سفرنامه همسر عمادالملک به مکه
خلاصه
این کتاب «روزنامهچه سفر خیریت اثر سرکار نوابه علیه عالیه حاجیه شاهزاده خانم» به مکه مکرمه است. این شاهزاده خانم قاجاری سفر خود را از چهارشنبه بیست و یکم شعبانالمعظم سال 1303ق شروع میکند و در یازدهم ذیحجه سال 1304ق به طبس برمیگردد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب «روزنامهچه سفر خیریت اثر سرکار نوابه علیه عالیه حاجیه شاهزاده خانم» به مکه مکرمه است. این شاهزاده خانم قاجاری سفر خود را از چهارشنبه بیست و یکم شعبانالمعظم سال 1303ق شروع میکند و در یازدهم ذیحجه سال 1304ق به طبس برمیگردد. آنچه که در وهلۀ اول مهم بود، عنوان کتاب است. این سفرنامه در فهرست نسخ خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی با عنوان قراردادی «روزنامه سفر مکه» آمده است. از یکسو به نظر میرسید که این عنوان بسیار کلی است و از سویی دیگر نام نویسنده سفرنامه نیز مشخص نگردید. از اینرو با توجه به اطلاعاتی که میتوان به دست آورد. دو راه وجود داشت. نخست عنوان سفرنامه دختر مبارکمیرزا و دوم سفرنامه همسر عمادالملک. با توجه به دلایلی، شق دوم برگزیده شد. مبارک میرزا اگر چه پسر محمود میرزا قاجار و در واقع نوۀ فتحعلی شاه است؛ اما گویا در قم ساکن بود و به ویژه در دو دهۀ اواخر عمر خود به خدمات دولتی کمتر اشتغال داشت. از سویی دیگر عمادالملک برای مدتها حاکم تون و طبس بود و ناصرالدین شاه در ازدواجش با این شاهزاده خانم دخیل بود. همسر عمادالملک بیش از هجده سال از ورودش به طبس میگذشت که تصمیم به این سفر میگیرد و در واقع در مدت این هجده سال، هیچ ملاقاتی با پدرش نداشته است و از آنجایی که مادرش نیز با او در طبس و در خانه عمادالملک زندگی میکرده، پدرش زن دیگری نیز اختیار میکند. لذا طبیعی است با توجه به این توضیحات برگزیدن عنوان همسر عمادالملک مناسبتر و گویاتر از دختر مبارکمیرزا باشد.
این سفرنامه دارای حاشیههای تحقیقی بسیار سودمندی است که شاید نتوان به آسانی به همه آن در جای دیگری دست یافت. این حاشیهها که سیزده سال بعد از سفر، توسط ابوالقاسم عمادالممالک فرزند عمادالملک، نوشته شده است، انبوهی از اطلاعات جغرافیایی و تاریخی در مورد افراد و منازل بین راه ارائه میدهد که نشان از فرهیختگی و دانش اوست.
برای پی بردن به اهمیت این سفرنامه و نویسنده آن، باید به بافت و بستر اجتماعی زمان این سفر نگاهی کوتاه انداخت. این سفرنامه متعلق به دهۀ پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار است و نویسنده آن پرورشیافته اواخر دوره محمدشاه اوایل دوره ناصری است. اگر چه آشنایی جدی ما با مظاهر تمدنی جدید در این دوره بود؛ اما جامعه با چالشهای جدی در حوزه روابط اجتماعی و فرهنگی مواجه بود. زنان هنوز حق خواندن و نوشتن را نداشتند و حتی در دوره مشروطه که آزادیهای فراوانی به نسبت عصر ناصری وجود داشت، به مکتب رفتن زنان همچنان مخالفان سرسختی داشت. علاوه بر نگاه سنگین اجتماعی، خانوادهها نیز با این مسائل ناآشنا بودند و از این کار جلوگیری میکردند.
همسر عمادالملک اگر چه از خطرات راه آگاه است، نه تنها به این مسافرت میرود؛ بلکه به عنوان سرپرست کاروان چند زن دیگر از جمله مادر، حاجیهآقا، بیبی فاطمه، دولت و فیروزه را نیز به همراه خود میبرد. این زن علاوه بر اینکه یک شاهزاده قاجاری و آشنا به وضعیت خطرناک راهها، دزدی و راهزنی و غیره است، به گفتۀ خودش سه سال نامزد ناصرالدین شاه بود و هجده سال در دستگاه حکومت عمادالملک بوده است. همه این موارد برای آگاهی از شرایط سخت مسافرت کافی بود. عمادالملک نیز همین مسائل را به او میگوید. در چنین اوضاعی او سفر خود را از حاشیه کویر شروع و با گذر از مناطق کوهستانی غرب ایران به عتبات عالیات میرود و از آنجا نیز با کشتی عازم مکه میشود. بررسی کلی مسیر، نشان از سختی چنین مسافرتی برای یک خانم است. او نه تنها به این مسافرت میرود؛ بلکه گزارشی دقیق از وقایع روزانه مسافرت خود میانگارد که با توجه به آنچه پیشتر گفته شد، در ایران آن دوره در میان زنان رایج نبود.
متنی که این شاهدخت قاجاری به دست میدهد، بسیار خواندنی و شیرین است. او بسیاری از احادیث و روایات دینی را میداند. از ضربالمثلها و اشعار به درستی و با دقت استفاده میکند. آنچه از متن میتوان فهمید در طول این مسافرت روزانه به نگارش سفرنامه خود میپرداخت و متنی که ارائه میدهد مربوط به روزهای گذشته نیست. همه این موارد نشان میدهد با یک شاهزاده خانم با فضل و کمالات مواجه هستیم؛ اما این نکته نیز حائز اهمیت است که کاملاً از جامعه عصر خود فاصله نگرفته است. او اگرچه به معرفی پدر و مادر خود میپردازد و سعی میکند آنها را تا فتحعلیشاه و نادرشاه معرفی کند؛ اما بنا بر رسم جامعه عصر قاجاری اسمی از خود ذکر نمیکند. این به نوع تربیت دوره قاجار برمیگردد که حتی زنانشان را به اسم بچههایشان یا با اصوات صدا میزنند. این مسئله در همسر عمادالملک نیز به خوبی دیده میشود. او حتی از آوردن نام اصلی مادر خود امتناع میکند و او را با نام شاهباجی میآورد و در معرفی او میگوید که صبیه محمدکاظم میرزاست. در مورد دیگران نیز همین امر صادق است. وقتی حاجیهآقا را معرفی میکند، هیچگاه نام او را ذکر نمیکند و تنها به این اشاره میکند که صبیۀ امیر محمدولیخان و زن محمدحسین است. شاید اگر میتوانست از بیبی فاطمه، دولت و فیروزه که خدمه و نوکرهایش بودند، اسم نمیبرد.
بررسی متن سفرنامه نشان میدهد که مخاطب با روایتهای صحیحی سروکار دارد. آنجا که زنی در میان کشتی مشغول بزک کردن شده، به حاجیها طعنه میزند که آنها را به معصیت انداخته است؛ اما از خودش نیز غافل نمیشود و میگوید من هم مشغول تماشا شدهام و میخندم. سپس از خداوند به دلیل غیبت کردن، طلب بخشش میکند. او حتی از ذکر وسوسههای شیطانی نیز غافل نمیشود و حالت شک و تردیدش نسبت به دینی که به گفته خودش از پدر و کادر به او رسیده، را ذکر میکند و بیان میکند که بعد از مریضی طولانی و مرگ برادر، خیالاتی بر او چیره شد از جمله خیالات این سوال بود آیا دین شیعه که از پدر و مادر به او رسیده است، صحیح است یا اینکه کورکورانه و بدون تحقیق بدان پیوسته است؟ حتی سفر مکه را با این حالت شروع میکند و به گفته خودش اسباب خیالش، امر بر وی مشکل کرده بود. این مسائل در واقع در اواخر سفر بیان میشود. حکایتی که بعد در ادامه ارائه میدهد، نشان از حالت روحی او در تمام طول سفر بود. او در این حکایت، خوابهای خود را تعریف میکند و میگوید در زیارتهای قبلی حتی در خانه خدا نیز این خیالات بر من مسلط بود که نهایتاً در نجف اشرف به آرامش و یقین میرسد.
این نسخه از سفرنامه همسر عمادالملک به عنوان تنها نسخه موجود شناخته شده، به شماره بازیابی 18422ـ5 در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران موجود است. تحریر و کتابت این اثر در سال 1317ق توسط یکی از کاتبان محلی به نام میرزا محمدعلی بن محمدجعفر موسوی انجام شده و حاشیههای آن نیز توسط ابوالقاسم عمادالممالک در غره ذیحجه 1317ق نوشته شده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
متن سفرنامه
ذکر احوال و حرکت از طبس
ورود به عراق و زیارت عتبات عالیات
ورود به عربستان و زیارت مکه و مدینه
بازگشت به عراق
بازگشت به ایران
منابع
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه
سفرنامۀ حج
محمدحسین شمسالعلماء گرکانیاین کتاب گزراش سفر میرزا محمدحسین شمسالعلماء گرکانی به مکه و استانبول و مشهد است. این سفر از شعبان
نظری یافت نشد.