کتاب موج نو؛ یا سینمای ایران چگونه دگرگون شد
خلاصه
کتاب «موج نو»، روایت تازهای است از روزگار خوش سینمای ایران؛ کتابی برای هر کس که میخواهد دربارۀ تاریخ سینمای ایران بیشتر بداند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
اواخر دهۀ 1340، سینمای ایران وارد مرحلۀ تازهای شد که از آن به عنوان «موج نو» یاد میکنند و هر چند شباهتهایی با «موج نو سینمای فرانسه» دارد، به لحاظ ماهوی نزدیکیاش با نئورئالیسم سینمای ایتالیا بیشتر است. آیا این تحول به صورت ناگهانی و یکشبه اتفاق افتاد یا ناشی از مجموعۀ تحولات سیاسی و اجتماعیای بود که پیش و پس از کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت مصدق صورت گرفت؟
تحولی که سال 1348 در سینمای ایران اتفاق افتاد و بعدها به موج نو شهرت یافت، از برخی جهات شباهتهایی با موج نو سینمای فرانسه دارد، اما به لحاظ ماهوی نزدیکیاش با نهضت نئورئالیسم سینمای ایتالیا بیشتر است. هر چند نفس این تحول باعث پیدایش شاخهای در سینمای ایران شد که میتوان با عناوینی همچون «سینمای هنری»، «سینمای اندیشمند»، «سینمای دیگر» و ... از آن یاد کرد، اما پرسش این است که آیا این تحول به صورت ناگهانی و یکشبه اتفاق افتاد یا ناشی از مجموعۀ تحولات سیاسی و اجتماعیای بود که پیش و پس از کودتای 28 مرداد 1332 علیه حکومت ملی دکتر محمد مصدق در جامعه صورت گرفت و برای نخستین بار در تاریخ پادشاه یک مملکت علیه دولت آن کشور کودتا کرد. هر چند اسناد و مدارک موجود نشان میدهد این اتفاق یک بازی سیاسی بود که قدرتهای بزرگ برای نفوذ بیشتر در کشورهای وابسته به خود انجام دادند، اما تا جامعۀ ایران بر اثر فقدان امنیت و خستگی مردم به جایی برسد که پذیرای تحولی همچون کودتا شود نیز دوران پرتلاطمی را طی کرد. از آغاز جنگ جهانی دوم در 1945 که نیروهای متفقین بهرغم اعلام بیطرفی دولت ایران وارد کشور ما شدند و سرتاسرش را به اشغال خود درآوردند تا دوازده سال بعد که با انجام کودتا سکوتی مرگبار بر فضای جامعه حاکم شد، ایران دورۀ دشواری را از سر گذراند. طی این مدت، شهرهای اصلی ـ خاستگاه و پایگاه خردهبورژوازی و روشنفکران ـ پیوسته دستخوش تنشهای سیاسی و اجتماعی بود. فضای عمومی جامعه به دلیل رشد قارچگونۀ احزاب و دستههای سیاسی وابسته و مستقل فاقد ثبات و امنیت شده بود. گروههای سیاسی و در رأس آنها حزب توده که خود را نمایندۀ قشر کارگران و کشاورزان قلمداد میکرد اما زیر بیرق اتحاد جماهیر شوروی سینه میزد، با تبلیغات گسترده و شعار رسیدن به برابری و مساوات و ریشهکن کردن فقر وفاقه، انیوه جوانان را به کام تشکیلات خود میکشیدند و کویوبرزی از بان تا شام عرصۀ آوردهای گروهی بود. از سوی دیگر انتشار تعداد قابل توجهی روزنامه و هفتهنامه که برخیشان همچون «باختر» امروز به سردبیری دکتر حسین فاطمی، فعالترین روزنامهنگار سیاسی و بعدها فعالترین عضو دولت ـ وزیر خارجۀ کابینۀ مصدق و سخنگوی دولت ـ حتی از پرخاش مستقیم به دربار فروگذار نمیکردند، به مرور نیاز به ثبات و امنیت را در ذهن آحاد مردم پرورش داد؛ تا حدی که میتوان ادعا کرد سکوت و انفعال مردم در مقابل توطئۀ کودتا ناشی از همان نیاز درونی به امنیت و ثبات بود؛ چون مردم از بلواهای خیابانی و «مردهباد، زندهباد»هایی که کویوبرزن را انباشته بود و حاصلی جز پرورش اضطراب در میان اقشار پاییندست و غیرسیاسی جامعه نداشتند، خسته شده بودند. کودتاگران نیز از همین موقعیت سوءاستفاده کرده، دولت ملی را ساقط و دولتی نظامی بر سر کار آوردند.
موج نو تنها یک حرکت فرهنگی و هنری صرف نبود و به لحاظ اقتصادی هم توانست در ارکان سینمای ایران تحول ایجاد کند. تا پیش از این جریان، بخش خصوصی سینمای ایران هیچ نقشی در تولید فیلمهای فرهنگی نداشت و اگر در این زمینهها اتفاقی میافتاد، به همت مدیران مراکز دولتی از جمله وزارت فرهنگ و هنر، سازمان رادیو تلویزیون ملی ایان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. همچنان که تهیهکنندۀ «گاو» وزارت فرهنگ و هنر و «آرامش در حضور دیگران» هم رادیو تلویزیون ملی بودند. اما پس از آن برخی تهیهکنندگان بخش خصوصی، یا از سر وظیفۀ فرهنگی یا با سوادهای دیگر، باعثو بانی تولید تعدادی فیلم غیر متعارف شدند؛ از جمله مهدی میثاقیه، تهیهکنندهای که همزمان با تهیهکنندگی، با اختصاصدادن تنها سالن سینمایش، کاپری (بهمن فعلی)، به محل نمایش فیلمهای غیرتجاری نقش مهمی در توسعه سینمای غیرتجاری ایران داشت. پرویز صیاد که از درآمد فیلمهای تجاریاش از جمله مجموعه فیلمهای صمد، در تولید فیلمهای غیرمتعارفی مثل بنبست (ساختۀ خودش) خواستگار (علی حاتمی) زنبورک (فرخ غفاری) طبیعت بیجان (شهیدثالث) و چند تهیهکنندۀ دیگر که گهگاه به حمایت از سینماگران جوان برمیخاستند و به این ترتیب، اقتصاد سینمای ما از یکسونگری و منفعتطلبی صرف، به اقتصادی چندوجهی تبدیل شد. مثلاً صاحبان یکی از شرکتهای تولید فیلم به نام سینماتئاتر رکس، سرمایۀ تولید فیلم نسبتاً پرهزینۀ غریبه و مه بهرام بیضایی را در اختیار او گذاشتند و البته فیلم با استقبال مخاطبان هم روبهرو نشد. باربد طاهری که بیشتر به عنوان فیلمبردار شناخته میشود تهیهکنندگی نخستین فیلم بیضایی «رگبار» را بر عهده گرفت.
این کتاب جستجویی است برای سر درآوردن از جریانی که پنجاه سال پیش مسیر سینمای ایران را تا حد زیادی تغییر داد. در این کتاب پاسخهای مسعود کیمیایی را به پرسشهایی دربارۀ چگونگی ساخته شدن فیلم «قیصر» میخوانید و داریوش مهرجویی دربارۀ شرایط ساختن فیلم «گاو» میگوید و ناصر تقوایی هم از نقش خود و فیلم «آرامش در حضور دیگران» در موج نو سینمای ایران میگوید. بخش پایانی کتاب گفتگوهایی است بین فیلمسازان نسل قدیم و جدید سینمای ایران دربارۀ موج نو. اصغر فرهادی پرسشهای خود را دربارۀ موج نو از داریوش مهرجویی میپرسد. پرویز شهبازی به دیدار بهمن فرمانآرا میرود و شهرام مکری برای گفتگو با کیانوش عیاری یک روز را در تلهکابین و ایستگاه پنجم میگذارند.
کتاب «موج نو»، روایت تازهای است از روزگار خوش سینمای ایران؛ کتابی برای هر کس که میخواهد دربارۀ تاریخ سینمای ایران بیشتر بداند.
فهرست مطالب کتاب:
پیشدرآمد
یک اتفاق ساده
قدرت ما در نیت ماست
اساس کار واقعیت بود
ما گروه کوچکی بودیم
گفتگوی احمد طالبینژاد، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی
گفتگوی احمد طالبینژاد، پرویز شهبازی و بهمن فرمانآرا
گفتگوی احمد طالبینژاد، کیانوش عیاری و شهرام مکری
نمایۀ آثار
نمایۀ اشخاص
پربازدید ها بیشتر ...
ایران در آینۀ شعر روس
میخاییل سینلنیکوفاین کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درونمایههای ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه بیشتر ...
فیلمفارسی چیست؟
حسین معززینیااین کتاب بر مبنای این پرسش که «فیلمفارسی چیست؟» شکل گرفته است و نویسنده کوشیده است با گفتگوها و ارا
شناخت نامۀ دکتر محمدرضا باطنی
به کوشش مجتبا نریماندکتر باطنی در سطح مقولهبندی یا قالببندی مفاهیم به کمک واژههای زبان نیز پیشتاز و اثرگذار بوده است.
نظری یافت نشد.