انسان و خدایان (اسطورههای یونان باستان)
خلاصه
مهمترین نقش اسطوره ایجاد یک گذشتۀ باشکوه از مردمی است که با این اسطورهها ارتباط قومی و نژادی دارند. بنابراین خواننده هنگام خواندن قصههای این کتاب، آنها را برای پرکردن وقت فراغت خود نمیخوانند، میخوانند تا لذت ببرند و در اندیشه فرو روند که چگونه اجداد ملتهای مختلف برای بقای نسل کنونیشان، چه قصههایی که نساختهاند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
هرگاه بخواهیم باوری انتزاعی را به مردم انتقال دهیم، آن را به صورت داستان و قصه درمیآوریم؛ در این صورت، مردم آن را میپذیرند و به کار میبرند. اینکه قصههای اسطورهای چگونه متولد شدهاند و اینکه چگونه توانستهاند تا به امروز در قلب و ذهن انسانها به حیات خود ادامه دهند و اینکه چگونه توانستهاند از خون دل انسانها آبیاری شوند و در ذهن انسانها برای خود کاخی از باور بسازند ـ حتی اگر شده در حیاط خلوت یادها ـ سؤال و یا سؤالاتی هستند که در حوزۀ علومی مثل روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، زبانشناسی و ... قرار میگیرند. در عرصه ادبیات میتوان گفت که این قهرمانان الگوهای رفتاری و شخصیتی برای بسیاری از مردان و زنان اهل قلم شدهاند.
در واقع، قهرمانان اسطورهای، مجموعهای از نیروها و توانمندیهایی هستند که انسان عادی از داشتن آنها عاجز است. این قهرمانان نامدار در بسیاری از موارد، جان خود را به خاطر مردم، به خاطر فرهنگ و ارزشهای اجتماعی ملتی به مخاطره میاندازند تا این معیارها و این انسانها، بری از ستم و دور از استعمار و استثمار به حیات خود ادامه دهند و بدینسان حماسه، زاده میشود. افسانههای قهرمانی، تجسم هنجارهای اجتماعی است و در اصل ریشه استانداردهای فرهنگی یک جامعه را باید در میان همین اسطورهها جست.
عرصه مبارزۀ این قهرمانان، صرفاً میدان جنگ با دیوها و شیاطین، غولها و دیوها نیست، آنان گاه مجبورند تا با نیروهای درونی خود هم بجنگند، با گرسنگی، تشنگی، هوس، طمع و ... اوج قهرمانی یک پهلوان اسطورهای زمانی بهتر آشکار میشود که نیروهای دشمن او قویتر و برتر از تصور باشند و این پهلوان نه تنها به اتکای نیروی بازو و تعقل، بل با یاری و حمایت خدایان به پیروزی رسیده باشد تا بتواند رد پای نسلها و قومها در تاریخ شود. اینان همان الگوهای رفتاری و گاه سیاسی قوم و نژاد خودشان میشوند، چرا که با زندگی و گاه با مرگ خود ارزشهای جدیدی را ایجاد میکنند، ارزشهایی که در جهان نسلهای آتی، به صورتی ـ حتی به صورت توتم ـ حفظ میشوند تا برای فرهنگها، هدف ایجاد کرده و برای نسلها، مسیر زندگی را مشخص نمایند. از این روی است که ملتها، به قهرمانان خود میبالند و آنان را الگوهای رفتاری خود قرار میدهند.
هر یک از این اسطورهها دلایل خاص خود را برای ازجانگذشتگی دارند؛ از آشیل که نمادی از خودخواهی و خودشیفتگی است؛ تا گیلگمش که خود را فدا میسازد تا راز نامیرایی را بیاموزد و انسان را فناپذیر کند؛ تا رستم که همه حیات خود را فدای ملیت میکند؛ تا بودا که عرصه مبارزه را از درون خود آغاز میکند.
مهمترین نقش اسطوره ایجاد یک گذشتۀ باشکوه از مردمی است که با این اسطورهها ارتباط قومی و نژادی دارند. بنابراین خواننده هنگام خواندن قصههای این کتاب، آنها را برای پرکردن وقت فراغت خود نمیخوانند، میخوانند تا لذت ببرند و در اندیشه فرو روند که چگونه اجداد ملتهای مختلف برای بقای نسل کنونیشان، چه قصههایی که نساختهاند. باید باور داشته باشیم که چنین داستانهای هوشمندانهای حاصل ذهنهای آدمهای معمولی نیستند، روایت این قصهها را انسانهای وارستهای که هدفهای آموزشی و تربیتی داشتهاند بر عهده گرفتهاند و درون اینها عشقی پنهان و نمایان زندگی میکند که همچنان زنده است و نفس میکشد.
بیشتر قصههای این مجموعه به دورانی اشاره میکند که به لحاظ تاریخی مقارن با پایان دوران مادرسالاری و آغاز پدرسالاری است. در این قصهها در کنار عشق زنان به مردانشان، عجوزهها عمدتاً زن هستند؛ زنانی با هیبتهای عجیب و مخوف؛ انگار اندیشمندان آن دوران دست به کار تبلیغی علیه زنان شکستخورده زدهاند، اگر زنی یا زنانی هم همچنان در قدرت میتازند، در محیطی بس دور، مثل آمازون زندگی میکنند. این زنان با وجود سلحشوریشان هر بار در نبرد با دلاوران مرد شکست میخورند و حال آنکه همین زنان در شرق به دوره متفاوت تقسیم میشوند: الف) بکارت (دوران معصومیت)، ب) دوران زنانگی (معبودی برای عشق) و ج) عجوزگی (شخصیتی مخوف از زن).
به هر حال آنچه از مضمون خدایان میتوان فهمید این است که انسان دوران باستان میخواهد به این نتیجه برسد که بهتر است تا جهان از سوی یک نیروی ماوراءالطبیعه اداره شود تا یک انسان فانی و هر گاه که انسانی اقدام میکند تا پا جای خدایان بگذارد، نظم هستی را به مخاطره میاندازد.
خواننده با خواندن قصههای این کتاب به سؤالات زیادی دربارۀ تکتک شخصیتها خواهد رسید؛ اینکه چرا پیشگوها عمدتاً شاهان را از فرزندان ذکورشان برحذر داشتهاند؟ چرا سلاطین برای حفظ تاج و تختشان بیش از همه به نزدیکترین اعضای خانوادهشاه خیانت کردهاند یا چرا این آدمها این همه ربالنوع ساختهاند و ..... .
فهرست مطالب کتاب:
پیشسخنی بر «انسان و خدایان»
کادموس
آکتانون
باوسیس و فیلمون
پنتئوس
دئدلوس و ایکاروس
پرسهئیوس
سهرس و پراسهپاین
فائتون
سیل بزرگ
جیسن
«سفر دریایی ارگوناتها»
پشم زرین
جیسن و مدهآ
اکو و نارسیسوس
حکایت تئسوس
تئسوس و مینوتائور
تئسوس سلطان آتن
اورفئوس و یوریدایس
رنجهای هرکول
مرگ هرکول
سفالوس و پروکریس
آراچن
آسیس و گلاتی
گلاوکس و سیلا
بلروفون
مایداس
مسابقه آتالانتا
سیاکس وهالسایون
اُدیپ
هفت دلاور بر علیه تیپ
آنتیگون
پربازدید ها بیشتر ...
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
قفلهای دستساز آذربایجان
رحمان احمدی ملکیاز بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درونمایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل
نظری یافت نشد.