شناخت و فرهنگ؛ رویکرد انسانشناختی به فرهنگ، زبان و دین
خلاصه
با توجه به توسعۀ علم انسانشناسی در ایران و وجود سنتهای فرهنگی غنی، به نظر میرسد این حوزۀ علمی میتواند محرکی برای تحقیقات علمی در زمینۀ انسانشناسی شناختی در ایران باشد. از این رو «انسانشناسی و فرهنگ» با همکاری «ستاد راهبری توسعۀ علوم و فناوریهای شناختی»، مجموعهای از متون را در این حوزه جدید علمی ترجمه کرده است. این مجموعه به دنبال معرفی این حوزۀ علمی و مباحث انسانشناسی شناختی در عرصۀ جهانی است. این کتاب تلاشی است برای معرفی رویکرد انسانشناسی شناختی در حوزههای فرهنگ، زبان و دین.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
انسانشناسی شناختی یکی از حوزههای نسبتاً جدید در علم انسانشناسی و بیانگر تعاملات میانرشتهای انسانشناسی با سایر حوزههای علمی است. این شاخه علمی سابقه چندانی در ایران ندارد و بهندرت میتوان تحقیقی در زبان فارسی در این حوزۀ دانش پیدا کرد. انسانشناسی شناختی به دنبال فهم فرایندها و قواعدی است که در تعامل میان ذهن فرد و نظام فرهنگی آن جامعه فرایندهای تولید، کسب و کاربرد دانش و معنا را در کنشگران اجتماعی ساماندهی میکنند. هر چند این حوزۀ علمی بیشتر بر مقوله زبان بهعنوان بستر و بازنمای اصلی فرایندهای شناختی تأکید دارد، اما تحقیقات اخیر بیانگر آن است که انسانشناسی شناختی، به دنبال فهم فرایندهای تولید معنا در همۀ وجوه حیات انسانی است.
با توجه به توسعۀ علم انسانشناسی در ایران و وجود سنتهای فرهنگی غنی، به نظر میرسد این حوزۀ علمی میتواند محرکی برای تحقیقات علمی در زمینۀ انسانشناسی شناختی در ایران باشد. از این رو «انسانشناسی و فرهنگ» با همکاری «ستاد راهبری توسعۀ علوم و فناوریهای شناختی»، مجموعهای از متون را در این حوزه جدید علمی ترجمه کرده است. این مجموعه به دنبال معرفی این حوزۀ علمی و مباحث انسانشناسی شناختی در عرصۀ جهانی است. این کتاب تلاشی است برای معرفی رویکرد انسانشناسی شناختی در حوزههای فرهنگ، زبان و دین.
فصل اول، با عنوان «انسانشناسی شناختی» بهطور مختصر، سابقه و پیشینۀ این علم و مراحل و مباحث اصلی آن را بیان میکند. در این نوشتار، پنلوپه براون مروری دارد بر رویکردهایی که بر مطالعات شناخت انسان و تفاوتهای فرهنگیای که در حوزه زبانشناسی و انسانشناسی تأثیرگذار بودهاند. علاوه بر این براون به این مسئله میپردازد که چگونه شناخت در محیطها و بافتهای بزرگتر اجتماعی به زبان و فرهنگ مرتبط است. به طور خاص، براون به دنبال توضیح مسائل زبان و سیستمهای فرهنگی و اینکه چگونه دانش در ذهن طبقهبندی میشود است. در ادامه رویکرد و هدف انسانشناسی شناختی به همراه برخی از مسائل و اصول آن نیز ارائه میشود. در این مقاله، براون بهطور خاص دو مسیر مشخص پژوهشی را بررسی میکند: یکی مدلهای فرهنگی در آمریکا و دیگری پرسشهای جدیدی که در حوزه نسبیت زبانی و با تمرکز بر زبان فضایی و شناخت با مرکزیت اروپا مطرح شدهاند. در نهایت با ارزیابی رویکردهای موجود بینشهایی را برای مسیر آتی انسانشناسی شناختی ارائه میدهد.
فصل دوم با عنوان «پیدایش پیجین و کریول: یک بحث انسانشناختی» نوشتۀ کریستین جوردن با تأکید بر شرط تولد زبان در یک فرایند فرهنگی، که فرایندی شناختی نیز هست، آغاز میشود و در ادامه نویسنده نشان میدهد که تا چه میزان مطالعۀ پیجین و کریول برای انسانشناسان از دورۀ استعمار اروپایی مهم بودهاند. تمرکز وی بر ارتباطات اجتماعی بر تکوین پیجین و کریول از چهار بخش برخوردار است. اول، مقدمهای کلی به مطالعات پیجین و کریول ارائه میشود؛ بخش دوم، توجه خاصی به محیطهای فرهنگی مرتبط مثل اقتصاد اجتماعی دارد؛ در بخش سوم، تکوین پیجین و کریول در قالب نظریۀ قدرت تحلیل میشود. علاوه بر این، نویسنده بیان میکند که تفکر دربارۀ یک اصل مشترک برای تمامی زبانها عقلانی نیست. و در نهایت، بخش چهارم، موقعیت شناخت در تکوین پیجین و کریول را روشن میکند.
فصل سوم با عنوان «دستور زبان خودمانی» تلاش دارد کاربرد دیدگاههای انسانشناسی شناختی در تحلیل رابطه زبان و جنسیت را نشان بدهد. در این نوشتار الیزابت پووینلی با مروری بر مطالعات کنونی زبان، جنسیت و تطبیق مطالعات دیگر در این زمینه تلاش دارد مثالی عینی از زبان و جنسیت را ارائه دهد. در این مقاله علاوه بر این، موضوعات کلی در این حوزه نیز مورد بررسی قرار میگیرد. الیزابت پووینلی بیان میکند که تمامی زبانها به صورتی معنایی جنسیت را کدگذاری کردهاند و تفاوتهای این کدگذاریها را ارائه میدهد. و در این راه پارادایمهای جامعهشناسی زبان، انسانشناسی زبانشناختی و کارکردگرایی را برای ایجاد دانش مبتنی بر ساختار و عملکرد زبان به کار میگیرد.
فصل چهارم با عنوان «معناشناسی شناختی و طرحوارههای تصویری با نیروهای تجسمیافته» مسیر پژوهش خود را از بررسی انگارههای اساسی در معناشناسی (معناشناسی واقعگرا و معناشناسی شناختی) آغاز میکند و از این رهگذر به مفهوم طرحواره و اهمیت آن در معناشناسی شناختی میرسد. در این انگاره، هر واژه به طرحوارهای ذهنی ارجاع دارد ـ و نه واقعیتی بیرونی ـ که به دلیل همین ارجاعمندی ادراکپذیر میشود. این طرحوارههای معنایی عموماً طرحوارههایی تجسمیافته هستند و به همیندلیل، میتوان بسیاری از آنها را به صورت طرحوارههای تصویری ارائه نمود. در ادامه نظریات و انگارههای مختلف در تولید طرحوارههای تصویری مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که انتقال پویایی نیروها در ارائۀ طرحوارۀ تصویری گویا و متناسب با طرحوارههای ذهنی ضروری است. امری که تحلیل معناشناختی را ضرورتاً در تلازم با تحلیل روابط اجتماعی و نیروهای ذهنی قرار میدهد.
فصل پنجم با عنوان «محدودیتهای شناختی برای بازنماییهای فرهنگی» سعی دارد از ایدهها و نظریات انسانشناسی شناختی برای فهم منطق ایدههای مذهبی و همچنین موضوع انتقال فرهنگ و مسئلۀ فرهنگپذیری، استفاده کند. نویسنده مقاله بر آن است که طرح ایده فرهنگپذیری بهمثابۀ امری اجتماعی، سبب نوعی تحریف در شناخت و تبیین انتقال و تداوم ایدههای فرهنگی شده است. او بر آن است که منطق بنیادین ذهن انسانی در حیطه فرهنگ، بیانگر ویژگیهایی است که نسبت امور مختلف فرهنگی، از امور جسمانی و فیزیکی گرفته تا امور کاملاً انتزاعی مانند ایدههای مذهبی، را با آن خصیصههای بنیادی تعیینکننده حضور و تداوم و تکرار آنها در فرهنگ تعیین میکند. در این نوشتار عرصۀ دیگری از مباحث انسانشناسی شناختی یعنی مطالعات دین و فرهنگ مورد بحث قرار گرفته است. این نوشتار نقدی است بر مطالعات رایج در باب فرهنگ و مذهب.
در فصل ششم با عنوان «سرکوب و واقعیت»، ادوارد بیور از منظر انسانشناشی شناختی به بررسی دادگاههای جادوگران، جرایم مطرح شده و حکمهایی که طی این دادگاهها صادر میشدند میپردازد. این بخش به بررسی نحوه برخورد با جادوگران و شفادهندگان در اوایل دورۀ مدرن در ورتمبرگ میپردازد. تغییر چهارچوب قضاوتهای اخلاقی از یک جامعه محلی به یک جهان وسیعتر؛ آغاز سازوکارهای کنترل روانی؛ تغییر مفاهیم در مورد محدودیتهای شخصی، قیاس تفاسیر برای دریافتهای غیرمعمول، تواناییهای غیرعادی و رویدادهای متناقض و افزایش آگاهی در مورد تصورات غلط سادهلوحانه و جعلیات آشکار در تئوری و روش بیشتر فعالیتهای جادویی است. این بخش اطلاعاتی در مورد پروندههای زنان و مردانی که به جادوی سیاه و سفید محکوم شده بودند در اختیار خواننده قرار داده و مطابق اطلاعات بهدست آمده از این دادهها به نظر میرسد بخش کمی از جادوگرانی که در دادگاههای ویژه جادوگری محکوم میشدند را زنان تشکیل میدادند، چراکه زنان اغلب جادو را بهصورت محدود و خانگی اجرا میکردند. همچنین در این بخش به تفاوت میان شفادهندگان عمومی و شفادهندگان متخصص، چگونگی آموختن جادو و نحوه عملکرد آنها و وجوه دریافتیشان از مشتریان، مطابق آنچه در پروندههای قضایی آنها ذکر شده است پرداخته میشود. همچنین با بررسی هرم قدرت در ساختار جامعه ورتمبرگ به عواملی که در کاهش جادو در جامعه مؤثر بودند یا نسبت به جادوگران برخورد بازدارنده و کیفری اعمال میکردند میپردازد. همچنین در این بخش علاوه بر معرفی نحوۀ اعدام و شکنجۀ افرادی که به ارتکاب جرایم مختلفی از جمله جادو محکوم شده بودند به تغییراتی که سیستم قضایی در شکنجه افراد اعمال کرده بود پرداخته میشود.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
فصل یکم: انسانشناسی شناختی
فصل دوم: پیدایش پیجین و کریول: یک بحث انسانشناختی
فصل سوم: دستور زبان خودمانی: بیان انسانشناسانه و تحلیل روانشناختی زبانف جنسیت و میل جنسی
فصل چهارم: معناشناسی شناختی و طرحوارههای تصویری با نیروهای تجسم یافته
فصل پنجم: محدودیتهای شناختی برای بازنماییهای فرهنگی: هستیشناسیهای طبیعی و ایدههای مذهبی
فصل ششم: سرکوب و واقعیت
پربازدید ها بیشتر ...
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
نظری یافت نشد.