۱۶۷۶
۴۵۰
دیباج الاسماء

دیباج الاسماء

پدیدآور: مؤلف ناشناخته مصحح: علی‌اصغر اسکندری ناشر: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامیتاریخ چاپ: ۱۳۹۷مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 9ـ294ـ220ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۴۳۰

خلاصه

یکی از گوهرهای منحصربه‌فرد کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، نسخه‌ای از یک واژه‌نامۀ عربی به فارسی با عنوان دیباج الاسماء است که تاکنون نسخۀ دیگری از آن شناخته نشده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

یکی از گوهرهای منحصربه‌فرد کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، نسخه‌ای از یک واژه‌نامۀ عربی به فارسی با عنوان دیباج الاسماء است که تاکنون نسخۀ دیگری از آن شناخته نشده است. این اثر در دل یکی از مجموعه‌های خطی در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، قرار گرفته و در سال 719 ق کتابت شده است. در این فرهنگ، حدود یازده‌هزار لغت عربی به فارسی ترجمه و معادل‌سازی شده و شماری از واژگان نویافته‌اند و در لغت‌نامه‌ها دیده نمی‌شوند.

این رساله در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، در ضمن مجموعۀ نفیسی است به خط نسخ حاوی هشت رساله که از برگ شمارۀ 80 پشت تا 169 پشت (89 برگ پشت و رو)، رساله‌ای است در لغت عربی به فارسی به نام «دیباج الأسماء» حاوی حدود یازده‌هزار لغت عربی به همراه معانی فارسی و بعضاً صورت‌های جمع و مفرد و برخی توضیحات دیگر که در سال 719 قمری کتابت شده است. عناوین و سرفصل‌ها شنگرف‌اند و تعدادی از صفحات دچار رطوبت‌دیدگی و خوردگی است. در هر صفحه حدود هجده تا بیست سطر نوشته شده است.

فصل‌بندی دیباج الأسماء همانند کتاب‌هایی چون تکملة‌الأصناف و تاج‌الأسامی است؛ یعنی ابتدا براساس حرف اول هر کلمه باب‌بندی شده و در هر باب، براساس حرف پایانی کلمات، جدا شده و سپس به ترتیب حرف دوم و سوم و چهارم مرتب شده‌ است؛ البته گاهی پس‌و‌پیش‌هایی در این قیمت آخر، دیده می‌شود. مثلاً ابتدا «الرَّشوف» را آورده و بعد «الرَّحیق» را و سپس «الرکیک» را. در هر مدخل، ابتدا کلمۀ عربی را آورده و سپس معنی یا معانی فارسی‌اش را. در مواردی نیز اسم جمع یا مفرد همان کلمه را ذکر کرده و اینکه جزو اضداد است، مثل «البین: جذای و پیوستگی؛ و هو من الأضداد» یا الف‌ولام بر سرش نمی‌آید مثل «اُسامة: شیر؛ لاتدخلها الألف و اللام» یا اطلاعات اضافی از این دست. در سرواژه معمولاً یک کلمۀ عربی را آورده، ولی برخی موارد چند کلمۀ عربی را که یک معنی فارسی دارند، به هم عطف کرده است؛ اگر چه برخی مواقع از این قاعده هم عدول کرده است، مثل «الأغلَب و الأرقَب: ستبرگردن» و اگر اختلاف کلمات عربی فقط شکلی باشد، با یک علامت تشدید‌مانندی مشخص می‌کند، مثل «الثَّقُب: سوراخ» که البته آن علامت را در تصحیح حذف شده است. مؤلف دیباج‌الأسماء این قاعده را تقریباً همه جا رعایت کرده، اما موارد عدول هم دیده می‌شود، مثل «النَّصب و النُّصب: چیزی به‌پای کرده مر پرستش را».

در ترجمۀ فارسی کلمات هم چندین معنا را برای یک کلمۀ عربی، در کنار هم نشانده است، مثل «النَّقع: گرد و بند آب و زمین خوش خاک و آب گردآمده در تک چاه و بانگ»؛ گاهی از این موارد هم عدول دیده می‌شود، مثل «المِقلَی: چوب هولَک کودکان که بدو بازی کنند. المِقلَی: تابه» که می‌بایست هر دو این مدخل‌ها را یک می‌کرد. همچنین به ندرت کلمۀ فارسی‌ای وجود دارد که مؤلف در همان جا دوباره آن را ترجمه کرده باشد، مثل «النَّسناس: دیومردم؛ جنسی‌اند از خلف بر یک پای می‌جهند».

مؤلف دیباج الأسماء، در موارد نه‌چندان اندکی، صفت و موصوف را مقلوب آورده است، مثل «زمستانی‌خانه» یا «تلخ‌پیاز»؛ و همچون بسیاری از فرهنگ‌های دیگر، در این فرهنگ نیز با معانی دور یا ارجاعات کور مواجهیم، مثل «المُلحَم: مُلحم».

حاجی خلیفه مؤلف دیباج الأسماء را «موسی ادیب فاروغی» دانسته، ولی نگارنده در تصحیح کتاب مزبور، هیچ کجا به اسم نویسندۀ اصلی برنخورد. بر این اساس، مؤلف را همچنان باید ناشناس دانست. حافظیان بابلی نیز در معرفی نسخه، مقابل این اسم، نشانۀ پرسش گذاشته که نشان‌دهندۀ یک بجا و درست اوست، اما درایتی ظاهراً به قول حاجی خلیفه اعتماد کرده و مؤلف را همان «موسی ادیب فاروغی» دانسته است.

اطلاعات دربارۀ محل زندگی مؤلف دیباج‌الأسماء ناقص است. با این حال، به سبب نزدیکی برابر نهادهای فارسی دیباج الأسماء با تکملة‌الأصناف می‌توان احتمال داد که دیباج الأسماء هم در ماوراء‌النهر تألیف شده باشد. زمان دقیق تألیف نیز مبهم است. کاتب در انجام اثر، تاریخ کتابت را «تسع و عشر و سبعمایه» یعنی 719 نوشته، اما به دلیل اشتباهات کاتب در نگارش و بدخوانی‌ها و نیز افتادگی چند برگ از اواخر نسخه، می‌توان احتمال داد زمان تألیف به قرن هفتم یا حتی قرن ششم برسد. نکته‌ای که این حدس را تقویت می‌بخشد، شباعت بسیار برابرنهادهای فارسی اثر با تکملة‌الأصناف است و واژه‌های قدیمی و شاذ فارسی؛ واژه‌هایی چون «ره‌روب» و «نوفه» و «ابریشم‌گزار».

یکی از ویژگی‌های این فرهنگ که آن را از اقرانش متمایز می‌کند، وجود جمع‌های عربی است؛ به اندازه‌ای که تقریباً یک‌پنجم لغات عربی این کتاب، دارای صورت جمع است. این جمع‌ها در فرهنگ‌های عربی به فارسی به‌ندرت ضبط شده‌اند؛ مانند تاج الاسامی و تکملة الاصناف یا اصلاً ضبط نشده است؛ مانند المرقاة و دستور اللغة. ظاهراً این جمع‌ها را مؤلف دیباج الاسماء بر اساس قواعد عربی و قیاسی جمع بسته است؛ حال یا جمع مکسر یا جمع با نشانه‌های عربی.

در تصحیح این فرهنگ، تمام لغات با دیگر فرهنگ‌های کهن عربی ـ فارسی (مقدمة الادب، تاج الاسامی، تکملة الاصناف، الاسمی فی الاسماء، دستور الاخوان، المرقاة) مطابقت داده شده است.

فهرست مطالب کتاب:

پیشگفتار

مقدمه

تصاویر

کتاب دیباج‌الأسماء در لغت عربی بفارسی

نمایۀ واژگان و عبارات فارسی

نمایۀ واژگان و عبارات عربی

نمایۀ مثل‌ها و کنایات عربی

فهرست منابع

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایران در آینۀ شعر روس

ایران در آینۀ شعر روس

میخاییل سینلنیکوف

این کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درون‌مایه‌های ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر