
روایتهای خاندان رستم و تاریخنگاری ایرانی
خلاصه
این کتاب با نگاهی نو به حماسههای ایرانی مینگرد، حماسههایی که بر اثر پرتو جاودانۀ شاهنامه کمتر به چشم آمدهاند و اگر نیز دیده شدهاند نه چنین یکدست و در مجموعهای مرتبط، بلکه با هدف انکار ارزش وجودی آنها یا صرفا وظیفهشناسی ادبی و مقایسۀ نظم آنها با شاهنامه، شاهکار زبان فارسی بوده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
اگر با نگاهی دقیقتر به گزارش تاریخ محلی سیستان توجه کنیم، درمییابیم که کل روایت گذشتۀ پیش از اسلام منطقه چیزی نیست جز ارجاعاتی به داستانهایی که مجموعۀ حماسۀ سیستان را شکل میدهند. این موضوع نویسنده را به این سؤال کشانده است که این داستانها چگونه و چرا همچون گزارشهایی از گذشتۀ منطقه به حساب آمدند؟ این داستانها دستکم به تا اندازهای به منزلۀ روایت تاریخ پیش از اسلام سیستان منظور میشدهاند.
این کتاب با نگاهی نو به حماسههای ایرانی مینگرد، حماسههایی که بر اثر پرتو جاودانۀ شاهنامه کمتر به چشم آمدهاند و اگر نیز دیده شدهاند نه چنین یکدست و در مجموعهای مرتبط، بلکه با هدف انکار ارزش وجودی آنها یا صرفا وظیفهشناسی ادبی و مقایسۀ نظم آنها با شاهنامه، شاهکار زبان فارسی بوده است. این کتاب، گذشته از کشف این حماسهها به شکل مجموعهای به هم پیوسته، به کارکرد تاریخنگاری و مشروعیتبخشی آنان توجهی همهجانبه مبذول داشته است که بدون شک دستکم به کار تاریخ اشکانیان خواهد آمد، بماند که چنین رویکردی در کل تاریخ ایران نیز راهگشا خواهد بود. کتاب اگرچه با اشعار حماسی سروکار دارد، عمدتاً با متد تاریخی نگاشته شده و یکی از اهداف آن مسئلۀ تاریخنگاری ایرانیان و حافظۀ تاریخی آنان است، امری که تصور غالب امروزی بهویژه در پژوهشهای غربی وجود آن را به دیدۀ انکار مینگرد.
به این منظور ابتدا در فصل اول با استفاده از متدهای رشتۀ تاریخ به احراز پیشینۀ پارتی خاندان رستم پرداخته شده است. برای این کار نویسنده طیف گستردهای از منابع ثانوی را مورد بررسی قرار داده است. این طیف متنوع از منابع نیز هر یک بهگونهای به ریشههای تاریخی خاندان رستم اشاره داشتند. در میان این آثار از منابع کلاسیک یونانی ـ رومی مربوط به دورۀ اشکانی گرفته تا آثاری در مورد سکههای دورۀ هندی ـ سکایی و هندی ـ پارتی و البته تاریخ محلی سیستان که در دوران بعد از حملۀ اعراب نگاشته شده موجود است.
در فصلهای دوم تا پنجم برای بررسی چیستی این گفتمان تاریخی مشخص، از زمینۀ تاریخیای که در فصل اول مشخص شده، استفاده شده است. شکلگیری یک روایت همانقدر که تحت تأثیر حدود و ثغور ساختار ژانر است، متأثر از چارچوبهای اخلاقی خاص نیز میباشد. توجه به عناصر شکلدهندۀ روایت امر بسیار مهمی است؛ زیرا این روایت در واقع بستری است برای یک اثر تاریخی. عناصر شکلدهندۀ روایت نقش مهمی در شکلدادن واقعیت بازتابیافته از زندگی بر عهده دارند. اینجا در واقع شکل و محتوا دست به دست هم میدهند تا به یک بیان ایدئولوژیک برسند.
در نخستین گام از تحلیل داستان، نویسنده به این موضوع پرداخته که چگونه میتوان در محدودۀ این ژانر به روایتی از گذشته دست یافت. در هر فصل جداگانه به این بحث پرداخته شده که چگونه شکلهای مشخص و بنمایههای تکرارشونده که خود از اسطوره وام گرفته شدهاند، این قابلیت را مییابند که مشروعیت قهرمان / شاه را متبلور کنند و بیانکنندۀ ایدئولوژیک قدرت باشند. در این نوع تاریخنگاری، بنمایههای پهلوانی موجود در اسطورهها به کار رفته و نیز جرح و تعدیل شدهاند تا مشروعیت حکومت شخصیتهای داستان را نمایش دهند و حق حکومت را برای آنان محرز سازند یا آن را به چالش بکشند. شگفتی آفرینی این داستانها بخشی از کارکرد مشروعیتدهی آنهاست: داستانها متضمن توصیفاتی شامل دست و پنجهنرم کردن قهرمان با مخلوقاتی خارقالعاده و نیز مخاطراتی است که او در چشماندازهایی عجیب و غریب با آنها روبرو میشود. بنابراین در این بحث نشان داده شده که چگونه «عناصر خیالی» مجموعه به خلق گفتمان پیچیدۀ مشروعیت یاری میرسانند.
علاوه بر بررسی واحدهای ساختاری ژانر (همچون بنمایههای خاص قهرمانی) همچنین به دیگر انواع محدودههای ژانر چه از نظر محتوا و چه شکل پرداخته شده است، موضوعاتی که تعیینکنندۀ مرزهای یک روایت تاریخی هستند. این محدودههای ژانر از موضوعات و گفتمانهای متعددی تشکیل شدهاند که مختصات آنها روایت تاریخی خاص را مشخص میکند. رفتار شخصیتها در تطبیق با این محدودههاست که تعریف میشوند و براساس آنهاست که به لحاظ اخلاقی موجه یا غیرموجه، شرافتمندانه یا غیرشرافتمندانه، خوب یا بد به حساب میآیند. ساختار اخلاقی مختص این ژانر به قالب دیگری میرود که روایت تاریخی میبایست در آن قالب نقل شود. برای مثال، انگیزۀ انتقام توجیهگر جنگهای فراوانی است که میان ایران و توران رخ میدهد؛ زیرا در چارچوب اخلاقی این ژانر، انتقام برخلاف کشورگشایی دلیلی شرافتمندانه و موجه برای جنگیدن به حساب میآید. به این ترتیب انگیزۀ تاریخی دفاع با کشورگشایی که احتمالاً برای ما میتواند علت جنگ محسوب شود در این ژانر دلیل موجهی برای جنگیدن نیست.
فصلهای دوم تا چهارم به داستانهای پهلوانات سیستان اختصاص دارد. این فصول دربرگیرندۀ تحلیل ساختاری داستانها، چگونگی به کارگیری و انطباق خصوصیات ژانر با این داستانها و روشهایی است که در هر کدام از این داستانها به کار گرفته میشود تا در محدودههای ژانر و با توجه به ویژگیهای آن به روایت رویدادهای تاریخی بپردازد. این روش در جای خود پنجرهای منحصر به فرد به فرهنگ و مناسبات اجتماعی ایران پیش از اسلام میگشاید و به ما نشان میدهد که چگونه در این ژانر مفاهیم بنیادینی چون مشروعیت سیاسی، رویارویی با دشمن خارجی، ساختار دیوانی، تنوع گفتمانهای دینی و رابطۀ متقابل قدرت مرکزی و قدرتهای منطقهای در هم تنیده شدهاند.
در پیوستهای کتاب ابتدا مجموعۀ حماسههای سیستانی و سپس روایتهای سلطنت بهمن بازخوانی شده است.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت نویسنده برای ترجمۀ فارسی
دربارۀ نویسنده
مقدمۀ مترجم
مقدمه
فصل اول: زمینۀ تاریخی
فصل دوم: مصادرۀ قهرمانان اوستا و پیدایش خاندان رستم
فصل سوم: اوج قدرت سورن
فصل چهارم: پهلوانان سیستانی مظلوم
فصل پنجم: مجادله بر سر ساخت قهرمانان و ضدقهرمانان
سخن آخر
پیوست یک: مجموعۀ حماسههای سیستانی: داستانها و دستنویسهای آنها
پیوست دو: روایتهای سلطنت بهمن
نمودارها
کتابشناسی
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی دریچه، سال سیزدهم، شمارۀ 50، زمستان 1397
جمعی از نویسندگان به سردبیری مجید زهتابپنجاهمین شماره از فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی «دریچه» با گفتارهایی در حوزۀ فرهنگ، ادب و تاریخ ا

اندیشههای مولوی در آینه نگاه معاصر
جمعی از نویسندگان به کوشش حمیدرضا یوسفی، ابراهیم نوئیمجموعۀ اندیشههای مولوی میکوشد، جلالالدین محمد مولوی را نهتنها از زاویۀ یک ادیب و شاعر، بلکه با
منابع مشابه بیشتر ...

درآمدی بر تاریخنگاری
علیاکبر عباسیاین کتاب، پژوهشی است دربارۀ سیر تحول تاریخنگاری در ایران و جهان اسلام تا دوران معاصر. نویسنده مطالب