اشعار انتقادی ـ اجتماعی حافظ شیرازی
خلاصه
پرداختن به ادبیات انتقادی بهصورت کلی و اشعار انتقادی حافظ بهصورت خاص از ضرورتهای ادبی کشور محسوب میشود که متأسفانه تاکنون بهصورت جامع، علمی و طبقهبندی شده به آن پرداخته نشده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ادبیات و آثار ادبی گاه و بیگاه تابع رویدادهای سیاسی و اجتماعی هستند و جهتگیریها و مسائلی که در ادبیات مطرح میشوند، از تغییرات مهم در جامعه تأثیر میپذیرند. مجموعه این عوامل است که زمینه را برای بررسی تأثیر رویدادهای اجتماعی در ادبیات فراهم میآورد. به عبارت دیگر، اوضاع اجتماعی ـ سیاسی و نحوه زندگی مردم و آداب و رسوم آنها زمانی بهصورت مستقیم و گاهی به شکلی ضمنی در آثار ادبی منعکس میگردد. چنان که رنه ولک و آوستن وارن بر این باورند که «ادبیات نهادی اجتماعی است و نیز از زبان به عنوان وسیله بیان استفاده میکند که آفریده اجتماع است. از این گذشته، ادبیات «زندگی» را به نمایش درمیآورد و «زندگی» تا حدود زیادی یک واقعیت اجتماعی است؛ هر چند جهان طبیعی و جهان درونی و ذهنی فرد نیز در ادبیات موضوع «تقلید» واقع میشود».
از سوی دیگر، یکی از مسائل شایان بررسی در ادبیات فارسی، ادبیات انتقادی است. اگر به تاریخ ادبیات فارسی کشورمان نگاهی بیندازیم، خواهیم دید آثار زیادی در قالب شعر هست که در آنها انتقادهای سیاسی و اجتماعی یافت میشود. در ادبیات انتقادی، شاعر یا نویسنده معایب و نارساییهای اخلاقی و رفتاری فرد یا اجتماع را بهصورت هجو، یا به زبان هزل و طنز بیان میکند. به عبارتی، در ادبیات انتقادی شاعر یا نویسنده مشکلات اجتماعی، دینی، سیاسی و گاه اقتصادی را به شکلها و شیوههای مختلف و متفاوت بیان میکند و به انتقاد از آنها میپردازد. در این نوع ادبیات، تفکرات فلسفی، مذهبی و اندیشههای سیاسی و اجتماعی خاص مطرح میشود و مهمترین مضامین موجود در آن «بزرگداشت آزادی و استقلال، وطندوستی، ظلمستیزی و مبارزه با استبداد و جهل و فقر و فساد اجتماعی و حمایت از طبقات محروم جامعه است».
حافظ در دورانی میزیسته که «وضع اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل و اواسط قرن هشتم هجری بسیار نامطلوب و ناپایدار بوده و آحاد و افراد مردم دچار انواع ادبار بودهاند». بنابراین غزل انتقادی که با سنایی غزنوی در میان آثار ادبی به خودنمایی میپردازد؛ در شعر حافظ نمودی کاملتر مییابد.
حافظ گرچه گهگاه به نقد برخی از پدیدههای اجتماعی و یا داعیهداران بعضی از امور پرداخته؛ اما صرفاً برای نقد قلم نزده است و نباید این موضوع را فراموش کرد که شهرت حافظ در آفرینش اثری هنری و بدیع است که با رعایت تناسب، ایهام تناسب، جناس، تشبیه، کنایه، مجاز و دیگر آرایههای لفظی و معنوی دست به این کار زده است و اگر در این میان نقدی یا طنزی هجو گونه رخ بنماید، همه و همه سایهنشین هنر شاعری اویند و بس.
در واقع حافظ با این که شاعری است غزلپرداز؛ اما نسبت به معضلات اجتماعی عصر خود بیتفاوت نگذشته و در سایهسار غزلیات ناب خویش، گوشه چشمی نیز به مسائل اجتماعی داشته و گاه به انتقاد از آن پرداخته است. به عبارت دیگر، هر چند شهرت حافظ در سرودن غطلیات هنری نابی است که برخاسته از ذوق و استعداد خدادادی وی است؛ اما اشعاری انتقادی و اعتراض گونه نیز سروده استع و اگر پژوهشی در زمینه اشعار انتقادی حافظ بهطور خاص انجام میگیرد؛ به معنای این نیست که صبغۀ غزلیات انتقادی حافظ پررنگتر از دیگر اشعار اوست بلکه این معنا را در برخواهد داشت که شاعری با این هنر بینظیر، صرفاً به خلق اثری کاملاً هنری نمیاندیشیده و نسبت به جامعه عصر خویش بیتفاوت نبوده است. چنان که ایشانی درباب شکل و مضمون غزل و تحول آن به شکل امروز مینویسد: «غزل فارسی ـ از نظر شکل ـ سه مرحله کلی از اشعار ملحون تا غزل به شکل تکامل یافته امروزی را پشت سر گذاشته است. از سوی دیگر، محتوا و مضمون غزل غالباً در ذکر زیباییهای معشوق و ستایش او، احوال عاشق و بیان تألمات درونی وی، قصۀ عشق و دلدادگی و ... بوده است؛ اما به مرور زمان، مضامین مدحی، تعلیمی، عرفانی و ... چه به شکل تکمضمونی و چه به صورت چند مضمونی در یک غزل وارد گردید. ضمن این که بهتدریج مضامین سیاسی و اجتماعی ـ به ویژه بنمایه انتقادی و اعتراضی ـ نیز در میان مضامین غزل جای پایی برای خود بازنمود و دایره مضامین غزل را گستردهتر نمود».
بنابراین، پرداختن به ادبیات انتقادی بهصورت کلی و اشعار انتقادی حافظ بهصورت خاص از ضرورتهای ادبی کشور محسوب میشود که متأسفانه تاکنون بهصورت جامع، علمی و طبقهبندی شده به آن پرداخته نشده است. بهطوری که حتی کتابی مستقل با نام ادبیات انتقادی در میان آثار علمی کشور مشاهده نمیشود. نگارنده این سطور بر آن است به شکلی مبسوط و با تعمق بیشتر به واکاوی اشعار انتقادی این شاعر بزرگ بپردازد و این اشعار را هم از نظر محتوا و مضمون و هم شیوهها و روشهای انتقاد شناسایی و تحلیل نماید.
سؤالاتی که در این پژوهش موردنظر است و به آنها پاسخ داده میشود؛ عبارتاند از این که: اشعار انتقادی حافظ کداماند و به چه شیوههایی مطرح گردیدهاند؟ همچنین شیوههای بلاغی و بیانی انتقاد حافظ نسبت به بزرگان، حاکمان، عرفا و طبقات مختلف جامعه چگونه است؟ و این گونه اشعار حافظ تا چه حد آیینهای از شرایط اجتماعی و سیاسی عصر وی بوده است؟
فهرست مطالب کتاب:
درآمد
* فصل اول:
ادبیات انتقادی
شرایط تاریخی عصر حافظ
* فصل دوم:
بررسی اشعار انتقادی حافظ
انتقاد از زاهدان
انتقاد از زهد ریایی در جامعه
انتقاد از صوفیان
انتقاد از خرقه ریایی
انتقاد از واعظان و بیزاری از شنیدن وعظ و اندرز آنان
انتقاد از شیخ
انتقاد از قاضی
انتقاد از محتسب
انتقاد از فقها، مفتیان و امام شهر
انتقاد از عارفان، سالکان و مشایخ طریقت
انتقاد از مردم زمانه
انتقاد از زمانه و اوضاع
انتقاد از مدعیان
انتقاد از حسودان
انتقاد از توانگران
انتقاد از عقل گرایان
انتقاد از ملامتگران و عیبجویان
انتقاد از زقیب
* فصل سوم
خلاصه بحث و نتیجهگیری
تحلیل و بررسی صفات مذموم و انتقاد شده در شعر حافظ
تحلیل و بررسی شیوههای انتقادی حافظ نسبت به هر یک از افراد منتقد
سخن آخر
فهرست منابع
فهرست جداول
فهرست نمودارها
پربازدید ها بیشتر ...
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
قفلهای دستساز آذربایجان
رحمان احمدی ملکیاز بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درونمایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل
نظری یافت نشد.