۱۴۹۶
۴۶۳
ساختگرایی و نشانه‌شناسی

ساختگرایی و نشانه‌شناسی

پدیدآور: ترنس هاوکس ناشر: علمیتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مترجم: کورش صفوی مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۴۰۰شابک: 3ـ383ـ404ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۲۴۸

خلاصه

بخش عمدۀ این نوشته به معرفی آرای اندیشمندانی اختصاص یافته است که در حوزۀ «ساختگرایی» و مطالعۀ نشانه‌ها در قالب «روایت‌شناسی» تأثیرگذار بوده‌اند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

برای انگلیسی‌زبانان عادی و غیرمتخصص، اصطلاحاتی نظیر «ساخت»، «ساختگرا» و «ساختارگرایی» انگار چند واژۀ انتزاعی، پیچیده و تازه‌ساخته‌اند و بیشتر حال و هوایی فرانسوی دارند. همین ویژگی آخر سبب می‌شود تا انگلیسی‌زبانان بر حسب سنت، نسبت به این اصطلاحات، تردید از خود نشان دهند. اما به هر حال این پیش‌داوری انگلوساکسونی، هر اندازه هم که جلب توجه کند، اساس و پایه‌ای ندارد. مفهوم «ساخت» و تصوری که مجموعۀ وسیعی از «ساختگرا»های فرانسوی از «ساخت» دارند و در مجموع «ساختگرایی» نامیده می‌شود، با روش‌های اندیشیدن ما کاملاً بیگانه نیست.

ساختگرایی اساساً شیوه‌ای برای اندیشیدن در باب جهان است و بیشتر با درک و توصیف ساخت‌ها سروکار دارد. این مکتب فکری، از زمانۀ ویکو به بعد، مورد توجه روزافزون اندیشمندان عصر جدید بوده است و حاصل نوعی تغییر تاریخی در ماهیت درک انسان به حساب می‌آید. ساختگرایی در نهایت امر، در سال‌های آغازین قرن بیستم، به‌ویژه در حوزۀ علوم فیزیکی متبلور شد؛ هرچند توانش در حدی بود که به مجموعۀ وسیعی از سایر حوزه‌ها رخنه کرد. این درک «تازه» معلوم می‌کرد، جهان بر خلاف ظاهر وارونه‌اش، از موضوعات مستقلی تشکیل نشده است که بتوان مختصات ملموس‌شان را به‌روشنی و به صورت تفکیک‌شده از هم درک کرد و در نهایت، ماهیت‌شان را بر همین مبنا طبقه‌بندی کرد. در واقع، روش درک هر فردی که موضوعی را درک می‌کند، حاوی نوعی مبنای ذاتی است و همین امر به میزان بارزی بر درک او تأثیر می‌گذارد.

اگر عبارت ساختگرایی و نشانه‌شناسی اصالتی داشته باشد، باید این اصالت را در پیدایش ساختگرایی در آمریکا و نیز فرانسه یافت. آنچه در این دوره پیش روی ماست، حکایت از این واقعیت دارد که زبان‌شناسی ساختگرای آمریکایی بر مردم‌شناسان فرانسوی، نظیر کلود لوی ـ استروس، در این امر عاملی حیاتی بوده است. این تأثیر دست‌کم به باور نویسنده، توانست شیوۀ تفکر ما را در باب جهان تغییر دهد. این شیوۀ تفکر در دهه‌های بعد، هدف حمله‌های سهمگینی قرار گرفت.  

این کتاب توجه چندانی به تصورات غالب و بریتانیایی نقد ادبی نداشت، آن هم به‌ویژه در زمانه‌ای که پرداختن به حرمت متن ادبی، وجه غالب نقد ادبی در بریتانیا بود. این کتاب به دنبال آن بوده است که تا حد امکان بی‌طرفانه باقی بماند و به حمایت از هیچ «سنت عظیمی» دربارۀ رمان، نمایشنامه یا شعر نپردازد. توجه این نوشته صرفاً به ماهیت آفرینش‌های ادبی و چگونگی توصیف و بررسی ادبیت این آثار معطوف بود.

بخش عمدۀ این نوشته به معرفی آرای اندیشمندانی اختصاص یافته است که در حوزۀ «ساختگرایی» و مطالعۀ نشانه‌ها در قالب «روایت‌شناسی» تأثیرگذار بوده‌اند. هاوکس در این کتابش از اصطلاح semiotics برای اشاره به «نشانه‌شناسی» بهره می‌گیرد که با نام چارلز سندرس پیرس و نشانه‌شناسی آمریکایی در پیوند است؛ ولی آنچه در کتاب مطرح می‌شود، بیشتر با semiology همسوست؛ یعنی همان نشانه‌شناسی اروپایی و آرای فردینان سوسور در باب نشانه‌های زبان. مخاطب این کتاب را می‌توان دانشجویانی دانست که یا از طریق زبان‌شناسی به حوزۀ نشانه‌شناسی راه یافته‌اند یا در مسیر مطالعات ادبی، به سراغ نشانه‌شناسی آمده‌اند و قصد بعدی‌شان مطالعه در حوزۀ روایت‌شناسی است.

نویسنده در پایان کتاب این چهار بند را به شکل خلاصه، مروری بر کتاب خود می‌داند:

1. هیچ خوانندۀ «بی‌گناهی» وجود ندارد. هر خواننده‌ای هنگام رویارویی با متن ادبی، اسیر ساخت‌های تحمیلی فرهنگش است و هیچ چاره‌ای ندارد جز اینکه بر حسب همین ساخت‌ها به سراغ متن برود. این ساخت‌ها، شالودۀ مفروضات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیبایی‌شناختی هر خواننده‌ای را شکل می‌دهند و سبب می‌شوند ما همانی باشیم که هستیم.

2. هیچ متن ادبی «عینی» یا «شفاف»ی وجود ندارد. تمامی متون خواه ادبی باشند یا غیرادبی، حاوی مختصات ساخت زبان‌اند. این سازه‌بندی‌ها خود را به شیوۀ انتخاب و ترکیب واژه‌های نوشته بر کاغذ و مابه‌ازای واژه تحمیل می‌کنند. وزن، قافیه، تکرارهای آوایی، استعاره و .... در تمامی کاربردهای زبان خود را می‌نمایانند و محدود به متن ادبی نمی‌شوند. کاربرد این فرایندها را نمی‌توان نادیده گرفت؛ بنابراین همین‌ها معلوم می‌کنند که زبان هر کاربردی هم که داشته باشد، باز هم به نوعی درگیر صورت خود است.

3. هیچ نقد ادبی «خنثی»ای وجود ندارد. هر نقدی مبتنی بر جنبه‌هایی از ساخت‌های سیاسی و ایدئولوژیک منتقد است؛ خواه منتقد بخواهد این ساخت‌ها را درهم بشکند، خواه بخواهد آنها را در نقد خود اعمال کند. نقد ادبی از بطن جامعه بیرون می‌آید و آن جامعه شیوۀ نقد را معلوم می‌کند.

4. متن فی‌نفسه فاقد «معنی» است. متن آفرینشی پایان‌یافته نیست. معنی متن به شکلی آماده درون خود متن نیست. هر متنی زمانی معنی‌دار می‌شود که خواننده درگیرش شود. هر خواننده‌ای بر حسب باورهای اقتصادی، سیاسی، تاریخی و ....، در زمان و مکان خاصی به معنی متن می‌رسد. معنی هر متنی بر اساس این فرایند شکل می‌گیرد و وقتی این باورها از خواننده‌ای به خوانندۀ دیگر تغییر کنند، معنی متن نیز تغییر خواهد کرد. به این ترتیب خواننده تنها مصرف‌کنندۀ محصولی نیست که به عنوان یک متن، از پیش بسته‌بندی شده باشد. خواننده از متن برای تولید معنی بهره می‌گیرد. خلاصۀ کلام اینکه متن معنی ندارد، بلکه این متن است که به خواننده‌اش معنی می‌بخشد.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار مترجم

پیش‌گفتار سردبیر مجموعه

سپاس‌گزاری

1. مقدمه

ویکو

پیاژه

ساختگرایی

2. زبان‌شناسی و مردم‌شناسی

سوسور

زبان‌شناسی ساختگرای آمریکایی

لوی ـ استروس

خویشاوندی

اسطوره

ذهن «وحشی»

3. ساخت‌های ادبیات

شکل‌گرایی روسی: حرکت مهرۀ اسب

زبان‌شناسی ساختگرای اروپایی

رومن یاکوبسن

آ.ژ گرماس

تزوتان تودورف

رولان بارت

4. دانش نشانه‌ها

5. نتیجه‌گیری: «نقد نو» تازه برای «نقده نو» قدیمی؟

نقد نو

«نقد نو» تازه

پایان سخن

کتابنامه

نمایه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

آرش خازنی

موضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب

قفل‌های دست‌ساز آذربایجان

قفل‌های دست‌ساز آذربایجان

رحمان احمدی ملکی

از بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درون‌مایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل