زمینههای تاریخی/ مدحی اشعار حافظ
خلاصه
نگارنده در این کتاب زمینههای مدحی موجود در شعر را هم در کنار زمینههای تاریخی قابل طرح میداند از این بابت که ضمن مدیحههای اشاراتی هر چند مختصر هم به اوضاع و احوال دوران ممدوح و ویژگیهای شخصیتی او شده و این خود بخشی از یک دورۀ تاریخی است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
در میان قالبهای کلاسیک شعر فارسی قالب غزل با توجه به ساختار خود بیشتر مستعد این است تا گفتمانهای شناور و متعددی را درون خود جای دهد و غزل حافظ در این زمینه مثالزدنی است. انعکاس برون متن در شعر شاعران خود سند و مدرکی میتواند باشد بر موضوعی که در شعر شاعر بازتاب یافته و در دیگر متون آن دوره از جمله در متون تاریخی به آن اشاره شده است. البته در این میان باید به دخل و تصرفهای شاعرانه هم توجه داشت و یکسره آنچه را در متنی شعری آمده و ضمن آن به نکتهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی اشاره شده حمل بر صواب نکرد و با مراجعه به آثار دیگر آنها را مستندسازی نمود.
نگارنده در این کتاب زمینههای مدحی موجود در شعر را هم در کنار زمینههای تاریخی قابل طرح میداند از این بابت که ضمن مدیحههای اشاراتی هر چند مختصر هم به اوضاع و احوال دوران ممدوح و ویژگیهای شخصیتی او شده و این خود بخشی از یک دورۀ تاریخی است و مخاطب آگاه باید به متونی که مربوط به زمانۀ آن ممدوح است مراجعه نماید تا اشارات و تعریضهای شاعر را که مربوط به آن دوران و ممدوح مورد نظر است، دریابد.
شعر حافظ هم از این قاعده مستثنا نیست و در خوانش شعر او هم باید به این عوامل و عناصر توجه داشت. به عنوان نمونه در غزل حافظ به مطلع:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
این بیت است:
ای کبک خوشخرام کجا میروی بایست غرّه مشو که گربۀ زاهد نماز کرد
قطعاً «کبک» و «گربه» در این بیت استعارههایی است که باید مقصد آنها مشخص شود. دربارۀ دو استعارۀ موجود در این بیت نظرات متفاوتی ارائه شده است:
1. حافظ اشاره دارد به داستان کبک انجیر و گربۀ عابد که در کتاب «کلیله و دمنه» آمده است. 2. اشاره است به موش و گربه در منظومۀ موش و گربه منسوب به عبید زاکانی. 3. تعریض به عماد فقیه کرمانی است که میگویند گربهای را عادت داده بود که چون به نماز میایستد به او اقتدا کند و شاهشجاع به این پیر ارادت داشت و حافظ از شاهشجاع (کبک خوشخرام) میخواهد فریفتۀ این دغلکاری نشود. 4. بهنظر عبدالحسین زرینکوب اشاره و تعریض دارد به «پهلوان اسد خراسانی ـ که با نمایش زهد و نماز خویش و حکایت وضود ساختنش که در زبان طنز رندان میتوانست به گربهشویی و گربهرویی تعبیر شود، در آن سالها حکومت کرمان از شاهشجاع گرفته بود و بعد هم در آنجا به دعوی استقلال برخاسته بود ـ در این اوقات گهگاه نزد اهل ذوق به کنایۀ «گربۀ زاهد» خوانده میشد». به هر روی باید «کبک خوش خرام» و «گربۀ زاهد» را در این بیت استعاره از اشخاصی دانست و در غیر این صورت اگر نظر اول و دوم را بپذیریم بیت معنای موجهی نمییابد و در غزل سرگردان و معطل میماند. دو دیدگاه سوم و چهارم دربارۀ بیت درخور توجه است و با در نظر داشتن هر یک از آنها بیت معنای موجهی در ارتباط با غزل مییابد و البته هر دو در نتیجۀ توجه به برون متن حاصل میشود.
در نزدیک به یک پنجم از غزلهای حافظ زمینههای مدحی/ تاریخی دیده میشود و باید به این زمینهها توجه داشت تا دریافتی درست و مواجههای مطلوب با متن غزلهای حافظ داشته باشیم. این کتاب پس از پرداختن به حکمرانان شیراز در دورۀ حافظ به بررسی آن بخش از اشعار حافظ میپردازد که در آنها زمینهای مدحی یا تاریخی وجود دارد. نگاهی به تعداد غزلهای دارای این زمینههای مدحی/ تاریخی اهمیت این موضوع را نشان میدهد.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: حکمرانان شیراز در عصر حافظ
فصل دوم: مدح در غزل حافظ و پیش از او
فصل سوم: غزلهای مدحی/ دارای زمینۀ تاریخی حافظ و بررسی موردی آنها
فهرست ابیات
منابع
نمایه (اشخاص و اعلام جغرافیایی)
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
منابع مشابه بیشتر ...
چگونه از هر روایتی فیلمنامه اقتباس کنیم؟
ریچارد کرولینآنچه در این کتاب مدنظر نویسنده است، فرایند اخذ عناصر بالقوه دراماتیک از متون روایتمند بیشترشان نوشت
نمایندگان امر، نمایندگان کلام: دوازده سال با کانون نویسندگان ایران و اهالی آن از سال 1345 تا 1357
آراز بارسقیانبررسی این کتاب از روزهای شکلگیری دورۀ اول کانون در سال 1345 آغاز میشود و تا آخرین روزهای اسفند 135
دیگر آثار نویسنده
«بدیع» از بلاغت
سیدجواد مرتضاییدر این کتاب نگارنده به بررسی بدیع بهعنوان یکی از شاخههای اصلی بلاغت پرداخته و یکی از دلایل نگارش ا