تاریخ تحول و جریانهای فکری آموزش و پرورش ایران در روزگار قاجار همراه با بررسی اندیشههای مهدیقلی هدایت (مخبر السلطنه)
خلاصه
هدف از این تحقیق آن است که اندیشههای تربیتی عصر قاجار مورد بررسی قرار گیرد. در ضمن بررسی به این نکته اشاره شده که هر دو گرایش عمده تعلیم و تربیت در این عصر کمابیش رویاروی یکدیگر قرار گرفته، در اهداف روش و محتوای تربیتی ناهمسویی نشان میدادند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
با بررسی تاریخ تعلیم و تربیت در ایران از طلوع اسلام تا امروز به طور کلی دو خط کاملاً مشخص و متمایز در کنار یکدیگر میتوان دید. خط دین و دانش با آگاهی ژرف و همهجانبۀ مسلمانان از علوم و معارف مختلف بشری در یکسو و خشکاندیشی و سطحینگری در سوی دیگر که همیشه خطر عقبماندگی و درافتادن به ورطۀ جهل و بیخبری و نادانی را به همراه داشته است.
هدف از این تحقیق آن است که اندیشههای تربیتی عصر قاجار مورد بررسی قرار گیرد. در ضمن بررسی به این نکته اشاره شده که هر دو گرایش عمده تعلیم و تربیت در این عصر کمابیش رویاروی یکدیگر قرار گرفته، در اهداف روش و محتوای تربیتی ناهمسویی نشان میدادند. به این معنی که طرفداران تعلیم و تربیت سنتی در حفظ نظام موجود آموزش و پرورش اصرار میورزیدند و اقتباس از علوم و فنون بیگانه را برای ارکان دینی و اخلاقی ملت زیانبخش میدانستند و در مقابل، نوگرایان در آموزش و پرورش سعی در تحول تعلیم و تربیت و اخذ علوم جدید داشتند.
با توجه به دوگانگی موجود، نویسنده در صدد آن بوده تا به تحقیق و بررسی آرای عدهای از متفکران سنتی و نو در تعلیم و تربیت عصر قاجار بپردازد؛ ضمن بررسی کوششهای نوگرایان تعلیم و تربیت روزگار قاجاریه و اندیشهها و آرای آنها، یکی از متفکران این عصر که تربیتیافتۀ هر دو نظام سنتی و نوین بود، یعنی مهدیقلی هدایت را برگزیده و به بررسی عمیقتر اندیشههای او در پهنه تعلیم و تربیت پرداخته است.
هدف از این بررسی آن بوده تا نشان داده شود که تعلیمات دین مبین اسلام هیچ تباینی با دستیافتن به علوم و فنون جدید ندارد و میتوان تعلیم و تربیتی پدید آورد که آمیزهای از دانش و دین بوده، مزایای هر دو نوع آموزش و پرورش نوین و سنتی را دربر داشته باشد.
به منظور بررسی کیفیت تلفیق دانش و دین و آمیختن تعلیم و تربیت سنتی و نوین، نخست آموزش و پرورش دورۀ اسلامی ایران به اختصار از نظر گذرانده شده تا فرازونشیبهای فرهنگ و تعلیم و تربیت اسلامی و عوامل و موجبات آن دریافت شود و زمینۀ تاریخی اندیشههای نوگرا بهویژه مهدیقلی هدایت به عنوان آشتیدهندۀ آموزش و پرورش سنتی و نو به دست آید. بدینمنظور دورههای آموزش و پرورش ایران اسلامی به عصرهای زیر تقسیم شده است: عصر اموی، عصر عباسی، عصر مغول و تیموریان، عصر صفویه و عصر قاجار. آنگاه ویژگیهای تعلیم و تربیت هر عصر و عوامل ترقی و انحطاط آن بررسی شده است. نتیجۀ امر آن بوده که هرگاه واقعنگری و سعۀ صدر و آزادی فکر بر جامعه پرتو میافکند، علوم بشری و تعلیم و تربیت پروبال میگیرد و گسترش و غنا مییابد.
از آنجا که جوامع بشری طی تاریخ از راه تبادل علمی و فرهنگی راه تکامل را پیمودند و کشور ما نیز در طول تاریخ چند هزارسالۀ خود از دانشها و فرهنگ دیگر ملل جهان بهره جست، در بخش بعدی این کتاب اوضاع علمی، اجتماعی و تربیتی جهان عصر قاجار بررسی شده و پیشرفتهای جهان آن روزگار و کیفیت تأثیر آن در اوضاع ایران مطالعه شده است. ضمن این بررسی معلوم میشود که در روزگار قاجاریه، ملتهای دیگر بهویژه کشورهای اروپایی به پیشرفتهای چشمگیر نایل شدند و در پی این پیشرفتها به نیرومندی و ترقیات عظیم دست یافتند. در ادامه به اوضاع اجتماعی، علمی و تربیتی ایران پرداخته شده است. نتیجۀ این بررسی آن است که در آن شرایط حساس و خطرناک که میهن ما آماج تجاوزهای استعمارگران شده بود، از لحاظ نظامی به واسطۀ عقبماندگی در دانش و فنون و ابزار جنگی در نهایت ضعف به سر میبرد و بیگانگان از همۀ امکانات و نیروها و دانش خود برای تسلط بر آب و خاک و هستی این میهن بهره میجستند.
در بخش پایانی کتاب به مطالعه و تحلیل اندیشههای چند تن از متفکران سنتگرا و نوگرای ایران پرداخته شده که در زمینۀ آموزش و پرورش نظری و سخنی داشتند تا موضعگیری و دلایل و نحوۀ تفکر آنان دربارۀ تعلیم و تربیت و علوم جدید روشن گردد. در این بررسی معلوم شود که برخی سنتگرایان با این توهم که ورود اندیشهها و علوم جدید به پهنۀ تعلیم و تربیت ایران، با شیوههای اخلاقی و باورهای دینی مردم ما زیان میرساند، در برابر نوآوریهای علمی و تربیتی سخت مخالفت میکردند و از سوی دیگر نوگرایان بر نارساییها و نواقص آموزش و پرورش سنتی و فقدان علوم و فنون جدید در تعلیم و تربیت ایران انگشت ایراد میفشردند و بر ضرورت اخذ علوم و تحول در آموزش کشور و نجات میهن از واپسماندگی تأکید میورزیدند. در تحلیل دیدگاههای سنتی و نو در مجموع چهار خط کموبیش متفاوت وجود دارد. به این معنی که در جبهۀ سنتگرایان، در کنار اندیشههای اسلامی، یک رویۀ تعصب و خشکاندیشی پدید آمد که در برابر گسترش تعلیم و تربیت و غنای محتوای آن چون سدی بازدارنده و محدودکننده عمل میکرد و در جبهۀ نوگرایان که متوجه عقبماندگی ایران از کاروان تمدن و علوم جهانی و خواهان اخذ دانشها و فنون و شیوههای جدید تربیتی بودند نیز رگههایی از افراط و اقتباس ظواهر زیانبخش تمدن غرب رخ نمود که اقتباس از فرهنگ و علوم دیگر ملل جهان را برای ایرانیان منحرفکننده و زیانبار جلوه میداد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشنوشته
سپاسگزاری
فصل اول: نگرشی به آموزش و پرورش ایران پس از اسلام
فصل دوم: جهان در عصر قاجار
فصل سوم: ایران در روزگار قاجار
فصل چهارم: تحولات علمی و فرهنگ در عصر قاجار
فصل پنجم: آموزش و پرورش ایران در عصر قاجار
فصل ششم: اندیشهگران سنتی و نو در آموزش و پرورش عصر قاجار
فصل هفتم: زندگینامه، آثار و اندیشههای مهدیقلی هدایت (مخبر السلطنه)
فصل هشتم: آرای تربیتی و مشاغل آموزشی مهدیقلی هدایت
خلاصه و نتیجه پژوهش
کتابشناسی
عکس و اسناد
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
قفلهای دستساز آذربایجان
رحمان احمدی ملکیاز بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درونمایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل
نظری یافت نشد.