۱۰۲۰
۲۹۵
جامعۀ نمایش

جامعۀ نمایش

پدیدآور: گی دبور ناشر: علمی و فرهنگیتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مترجم: گودرز میرانی مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 4ـ391ـ436ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۱۴۸

خلاصه

«جامعۀ نمایش» یا درست‌تر جامعۀ تماشا با وجود متن کم‌حجم آن، جایگاه اثری کلاسیک را به دست آورده است. گی دبور به شیوه‌ای فشرده و آنچنان که در غرب رایج است، به شیوه‌ای گزین‌گویه کتاب را به رشتۀ تحریر درآورده است. این کتاب رساله‌ای است به سبک رساله‌های فلسفی و ادبی قرن هجدهم و نوزدهم که در آن خبری از ارجاع به متون دیگر به صورت مشخص نیست؛ اما به روشنی می‌توان ردپای بسیاری از متون یا متفکران را در آن دید.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​

 

«جامعۀ نمایش» یا درست‌تر جامعۀ تماشا با وجود متن کم‌حجم آن، جایگاه اثری کلاسیک را به دست آورده است. گی دبور به شیوه‌ای فشرده و آنچنان که در غرب رایج است، به شیوه‌ای گزین‌گویه کتاب را به رشتۀ تحریر درآورده است. این کتاب رساله‌ای است به سبک رساله‌های فلسفی و ادبی قرن هجدهم و نوزدهم که در آن خبری از ارجاع به متون دیگر به صورت مشخص نیست؛ اما به روشنی می‌توان ردپای بسیاری از متون یا متفکران را در آن دید. در فصل اول این ردپاها از همان نقل قول اولیه آشکار می‌شود: فائرباخ. گی دبور کتاب خود را با نقل قولی از فائرباخ آغاز می‌کند و ظاهراً اندیشۀ فوئرباخ، بودریار و گی دبور هر دو را متأثیر کرده است؛ گرچه بودریار در غوغایی که بر سر نظریۀ «وانموده» به راه انداخت، هیچ‌گاه به‌روشنی دین خود را به فوئرباخ اعلام نکرد.

در فصل دوم، مفهوم کلیدی «شیئ‌شدگی» لوکاچ است؛ شیئ‌شدگی خارج شدن کالا از وحدت و یکپارچگی است، هنگامی که نشانه به جای آن می‌نشیند. این ایده بهتر از هر جای دیگری در کتاب «جامعۀ مصرفی» بودریار بیان شده و دبور حتی نامی هم از او به میان نمی‌آورد. وفور کالا در در جامعۀ سرمایه‌داری جدایی انسان از کالا را تشدید کرده به گونه‌ای که انسان با نشانۀ کالا بیش از خود کالا آشناست. فصل دوم کتاب در تلاش اساسی برای پیوند نظریۀ شیئ‌شدگی لوکاچ و تحلیل او از نشانه‌هاست.

فصل سوم گسترش سرمایه‌داری به فراسوی مرزهای خود و گشودن بازارهای جهانی را که می‌توان آن را استعمار نوین خواند مدنظر دارد. در اینجا دبور استعمار را نه سلطۀ اقتصادی صرف، بلکه سلطۀ جامعۀ نمایش/تماشا می‌داند. سرمایه‌داری به جهان نشانه‌هایش را می‌فروشد تا خود کالاها را. اینجا فراتر رفتن نشانه از خود کالا بسیار اهمیت می‌یابد. مصرف تظاهری که ویلن و بودریار و دیگر نظریه‌پردازان به آن پرداخته‌اند، در اینجا به‌خوبی قابل فهم است. این چیزی جز گسترش نوعی ابتذال در جامعۀ معاصر نیست.

فصل چهارم به جایگاه طبقۀ کارگر در این معرکه می‌پردازد. دبور در این فصل در پی آن است که به شیوه‌ای دیگر توضیح دهد چرا انقلاب کارگری در جهان یا حداقل در جهان سرمایه‌داری رخ نداده است. این فصل شاید روشن‌ترین فصل کتاب باشد که نظریۀ انقلاب مارکسیستی در آن بازنگری می‌شود و خواننده خود می‌تواند آن را بخواند. از گزاره‌های 119 به بعد است که او نظریۀ بازنگری‌شدۀ انقلاب خود را به مفهوم جدایی و نمایش پیوند می‌زند.

مفهوم انقلاب خواننده را در فصل پنجم به مفهوم زمان و تاریخ می‌کشاند. مفهوم اشتباه از زمان که در جامعۀ سرمایه‌داری معاصر جا افتاده است؛ زمان مرتبط با تولید، زمانی «چرخشی»، زمانی که 24 ساعته است و نمایندۀ زندگی برای کار و کار برای زندگی است. این زمان حرکتی رو به جلو در راستای تحقق انقلاب یا انسانیت در مفهوم کلی خود ندارد. بدیهی است که در اینجا مفهوم هگلی زمان و تاریخ به‌خوبی در کار دبور مشاهده می‌شود. در فصل ششم او این زمان را زمان نمایشی می‌نامد که منظور او همان زمان در جامعه‌ای نمایشی است. این زمان، زمانی شبه چرخشی، نازا، مصرفی، قابل خرید و فروش و قابل پس‌انداز است.

فصل هفتم به سلطۀ سرزمینی و بازنگری در مفاهیمی مثل محیط زیست، شهر و برنامه‌ریزی شهری و گردشگری می‌پردازد. شیوۀ تولید سرمایه‌داری فضاها را یکپارچه کرده، مرز بین جامعه‌ها را فروریخته است. از بین رفتن مرز بین روستا و شهر نیز از جمله پیامدهای همین از میان رفتن مرز میان فضاهاست.

فصل هشتم به استقلال «فرهنگ» به مثابۀ موجودیتی مستقل از اقتصاد م‌پردازد و آن را ترفندی برای قائل شدن قدرت فرهنگ برای تغییر زندگی اجتماعی می‌داند. اینجا نیز «جدایی» ای رخ داده است؛ جدایی فرهنگ از زندگی اقتصادی یا انضمامی. در این فصل دبور به انتقاد از هنر مدرن می‌پردازد که رابطه‌اش را با زندگی مردم از دست داده است. از نظر او این در اساس همان چیزی است که جامعۀ سرمایه‌داری می‌خواهد؛ هنری که طبقۀ کارگرد نتواند زبان آن را بفهمد. اینجا نیز نشانه‌های هنر رابطه‌شان را با زندگی انضمامی از دست داده‌اند و جدایی‌ای اساسی اتفاق افتاده است.

سرانجام در فصل پایانی دبور مفهوم «ایدئولوژی مادی‌شده» را مطرح می‌کند. ایدئولوژی هنگامی که می‌تواند چاره‌ساز باشد که از شکل آگاهی صرف بیرون آید و به یکپارچگی زندگی انضمامی توجه کند. این یکپارچگی همان است که او ایدئولوژی مادی‌شده می‌نامد. در غیر این صورت ایدئولوژی هم گرفتار توهم می‌شود؛ توهمی که جامعۀ نمایش در پی گسترش آن است.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

فصل اول: اوج جدایی

فصل دوم: کالا به مثابه نمایش

فصل سوم: وحدت و تفرقه در نمودها

فصل چهارم: پرولتاریا به مثابه سوژه و نمایندگی

فصل پنجم: زمان و تاریخ

فصل ششم: زمان نمایشی

فصل هفتم: سلطۀ سرزمینی

فصل هشتم: انکار و مصرف در فرهنگ

فصل نهم: ایدئولوژی مادیشده

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون

مجید مصطفوی

نیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفق‌ترین و محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان و یکی از بهت

زبان ملت، هستی ملت

زبان ملت، هستی ملت

امامعلی رحمان

زبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش