گفتارهایی در تاریخ و فرهنگ؛ مجموعه مقالات دکتر سیدفتحالله مجتبایی
خلاصه
این مجموعه گزیدهای از مقالات دکتر مجتبایی است که در طی بیش از سه دهه فعالیت ایشان در حوزۀ دانشنامهنگاری در مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی گردآوری شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تأمل در ساحتهای فکری گوناگون، از ایران تا شبه قارۀ هند، از هند تا غرب جهان اسلام، پرداختن به زندگی، اندیشهها و آثار بزرگان این سرزمینها، توجه به کتابهای پرارج و جریانات دورانساز تاریخی و فرهنگی، معرفی شماری از شهرهای بزرگی که در آنها حیات فکری و فرهنگی اسلامی با تاریخ و تمدن کهن هندی درآمیخته است، موضوعاتی است که در قالب مداخل مشخص دائرۀالمعارفی و به طریق اختصار، به قلم دکتر سیدفتحالله مجتبائی نگارش یافته است. دکتر مجتبائی از ابتدای تأسیس مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی در سال 1363 با این مرکز همکاری مداوم داشته و در دورههایی مدیریت بخشهای ادبیات، عرفان و تاریخ ادیان را بر عهده داشته است.
این مجموعه گزیدهای از مقالات دکتر مجتبایی است که در طی بیش از سه دهه فعالیت ایشان در حوزۀ دانشنامهنگاری در مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی گردآوری شده است. پیش از این دو مجموعۀ دیگر از مقالات استاد به نامهای بنگاله در قند پارسی (1392 ش) و قال و مقال علمی (1395 ش) توسط انتشارات سخن به چاپ رسیده است که هر دو به فراخور موضوع، شماری از مقالات منتشرشدۀ ایشان در دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی را نیز در بردارند. در این مجموعه، مقالات دیگر و چند مقاله از مقالات آن دو مجموعه انتخاب شده و با اعمال برخی اصلاحات در آنها، از جمله تکمیل برخی ارجاعات و منابع و بازبینی و تغییر در شیوۀ ارجاعات برای انتشار به صورت جداگانه و مستقل از مجلدات مختلف دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی برای استفادۀ دانشپژوهان آماده شدهاند.
این کتاب در شش فصل به نامهای اشخاص، ادیان و عرفان، ادبیات و زبانشناسی، کتابها و شهرها گردآوری شده است.
در بخش «اشخاص» هجده شخصیت معرفی شده و مطالبی دربارۀ آنها آمده است. در مقالۀ «ابنحسام قهستانی» چنین میخوانیم: «شمسالدین محمد بن حسامالدین، از شاعران معروف شیعی سدۀ 9 ق/15 م. وی در حدود 782 ق در خوسف قهستان (که اکنون از نواحی بیرجند است) زاده شد و در همانجا به تحصیل مقدمات علوم پرداخت. به نوشتۀ مولانا حسامی واعظ در «مزارنامه»، پدران او اهل علم و ارشاد بوده و در آن ناحیه به زهد و تقوا شهرت داشتند. از دوران جوانی و چگونگی تحصیلات او اطلاعی در دست نیست. تنها حسامی واعظ میگوید که وی نز امیر سیدمحمد شیرازی که از دانشمندان آن روزگار بوده است به تحصیل علوم پرداخت و از او «رخصت حدیث» یافت. وی مردی آزاده و وارسته بود و زندگانی را به زراعت میگذارنید. دولتشاه سمرقندی در «تذکرۀالشعرا» مینویسد، او «از دهقنت نان حلال حاصل کردی و گاو بستی و صباح که به صحرا رفتنی تا شام اشعار خود را بر دستۀ بیل نوشتی»، و از همین روی با آنکه در قصیدهسرایی بسیار توانا بوده به مدح سلاطین و حکام زمان نپرداخته و قصایدش کلاً در ستایش بزرگان دین و مدح و ثنای خاندان نبوت است». (ص 51)
در مقالۀ «ذوالقرنین» چنین آمده است: «ذوالقرنین لقبی است که در قرآن مجید به یکی از ملوک اعصار باستانی داده شده است که از صالحان و مقربان درگاه الهی و کسی بود که خداوند با او سخن گفت، او را بر روی زمین تمکن بخشید، رشتۀ کارها را به دست او سپرد و قدرتش را در شرق و غرب عالم بسط داد. در قرآن سخنی دربارۀ اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده و در کدام زمان و مکان میزیسته است، نیست. ولی در دورههای بعد، افزون بر معانی مختلفی که برای لقب او (ذوالقرنین) آوردهاند، دربارۀ هویت او نیز سخن بسیار رفته است. برخی ذوالقرنین را دو شخص دانستهاند: ذوالقرنین کبیر یا اول، که با ابراهیم و موسی و خضر معاصر بود، و حتی خضر را وزیر و خالهزادۀ او گفتهاند و ذوالقرنین ثانی، که به اسکندر مقدونی معروف بود. برخی دیگر ذوالفرنین را لقب یکی از ملوک یمن میدانستند». (ص 120)
در بخش «ادیان و عرفان» در مورد چهار موضوع سخن آمده است. در مقالۀ آدم چنین میخوانیم: «آدم ابوالبشر، نخستین انسان و پدر همۀ مردمان. دربارۀ آفرینش و زندگانی او در دینهای سهگانۀ یهود و مسیحیت و اسلام، روایات و داستانهای همسان و همانند آمده است و این همسانی و همانندی از آنرو است که مبدأ وحی در این سه دین یکی است. از اینرو، پیش از پژوهش دربارۀ آفرینش آدم و سرگذشت او در فرهنگ اسلامی، بررسی مختصری دربارۀ چگونگی آن در دین یهود و مسیحیت و نظری کوتاه به انسانشناسی این ادیان، سودمند خواهند بود». (ص 180)
در بخش «ادبیات و زبانشناسی» به سه موضوع پرداخته شده است. در اولین مقالۀ این بخش با موضوع «ادبیات پنجابی» چنین آمده است: «ادبیات مکتوب زبان پنجابی در دورۀ اسلامی آغاز شد و نخستین کسانی که این زبان محلی را در نوشتههای خود وسیلۀ بیان احوال و افکار قرار دادند، مسلمانان صوفیمسلک یا شاعرانی بودند که موضوعات دینی و عرفانی را در این زبان منظوم ساختند. هر چند که پیش از رواج گستردۀ تصوف در این ناحیه و در اواخر دوران غزنویان، مسعود سعد سلمان ـ شاعر پارسیگوی آن روزگار که در لاهور زندگی میکرد ـ به زبان هندویی نیز شعر میگفته و دیوانی نیز به این زبان داشته است، لیکن از این گونه اشعار او امروزه خبری در دست نیست و دربارۀ چند و چون آن چیزی نمیتوان گفت. البته روشن است که در این مورد مقصود از زبان هندویی همان زبان رایج و متداول در پنجاب آن دوران است، چنان که تا این زمان نیز گاهی زبان پنجابی را هندی و هندویی مینامند و لاهور که همواره از شهرهای مهم پنجاب بوده است، مردمش بدان زبان سخن میگفتهاند».
در بخش «کتابها» دربارۀ چهار کتاب سخن گفته شده است. در مقالۀ «آنَندراج» چنین آمده است: «فرهنگ فارسی، گردآوردۀ محمد پادشاه متخلص به «شاد»، فرزند غلام محییالدین، منشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راجمنه سلطان بهادر، حاکم ویجی نگر (ویجیهنگر) از ایالات دکن. این کتاب به اشارۀ این راجه و به نام او (آنندراج) تألیف شده است. کار تألیف کتاب، در 1306 ق/ 1888 م به پایان رسید و یک سال بعد، در سه مجلد بزرگ به قطع رحلی به هزینۀ مهاراجه آنندراج در مطبع نولکشور لکهنو به طبع رسید. «فرهنگ آنندراج» در حقیقت جامع چند کتاب لغت بزرگ دیگر است و از لحاظ جامعیت و احتوا بر الفاظ فارسی، عربی، ترکی، مغولی و هندی رایج در زبان فارسی آن روزگار، دارای اهمیت خاص است و در زمان خود جامعترین و منظمترین فرهنگ زبان فارسی به شمار میرفته است». (ص 268)
در بخش «شهرها» سه شهر معرفی شده است. در مقاله «آگره» آمده است: «شهری در ایالت اوترپرادش در شمال هند و مرکز ناحیهای به همین نام، واقع بر کرانۀ شرقی رود جمنا (یمونا)، در 180 کیلومتری جنوب شرقی دهلی. این ناحیه از دیریار از مرکز اصلی سیاسی و فرهنگی مسلمانان هند بوده و امروزه جمعیت مسلمان آن بسیار قابل توجه است. در نامگذاری این شهر چند وجه ذکر کردهاند، از آن جمله: 1. اگر، در زبان هندی به معنی خوضچۀ نمک است، و چون خاک این ناحیه نمکزار است و در آنجا برای گرفتن نمک حوضچههایی میساختند، نام شهر از این لفظ گرفته شده است؛ 2. چون بسیاری از بارگانان طایفه آگروال در این ناحیه سکونت دارند، نامشان به این شهر داده شده است؛ 3. این ناحیه و نقاط اطراف آن که در کتب دینی هندوان به ورجهمندله موسوم است از نواحی مقدس هندوان به شمار میآید و به اعتقاد آنان کریشنا روزگار جوانی خود را در دشتها و بیشههای آنجا گذرانده است». (ص 311)
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت
فهرست
مقدمه
* اشخاص
آتش لکهنوی
آتشی
آدرکیوان
آذری طوسی
آرزو
آهی
ابراهیم مجذوب
ابنحسامخوافی
ابنحسام قهستانی (یا خوسفی)
ابنخفیف
ابنعجیبه
ابنعراق
ابنیمین
ابوالعباس مرسی
ابوبکر تایبادی
ابوطالب مکی
حکیم ترمذی
ذوالقرنین
* ادیان و عرفان
آخرالزمان
آدم
ابلیس
بت
* ادبیات و زبانشناسی
ادبیات پنجابی
اضافه
زبان اردو
* کتابها
آذربرزیننامه
آنندراج
اکبرنامه
بلوهر و بوداسف
* شهرها
آرکات
آسام
آگره
* نمایهها
نامهای خاص
جایها
کتابها و نشریات
نمایۀ موضوعی، مدنی، قومی، اصطلاحات
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
نظری یافت نشد.