معمول بیشتر نوشتههای پیشین در مورد سهراب سپهری، گرفتار آن نگرش کلیشه ای که بودیسم یا انواع عرفان را در سراسر زندگی او به یک میزان جاری میبیند»، نشود.
نقطۀ عزیمت در هر یک از سه مقالۀ نخست، عبارتی چشمگیر در اشعار سهراب بوده که فهم درست آن با تکیه بر آرای تکراری و تقلیدی پیشین ممکن نیست و نیازمند بازاندیشی و پژوهش دیگرگونه است. تعلق خاطر سهراب به مکتب بودیستی مهایانه یا سویههای عرفانی برخی از اشعار او برای فهم درست مراحل و پویایی اندیشهورزی شاعرانۀ وی به هیچروی کافی نیست. در اثنای تأمل دربارۀ دو عبارت بیهمتای «مرگ مسئول قشنگی شاپرک است» و «هیچ ملایم» دو گسست فکری سهراب برای نویسنده کشف شده است؛ نخست جدایی او از «مکتب بودیسم» و برگرفتن آموزۀ اصلی خود بودا دربارۀ مهرورزی به موجودات، فارغ از زواید معرفتشناختی و ساختگی دینفروشان بودایی است. سهراب در «مسافر» به طور دقیق و صریح گسست خود را از مفروضات معرفتی مکتب مادیمیکه در قالب شعر بیان کرده است. او از همۀ آموزههای منتسب به سیذارتا/ بودا، کرونا یا مهرورزی را برگزیده و سلوک خود را به سوی اندیشۀ بکرتر ودایی ادامه داده است. سپس گسست تازهتر خود را بازگو کرده که همان دستکشیدن او از کل ایدۀ «حقیقت« و حقیقتجویی و استقرارش در جذبۀ خود «حیات» با ادارکی خیاموار است.
مقالۀ «نسبت سیاست و امر سیاسی در خوانش ادبیات ریتوریک» که با وجود تمرکز بر شعر سهراب، میکوشد اهمیت سیاسی ادبیات ریتوریک را به گونهای گستردهتر نشان دهد، دربرگیرندۀ نگاه متفاوتی به نسبت شعر سهراب و کنش سرایش او با امر سیاسی است. در این مقاله نه قصد آن بوده که از سپهری در برابر ناسزاها دفاع شود و نه اینکه شعر به اصطلاح سیاسی و غیرسیاسی در ترازو قرار داده شود، بلکه هدف مقاله آن است که نشان دهد با تعریف جدیدی که نویسنده کوشیده از نسبت سیاست و امر سیاسی ارائه دهد، ادبیاتی از آن دست که در کنش سرایش سهراب سپهری پدید میاید، حتی با وجود «وازنش سیاسی» شاعر، وجوه سیاسی و اجتماعی مهمی دارد که شایسته نیست به دیده گرفته نشود.
هدف مقالۀ پنجم کتاب فهم این نکته است که اگر از دیدگاه سهراب انبوه گفتهها و نوشتههای آن روزگار دربارۀ جنگ ویتنام ـ همچون سخن غالب همۀ روزگاران دربارۀ جنگها و تباهکاریهای خونریزان ـ و چپرویهای مد روز در زمانۀ جنگ سرد «حرفی از جنس زمان» نبودند، پس چه سخنی را میشود سخن از جنس زمان دانست و چرا شاعر دغدغۀ این را دارد که در دیار او کمتر کسی سخنی از جنس زمان میگوید.
نوشتار پایانی این کتاب نیز به جایگاه فلسفه در اندیشه و شعر سهراب میپردازد و آن را در نسبت با هستی شاعران و فلسفی شاعر ارزیابی میکند. سهراب ذهن فلسفی پویایی داشت. رد پرسشگری فلسفی را میشود از کودکی تا پایان زندگی او پی گرفت. با این حال و با وجود مطالعه و جویندگی پیوستۀ فلسفه، هیچگاه فلسفهآموزی منتظمی را پیش نگرفت و فلسفه را نستود. اندک اشارهها به فلسفه نیز که در اشعارش به چشم میخورد، ممکن است حتی چنین بنمایاند که از فلسفه گریزان بوده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
1. یاد من باشد تنها نیستم: رویکرد فلسفی به «تنهایی» سهراب سپهری
2. «مسئول» زیباشدن پر شاپرک کیست؟: تأملی در نسبت مرگ و زیبایی
3. هیچ ملایم: مواجهه با «هیچ» از نوع دیگر
4. نسبت «سیاست» و «امر سیاسی» در خوانش ادبیات ریتوریک: مطالعۀ موردی شعر سهراب سپهری
5. سخن از زمین، سخن از جنس زمان
6. آب خوردن بیفلسفه: جاذبه و دافعۀ فلسفه در هستی شاعرانۀ سهراب سپهری
منابع
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
نظری یافت نشد.