برتری بین بلاغت عرب و عجم
خلاصه
اسم این رساله در چاپ مطبعۀ الجوائب «فی التفضیل ... است»: الرسالۀ السادسۀ عشرۀ «فی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم». دکتر ارحیله «رسالۀ فیالتفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» آورده است. اما «فی» را نباید جزء نام رساله محسوب داشت و اسم صحیح آن «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
ابوهلال عسکری از ادیبان بزرگ عربینویس ایران است. در این رسالۀ کوچک، اشارات ارزشمندی به فرهنگ ایران باستان دارد و توقیعات و فرمانها و اندرزهایی از شاهان باستانی آورده است.
اسم این رساله در چاپ مطبعۀ الجوائب «فی التفضیل ... است»: الرسالۀ السادسۀ عشرۀ «فی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم». دکتر ارحیله «رسالۀ فیالتفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» آورده است. اما «فی» را نباید جزء نام رساله محسوب داشت و اسم صحیح آن «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» است.
از قدیمالایام تاکنون در اینکه نویسندۀ این رساله کدام عسکری است، شک و شبهه بود. گاهی آن را جزء آثار ابوهلال عسکری و گاهی هم جزء آثار ابواحمد عسکری ذکر کردهاند و گاهی هم در فهرست آثار هیچکدام از آنها، اسم چنین رسالهایی نیامده است. اما دکتر ارحیله در مقدمۀ خود مینویسد در اینکه رساله از ابواحمد عسکری است شکی نیست چون از ابوبکر بن درید که از استادانش بوده نام برده است و از استاد دیگرش ابوبکر الصولی روایت کرده است.
ابواحمد عسکری دایی ابوهلال عسکری (395 هـ) بود و سیزده سال قبل از خواهرزادهاش در هشتادونه سالگی درگذشت. عسکری یعنی منسوب به عسکر مُکرَم که شهری در اطراف اهواز در خوزستان بود. این رساله از ابوهلال است. قریب به اتفاق همۀ مطالب این رساله در آثار دیگر ابوهلال هم آمده است. حتی عبارت پهلوی «کنوذ منذ» که از همه چاپهای این رساله ساقط شده، در جمهرۀالامثال او آمده است. جایی که صراحت تمام دارد که نویسندۀ این رساله ابوهلال عسکری است نه ابواحمد.
بین وفات عبدالله بن المعتز در 296 هـ با ابواحمد هشتادوشش سال و با ابوهلال 99 سال فاصله بیشتر نیست و هنوز مسائل و مصطلحات بدیعی و بیانی چندان گسترده و رایج نشده است. لذا امروزه از دید ما ابوهلال یا ابواحمد بلاغت را در محدودۀ کوچکی بررسی کرده است، حال آنکه با توجه به دورۀ او و تاریخ بلاغت، اشکالی نیست و او بلاغت مصطلح و رایج در دورۀ خود و پیش از آن را در نظر داشته است. باری مدار بحث بلاغت نزد عسکری ایجاز است و ابداً توجهی به صنایع بدیعی و بیانی ندارد. عسکری بر این نکته که سخن بلیغ به لحاظ معنا هم باید والا باشد توجه دارد؛ اما هیچ کوششی در اینکه ساختار جملات معروف یا به اصطلاح کلمات قصار و امثال سائره را دریابد نکرده است، یا اینکه مثلاً در مواردی توضیح دهد یا اشاره کند که چند نکته و شگردی است که فلان سخن را بلیغ کرده است. برای روشن شدن مطلب مثالی آورده شده است: در ضرب المثل «رُبَّ ساعٍ لَقاعدٌ» علاوه بر ایجاز، ساخت مبتنی بر تضاد بین سَعَی و قَعَدَ است که کلام را اعجابانگیز کرده است. سَعَی علاوه بر کوشیدن به معنی دویدن هم هست که متضاد قعود به معنی نشستن است، اگر نویسنده چنین توجیهات و معایییری را نادیده بگیرد، معلوم نمیشود که چرا برخی از کلمات قصار را درج کرده و برخی را نکرده است. بدیهی است که چنین انتقاداتی به هیچوجه از ارزش بسیار این رسالۀ کم حجم مخصوصا برای ما ایرانیان نمیکاهد، زیرا در آن نکات و اشارات متعددی به میراث فرهنگی ایران شده است.
این رساله از جنبههای مختلفی حائز اهمیت است؛ مثلا اشارههای متعددی به عجم (ایرانیان پیش از اسلام) و اقوال آنان دارد و از نسل جدید ایرانیان مستعربه از وزرای ایرانی آل عباس چون خاندان برامکه اقوالی میآورد. یک اهمیت دیگر آن هم این است که بیشتر کوشیده اقوالی شفاهی را که از بزرگان شنیده یا برای او نقل کردهاند، بیاورد تا کار او تکراری نباشد و البته گاهی اقوالی را هم که دیگران نوشتهاند ذکر میکند. همچنین در این رساله چند توقیع از شاهان ساسانی از قبیل اردشیر بابکان، انوشیروان، قباد (شیرویه) پسر خسرو پرویز آورده شده است. مراد از توقیع، جملات حکیمانه و ضربالمثلهای شاهان و وزیران است که در جواب سؤال یا مسئلهای نوشته میشد و گاهی در پایان یا حواشی فرمانهای حکومتی میآمد. یکی دیگر از اهمیتهای این رساله وجود دو جملۀ قصار به زبان پهلوی است که مصحح آنها را به صورت درست پهلوی تصحیح کرده و معنای آنها را توضیح داده است.
در این رساله به طور کلی سه مطلب و موضوع جلبنظر میکند:
1. ایجاز: ایجاز معیار اصلی عسکری در ذکر غالب کلمات قصار و توقیعات بوده است. در حقیقت معیار سنجش دو بلاغت ایرانی و عرب نزد عسکری همین ایجاز است. به نظر او هر چند ایجاز در ملل مختلف سابقه دارد اما به این شکل متعالی در هیچ زبانی مانند عربی اتفاق نیفتاده است. به گفتۀ او بلاغت نزد عرب عمدتاً همین ایجاز است. لذا مقایسۀ عسکری که لابد سنن ایرانی را میدانست عمدتاً در زمینۀ کلمات قصار و امثال سائره و کلمات حکمی و فرمان و دستورهای دولتی است که در همۀ زبانها کم و بیش مبتنی بر ایجازند.
2. اعتدال: میانهاندیشی و قضاوتهای معتدلانه از مشخصات فرهنگ ایرانی است که در نمایندگان این فرهنگ چون سعدی به خوبی قابل تشخیص است. معتدلاندیشی این است که ...کام به چیزی برد که از بهر آن تن به مجازات و روان به دوزخ نرسد. در مقابل آن افراطیگری یا «فریه بود مینشنیه» است که کام بر آن چیزی برد که باعث آشفتگی تن و مجازات و پادافره باشد. در دورۀ عسکری نزاع بین عرب و مستعربه با عجم بر سر تفوّق فرهنگ و آداب ایرانی یا عربی در جریان بود. روش عسکری تعادل است و جانبداری گاه به گاه او از عرب بسیار ملایم و منصفانه است. ابوهلال عسکری در سایر آثار خود هم چنین است. مثلاً در «دیوانالمعانی» در فصلی تحت عنوان فی ذکر البلاغۀ مینویسند: «العجم و العرب فی البلاغۀ سواءٌ» در این رساله هم میگوید بلاغت منحصر به ملت خاصی نیست. یا میگوید از ابندُرید شنیدم که در دیوان شعر صالح بن عبدالقُدُّوس از شعرای عرب، هزار مثل عربی و هزار مثل عجمی جمع شده بود.
3. امثال: شواهد رساله در بلاغت عمدۀً از امثال سائره و سخنان بزرگان و توقیعات شاهان و وزرا است. شاید عسکری آگاه بود که ایرانیان کهن اندرزنامههای بسیار داشتند که اتفاقاً تعدادی از آنها تا امروز هم باقی مانده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم
ترجمۀ «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم»
تعلیقات
فهرست منابع
فهرست نامها
فهرست کتابها
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
مجموعه آثار ابنخفیف شیرازی (دو جلد)
ابنخفیف شیرازیاین کتاب مجموعۀ آثاری است که تا کنون از ابنخفیف به دست آمده است؛ این آثار در دو جلد گردآوری شده است
رسالة الغفران: کتاب بخشش
ابوالعلاء معرییکی از معروفترین آثار ابوالعلاء معری «رسالة الغفران» است که معری آن را در جواب نامۀ علی بن منصور حل
نظری یافت نشد.