نظامیان و سیاست در ایران عصر صفوی (907 ـ 1135 هـ.ق)
خلاصه
هدف از این کتاب، تحقیق در موضوع تداخل کارکرد دو حوزۀ سیاسی و نظامی حکومت صفوی، شناخت ابعاد آن و تحلیل آثار و عواقب منفی در کارآمدی نیروی نظامی و دوام حکومت صفوی است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
هرچند وظایف و کارکردهای نهادها و مناصب نظامی و سیاسی حکومت صفوی تا حدودی از یکدیگر متمایز بودهاند، اما تداخل کارکردها نیز قابل ملاحظهاند. این وضعیت با ماهیت، ساختار و کارکرد نظام حاکم تأثیر متقابل داشته و زمینهها، ابعاد، پیامدها و نتایجش قابل بررسی و تحلیلاند.
دولت صفوی ((907 ـ 1135 هـ.ق) به عنوان یک دولت سنتی بر روی چهار رکن اساسی یعنی ایلات، ارتش، دیوانسالاری و دین استوار بود. این ارکان ضمن اینکه دارای عوامل مقوی و مقوم بودند، در درون خود دارای مادۀ تعارضات و آسیبهایی نیز بودند، بهگونهای که بارها ضعف و در نهایت زوال را بر دولت عارض کردند. این وضعیت در شاخصهای نظامی نیز نمایان است. نیروی نظامی حکومت صفوی با وجود نقاط قوت و توانمندیهایش در مقاطعی نیز ناتوانیها و ناکارآمدیهای قابل ملاحظهای در مقابل تهدیدات خارجی و بحرانهای داخلی نشان داد که تزلزل و در نهایت زوال آن را در پی داشت.
هدف از این کتاب، تحقیق در موضوع تداخل کارکرد دو حوزۀ سیاسی و نظامی حکومت صفوی، شناخت ابعاد آن و تحلیل آثار و عواقب منفی در کارآمدی نیروی نظامی و دوام حکومت صفوی است. به عبارتی دیگر ارزیابی سهم عوامل سیاسی در ضعف ارتش و زوال حکومت است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که تداخل کارکرد دو حوزۀ سیاسی و نظامی در یکدیگر دارای چه ابعادی است و چه تأثیری در ضعف ارتش و زوال حکومت صفوی داشته است. به منظور یافتن پاسخ به این پرسش با استفاده از منابع معتبر و اصلی تاریخ صفویه و با استفاده از روشهای توصیفی، تحلیل گفتمانی (کمّی، کیفی و فرآیندی) و نظری (نظریات نظام پاتریمونیال ماکس وبر، ساختی ـ کارکردی تالکوت پارسونز و عصبیت ابن خلدون)، فرضیات موجود در بوتۀ آزمون قرار گرفتهاند. ساختار سیاسی و نظامی عصر صفویه مورد بررسی قرار گرفته و اختیارات، ظرفیتها، نقشها و کارکردهای آنها تبیین شده است.
همچنین تداخل این کارکرد در زوال دولت صفوی مورد بررسی قرار گرفته است. تداخلها به دو صورت همگرایانه و واگرایانه تشخیص داده شده که در نتیجه ملاحظه میشود که تداخل همگرایانه عامل توانمندی نیروی نظامی و در نتیجه عامل ثبات، تعادل و قوت حکومت صفویه بوده است. اما تداخل واگرایانه به ناتوانی و ناکارآمدی نیروی نظامی و بیثباتی، تزلزل و در نهایت زوال حکومت انجامید. این تداخلها با وضعیت کلی ساختار قدرت سیاسی رابطهای متقابل داشتند؛ یعنی هم در ایجاد تعادل در ساختار قدرت تأثیر داشتند و هم از آن متأثر میشدند.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
فصل نخست: چارچوب نظری
فصل دوم: ساختار سیاسی
بخش اول: ساختار رسمی
بخش دوم: ساختار غیررسمی
بخش سوم: زمینههای ساختاری کارکردهای تداخلی
فصل سوم: عوامل مؤثر در کارکرد حوزۀ نظامی
بخش اول: نقش عوامل رسمی
بخش دوم: کارکردهای نظامی عوامل غیررسمی
فصل چهارم: کارکردهای سیاسی نظامیان
بخش اول: کارکردهای سیاسی نظامیان
بخش دوم: نقش نظامیان در موقعیتها و تحولات سیاسی
فصل پنجم: آسیبهای کارکردهای متداخل دو حوزۀ سیاسی و نظامی
بخش اول: آسیبهای سیاسی ـ نظامی
بخش دوم: آسیبهای اجتماعی ـ اقتصادی
فصل ششم: تداخل کارکرد دو حوزۀ سیاسی و نظامی و زوال حکومت
بخش اول: دخالتهای دوسویه
بخش دوم: دخالتهای عوامل در حوزۀ سیاسی در کارکرد حوزۀ نظامی
نتیجهگیری
فهرست منابع و مآخذ
پیوستها
الف) نقش سیاسی ارتش در اندیشههای سیاسی
ب) تحولات ساختاری ارتش عثمانی
جدولها
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
نظری یافت نشد.