مشاهیر کتاب آرایی ایران؛ میرزا ابوتراب غفاری کاشانی
خلاصه
این کتاب، پژوهشی دربارۀ میرزا ابوتراب غفاری کاشانی، برادر بزرگتر کمالالملک است. در زمینۀ زندگی و آثار کمالالملک و صنیعالملک (عموی این دو بردر) فراوان نوشتهاند؛ اما دربارۀ ابوتراب بسیار کمتر نوشته شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
پژوهش در حوزۀ هنرمندان ایرانزمین عرصۀ پهناوری است که نمیتوان برای آن کرانهای قائل شد. با مطالعۀ سرگذشت و آثار اهل هنر، اطلاعات ارزشمندی از زندگی آنها و وضعیت فرهنگی و اجتماعی روزگار آنها به دست میآید که روشنیبخش حال و آینده است.
این کتاب، پژوهشی دربارۀ میرزا ابوتراب غفاری کاشانی، برادر بزرگتر کمالالملک است. در زمینۀ زندگی و آثار کمالالملک و صنیعالملک (عموی این دو بردر) فراوان نوشتهاند؛ اما دربارۀ ابوتراب بسیار کمتر نوشته شده است. هنرمندی که تصویرگری روزنامۀ شرف و بسیاری از کتابهای چاپ سنگی آن روزگار را در کمال زیبایی و با صبر و شکیبایی انجام داد و شاهکارهایی در تاریخ تصویرگری کتاب و مطبوعات از خود به یادگار گذاشت.
قلم او در شبیهسازی تکیۀ دولت کار دوربین عکاسی را کرده است. به کمک هنر ابوتراب غفاری میتوانیم از دروازۀ زمان عبور کنیم و تکیۀ دولت را با همۀ زوایا و جزئیاتش به نظاره بنشینیم؛ بنای باشکوهی که متأسفانه اکنون فقط نقشی بر دیوار خاطرههاست.
آثاری که از این هنرمند بر جای مانده است، هر کدام سندی بر مهارت و چیرهدستی اوست. در برخی تصاویری که ابوتراب از عمارتها و دورنمای شهرها کشیده میتوان ذرات غبار و رطوبت را بهوضوح احساس کرد و دید. قلم او را سحرآفرین توصیف کردهاند.
میرزا ابوتراب خان غفاری کاشانی در خاندانی هنرمند، هنرپرور و هنرشناس چشم به جهان گشود. فرزند میرزا بزرگ غفاری کاشانی و بانو مریم شیبانی/ مجیرالدوله کاشانی در کاشان تولد یافت. دربارۀ تاریخ تولد این هنرمند اختلافنظر فراوان است. برخی سال 1280 ق، بعضی سال 1272 ق و شماری سال 1263 ق را سال تولد ابوتراب دانستهاند. دربارۀ تاریخ فوت او اما بیشتر پژوهشگران سلف اتفاقنظر دارند که ابوتراب غفاری در سال 1307 ق دست از زندگی شست و رخ در نقاب خاک کشید.
محمد در دوازده سالگی و ابوتراب در چهاردهسالگی از کاشان به قصد ورود به دارالفنون عازم تهران شدند. میرزا بزرگ خانوادهاش را از کاشان به تهران آورد تا فرزندان هنردوست و هنرجویش با خاطری آسوده وارد دالفنون شوند. ابوتراب تا سال 1292 ق در کاشان زندگی میکرد. به خاطر شغل پدرش در دربار قاجار گاهی همراه او به تهران میآمد. اما در این سال از کاشان رهسپار تهران شد. او که مقدمات فارسی و عربی را در زادگاهش آموخته بود، مصمم شده بود وارد مدرسۀ دارالفنون شود که حکم دانشگاه آن زمان را داشت و هر کسی نمیتوانست از آموزش استادان آن بهرهمند شود، مگر فرزندان رجال و صاحبمنصبان دربار. پدر و عموی ابوتراب هر دو از رجال آن روزگار بودند و برادرش محمد غفاری، که بعدها ملقب به «کمالالملک» شد، زودتر به دارالفنون پا گذاشته بود. بنابراین، راه ورود به دارالفنون برای ابوتراب هموار بود.
ابوتراب در مدرسۀ دارالفنون مشغول به تحصیل علوم متداول و زبان فرانسه شد و به تکمیل هنر نقاشی پرداخت که حرفه و پیشۀ خاندانش بود. وی تحت تعلیم استادانی چون میرزا عبدالمطلب اصفهانی، نقاشباشی و کارمند دارالطباعۀ دولتی و میرزا علیاکبر خان مزینالدوله نطنزی قرار گرفت. به دلیل ذوق و استعدادی که خداوند هنرآفرین در وجود او به ودیعه نهاده بود، بهسرعت در نقاشی پیشرفت کرد و به موفقیتهای چشمگیری نائل شد.
ابوتراب در دارالفنون در فن چاپ سنگی نیز آموزش دید و مهارت یافت. تسلط او در چاپ سنگی آنچنان بود که آثاری زیبا و منحصربهفرد در تاریخ مطبوعات و نشر کتاب از او به یادگار مانده است. آثاری که اهل فن، امروز پس از گذشت سالها از دیدن آن همه دقت، ظرافت و هنرمندی پدیدآورندۀ آنها حیرت میکنند و زبان به تحسین میگشایند.
دربارۀ آموزش نحوۀ چاپ تصویر از میرزا عبدالمطلب نقاشباشی به ابوتراب مطلبی در روزنامۀ «اطلاع» درج شده که نقطۀ عطفی در تاریخ تصویرگری مطبوعات ایران به شمار میرود. محمدحسن خان صنیعالدوله در این باره چنین نوشته است: «یکی از صنایع مستظرفه انطباع صورت است. بطور لیتوگرافی، و دیرگاهی است که این صنعت در اقلیم اروپا به درجۀ کمال رسیده است. اما در ممالک محروسه اگر چه قریب چهل سال است که چاپ تصویر متداول میباشد و بعضی هنرمندان مملکت بخوبی از عهدۀ آن برآمدهاند باز به سبب ملتفت نبودن بعضی دقایق و نکات این صنعت شریفه چنانکه باید و شاید نبود. تا چند سال قبل که آقا میرزا عبدالمطلب نقاشباشی اصفهانی که از هوشمندان دقایقشناس ایران است با توجه به امنای دولت علّیه به فرنگستان رفته چندی در آن ممالک بماند و علاوه بر اینکه کلیۀ شعب نقاشی را به اعلی درجه رسانید و در این فن فرید زمان و مشارالیه بالبنان شد بعضی فنون عالیۀ دیگر را نیز دریافت و تکمیل نمود و از آن جمله است انطباع صورت که زیور کمال آن به غیرت و همت این شخص هنرمند تعلق و اختصاص دارد و هر کس در این مملکت عالم به این صنعت عالی شده بواسطه یا بلاواسطه از او فرا گرفته چون این اوقات به اشارۀ امنای دولت روزافزون دقایق و نکات چاپ تصویر را آقا میرزا عبدالمطلب نقاشباشی به میرزا ابوتراب نقاش مخصوص ادارۀ وزارت انطباعات آموخت و فیالحقیقه به انتشار این صنعت که مخصوص خود او پرداخت بنام انسانیت از او یاد و اظهار تشکر مینماییم...».
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار ناشر
سخن مؤلف
از تولد تا هنر
کارنامۀ آرایهگری
پس از هنرورزی
پینوشت
تصویرها
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه
نقاشی عثمانی و تأثیر کتابآرایی ایرانی بر آن
فرزانه فرخفرهدف از نگارش این کتاب در گام نخست، معرفی تاریخ نقاشی عثمانی به خوانندگان فارسیزبان است. به بیان دیگ
مشاهیر کتابآرایی ایران؛ هرمز وحید
بهنام رمضانی نژاداز پیشگامان و سرآمدان هنر کتابآرایی، هرمز وحید است که کار خود را در سال 1333، همزمان با تأسیس مؤسس
نظری یافت نشد.