از قهوهخانه تا کافه
خلاصه
یافتههای این پژوهش به گونهای نشان میدهد که کنش کافه و کافیشاپ رفتن آنچنان که در فرهنگ عمومی و عام کوچه و بازار انگاشته میشود، یک کنش عادی و بدیهی نیست، بلکه افراد با رفتن به کافه و کافیشاپها معانی خاصی در سر میپرورانند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
کافه نشانۀ خاصی از مدرنیته است. رد پای این ادعا را میتوان در همنشینی کافه با شهرها جستجو کرد. تا سخن از شهرها به مثابه نخستین مقر تولید امر مدرن به میان میآید، همزاد آن یعنی کافه، مکانی که بشود در آن جمع شد و دربارۀ مسائلی به گفتگو نشست رخ می نماید. از سوی دیگر کافه و کافهنشینی نشان تناقضات جهان مدرن ملالزده و شهرهای مملو از جمعیتی است که افراد در آن در مرز میان در جمع بودن و گریختن از آن میایستند و عطای هیچیک را به لقایش نمیبخشند. آنها خواهان فضایی توخالی، حفره یا سوراخی در میان جمع هستند که آنها را در خود ببلعد و آنگاه به محض آنکه اراده کردند، از درون آن بیرون بجهند؛ تو گویی در آستانۀ دری بایستی، نه داخل بروی و نه از آن خارج شودی. فرد مدرن کافهروی امروزی در وضعیتی پارادوکسیکال فرد و جمع را توأمان طلب میکند. تقابل بین سنت و مدرنیته در کشورهای در حال توسعه همیشه بیشتر به چشم آمده و بر روند اتفاقات تاثیر بیشتری دارد. رگههای این تقابل را نویسنده در این کتاب برای خوانندگان خود در موضوع قهوهخانه و کافه شرح میدهد.
از آنجا که رفتن به کافه و پدیدۀ کافهنشینی به شکلی که امروز شاهدش هستیم، پدیدهای به نسبت جدید و تازه در ایران است، باید پشتپردۀ آن را نیز بررسی کرد. نمیتوان از تجربۀ کافهنشینی حرف زد بیآنکه از سابقۀ تاریخی همزاد آن، یعنی قهوهخانه غافل بود. به عبارت دیگر قهوهخانه و کافه دوروی سکهای هستند که به اشتباه از یکدیگر متمایز شناخته میشوند. اگر قهوهخانهها در اوایل حیات اجتماعی خود، حوزههای عمومی در ایران زمان مشروطه بودند که روشنفکران را در دل خود جای میدادند و در آن شاعران، نویسندگان، نقاشان و روشنفکران گرد هم آمده، به نقد ساختار سیاسی و اجتماعی زمانۀ خود مینشستند، کافهها در اوایل شکلگیری خود در ایران نیز چنین مسئولیتی بر عهده داشتند؛ ولی با رنگ لعابی تازه و بهروز شده.
همچنین همانطور که قهوهخانهها پس از گذر عمری جایگاه تمامی اقشار جامعه و نهتنها روشنفکران شدند، کافهها نیز از همین اصول پیروی کردند. شباهتها و تفاوتهای میان قهوهخانهها و کافهها انگیزۀ اصلی و اولین این نوشتار را تغییر داد. اگرچه در ابتدا ماهیت کافه و میل به فهم آنکه چه چیز افراد را وامیدارد تا به کافهها بروند، یگانه پرسش موجود در ذهن بود، حالا دیگر قهوهخانههای خالی امروزی تهران نیز به آن اضافه شده بود؛ مهم بود که چرا قهوهخانه این یگانه مقر تولید هنر شفاهی و مکتب نقاشی قهوهخانهای از یاد رفته است.
یافتههای این پژوهش به گونهای نشان میدهد که کنش کافه و کافیشاپ رفتن آنچنان که در فرهنگ عمومی و عام کوچه و بازار انگاشته میشود، یک کنش عادی و بدیهی نیست، بلکه افراد با رفتن به کافه و کافیشاپها معانی خاصی در سر میپرورانند. نویسنده در این کتاب کوشش کرده تا ویژگیهای این معانی را برای مخاطب تشریح کرده و تمایزات آن را نسبت به یک امر بدیهی و آشنا بیان کند. همچنین نتایج این موردنظر در این نوشتار و گفتار موردهای پژوهششده در آن نشان میدهد که افراد کافهرو با وجود اینکه دلایل کلی و متمایزی برای رفتن به کافه دارند، به گونهای در صدد احیاکردن گذشته و بازسازی تصاویر خود از کافه نیز هستند.
از اینرو در نهایت باید گفت کافهرفتن کنشی عام و برحسب تصادف نیست، بلکه رویدادی است که افراد خاص با تعاریف خاص و در برشی خاص از زمان و فضای خاص انجام میدهند.
فهرست مطالب کتاب:
فهرست تصاویر
یادداشت ناشر
پیشگفتار مؤلف
فصل اول: قهوهخانههای ایرانی
فصل دوم: کافه و کافهنشینی در عصر حاضر
فصل سوم: چرا به کافه میرویم یا لذتی به نام کافهنشینی
نتیجهگیری
منابع و مآخذ
پربازدید ها بیشتر ...
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
قفلهای دستساز آذربایجان
رحمان احمدی ملکیاز بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درونمایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل
منابع مشابه
سخنوری: شعرهای مراسم سخنوری که در تکیهها و قهوهخانهها برگزار میشد، همراه با تحقیق در پیشینۀ سخنوری
به تصحیح و تحقیق مهران افشاریاین کتاب متن شعرها و گفتگوهای مراسم سخنوری را از دو نسخۀ خطی متعلق به دورۀ قاجار ارائه میکند. مصحح
قهوهخانه در همدان
علی اصغر حمیدیهقهوهخانه یکی از نهادهای اجتماعی مردمانۀ دیرین گویا در تداوم خراباتهای کهن، میخانه یا میکدهها در ا
نظری یافت نشد.