صمد بهرنگی آنگونه که بود؛ نگاهی متفاوت به آثار و آراء صمد بهرنگی
خلاصه
در این کتاب نویسنده افزون بر نگاهی به نویسنده و آراء و آثار صمد بهرنگی، آثار داستانی وی را بررسی و نقد کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
کارنامۀ داستانی صمد بهرنگی را (به استثنای «تلخون» که میتوان گفت در حیطۀ ادبیات کودکان و نوجوانان نیست) جمعاً سیزده داستان تشکیل میدهد. از این تعداد، حدود هشت داستانش بلند یا نیمهبلند (البته برای کودکان و نوجوانان) و مابقی تقریباً داستان کوتاه و بعضاً خیلی کوتاهاند. همچنین از این تعداد، سه داستان بلند و نیمهبلند (سرگذشت دو مرل دیوانه سر، افسانۀ محبت، کوراوغلو و کچل حمزه) «بازنویسی»؛ «کچل کفترباز» با نگاهی به افسانههای عامیانه و بقیه علیالظاهر داستان «خلاق» است.
از این تعداد نه تایش جنبۀ افسانهای دارد. از این افسانهها دو عنوان «افسانه نو»، دو عنوان «اسطوره»، یکی افسانۀ فکاهی، یکی افسانه عاشقانه، یکی افسانه علمی و یکی افسانه حیانات است. «ماهی سیاه کوچولو» نیز یک داستان «رمزی» است.
در مجموع تنها یک کوتاه و دو داستان نیمه بلند او «واقعیتگرا» هستند. از این سیزده داستان، تنها موضوع پنج داستانش حول زندگی کودکان و نوجوانان دور میزند (اولدوز و کلاغها، اولدوز و عروسک سخنگو، پسرک لبوفروش، یک هلو و هزار هلو، 24 ساعت در خواب و بیداری). موضوع بقیه ارتباطی با زندگی کودکان و نوجوانان ندارد و حداکثر میتوان آنها را در دستۀ «آثاری که میتوانند مورد توجه کودکان و نوجوانان قرار گیرند» قرار داد.
از پنج داستان اخیر، موضوع اصلی دو داستانش (اولدوز و کلاغها، اولدوز و عروسک سخنگو) ستمهای زن پدر نسبت به فرزند شوهرش و موضوع اصلی سه داستان دیگر، فقر و اختلاف طبقاتی ظالمانه است. (و میبینیم که از آن همه مسائل دامنگیر سنین کودکی و نوجوانی، تنها دو موضوعش در آثار نویسندۀ مورد بحث ما مدنظر قرار گرفته است). قهرمانان تمام این پنج داستان، یا خود کاملاً روستایی هستند یا به هر حال به نحوی، از سوی مادر و پدر روستاییاند. ضمن آنکه تمام آنها آذربایجانیاند (کلیۀ داستانهای بازنویسی نیز برگرفته از ادبیات عامیانۀ مردم آذربایجان است).
محل وقوع داستانهای «پسرک لبوفروش» و «یک هلو و هزار هلو» روستا، محل وقوع «اولدوز و کلاغها» و «اولدوز و عروسک سخنگو» یک شهرستان نامشخص و محل وقوع داستان «24 ساخت در خواب و بیداری» تهران است.
داستانهای اولیۀ بهرنگی گرچه در مجموع تا پایان موضوع واحدی را دنبال میکنند و حشوها و زوایدی به آن صورت ندارند، اما ساختمان آنها از آن زیبایی، شستهرُفتگی و انسجام فنی لازم برخوردار نیست. به این معنی که، او به جای آنکه با یک نقشۀ حساب شده، ترکیبی متناسب و یکدست از حوادث مختلف داستان بسازد، هر چه در ذهنش بوده، به شکلی ساده و میتوان گفت به شیوهای غریزی، پشت سر هم ردیف کرده است. برای مثال «اولدوز و کلاغها» که جمعاً حدود 67 صفحه است، 32 بخش و عنوان دارد؛ بخشهایی که مثلاً یکی از آنها که سه عنوان هم دارد (سر آن کوهها/ شهر کلاغها/ کلاغهای کوهنشین) از سه سطر تجاوز نمیکند. یکی دیگر تنها هفت سطر و سومی دوازده سطر است. در حالی که این بخشها به راحتی قابل حذف و یا ادغام در بخشهای دیگر بودند.
در کل، تقریباً تمام داستانهای بهرنگی از نظر پرداخت، شکلی کلیگویانه، روایتی و حتی بعضاً نقالانه دارند. از لحظهپردازی به معنی دقیق کلمه آن ـ حتی در صحنههای حیاتی و مهم داستانهایش ـ به آن صورت اثری نست. حضور نویسنده به عنوان راوی، تقریباً در همۀ داستانها، به وضوح و اغلب مستقیم به چشم میآید. توصیف محیط در داستانها به حدی نادر و ناچیز است که اگر بگوییم داستانهای او تقریباً فاقد توصیف محیط هستند، چندان مبالغه نکردهایم. و این ضعف، چه در داستانهای قدیمی و بازنویسیهای او و چه داستانهای خلاق و امروزیاش به وضوح به چشم میخورد. او بهخصوص در بیان داستانهای قدیمی و حتی اسطورهای خود، به حدی سهلانگارانه با مسئله محیط و فضای داستانش برخورد میکند که خواننده آن طور که باید احساس نمیکند که دارد یک داستان قدیمی یا اسطوره میخواند؛ از زمان حال و محیطی که او را احاطه کرده برکنده نمیشود و در فضا و حال و هوای واقعی زمان وقوع داستانی که میخواند غرق نمیشود و ... .
این سهلانگاری در مورد سن و سال، سر و وضع و اندام و قیافه و ظاهر آدمهای داستانها ـ چه در داستانهای قدیمی و چه روز ـ نیز به شدت به چشم میخورد. به طوری که با صرف نظر از دو ـ سه مورد توصیفهای بسیار کوتاه و سریع و گذرا ـ و اغلب هم نابهجا و بسیار دیر هنگام ـ میتوان گفت انگار بهرنگی به کل با این قبیل مسائل پرداختی در داستان بیگانه است. بعضی اشخاص که حتی اسم خاصی هم ندارند: بابا، زن بابا، ددۀ یاشار، ... شغلها بعضاً به شکل کلی مطرح میشود. مثلاً بابای یاشار فقط در اداره کار میکند. اما اینکه در کدام اداره و سمت و کار دقیقش در آن اداره چیست معلوم نیست. چقدر حقوق میگیرد و وضع مالیاش چطور است، آن هم معلوم نیست.
به لحاظ تشخیص در گفتار شخصیتها نیز میتوان گفت داستانهای او در حد صفرند؛ و نویسنده در این زمینه اصلاً روی آدمهای داستانش کار نکرده است: کلاغها، جوجهها و عروسکهای سخنگو همانطور حرف میزنند که آدمها؛ و آدمبزرگها همانگونه که بچهها؛ و زنها مثل مردها و روستاییان مثل شهریها و اربابها مثل رعیتها و ... .
در این کتاب نویسنده افزون بر نگاهی به نویسنده و آراء و آثار صمد بهرنگی، آثار داستانی وی را بررسی و نقد کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
زندگینامه
ترجمهها
بررسی و نقد داستانها
مقدمه
خلاصهداستانها
مقدمه و مؤخرهنویسی برای داستانها
پیرنگ داستانها
پرداخت
زبان
بدآموزیها
منابع آثار
نقد «ماهی سیاه کوچولو»
تجلیلهای مبالغهآمیز و بعضاً اساساً نادرست
معلمی در روستا؛ اجبار یا انتخاب؟
کتاب بردن به روستا برای بچهها
سیر جهانبینی و تفکر بهرنگی
مؤخره
کتابنامه
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
نظری یافت نشد.