۲۱۲۹
۵۹۴
ما و جهان اساطیری؛ گفتگوی هوشنگ گلشیری با مهرداد بهار

ما و جهان اساطیری؛ گفتگوی هوشنگ گلشیری با مهرداد بهار

پدیدآور: هوشنگ گلشیری به کوشش باربد گلشیری ناشر: نیلوفرتاریخ چاپ: ۱۳۹۷مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۶۵۰شابک: 6ـ760ـ448ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۱۵۹

خلاصه

«ما كجاي تاريخ خودمان هستيم»، اين مسئلۀ محوري گفتگوي چندروزه هوشنگ گلشيري با مهرداد بهار است در خانه دكتر ملك‌مهرداد بهار، يك سال پيش از مرگ بهار و به احتمال زياد در نيمۀ نخست سال 72.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

«ما كجاي تاريخ خودمان هستيم»، اين مسئلۀ محوري گفتگوي چندروزه هوشنگ گلشيري با مهرداد بهار است در خانه دكتر ملك‌مهرداد بهار، يك سال پيش از مرگ بهار و به احتمال زياد در نيمۀ نخست سال 72. از تمام اين گفتگوي مفصل درباره اساطير و تاريخ و ديگر چيزها، تنها نوار آخر آن پيش‌ترها در مجلۀ «زنده‌رود» چاپ شده است، زماني كه نه بهار و نه گلشيري نبودند. مابقي گفتگوها بي‌كموكاست در اين كتاب آمده است.

«ما و جهان اساطيري» با زمينۀ كار بهار روي اساطير ايران و متعلقات و توابع آن و دليل شيفتگي‌اش به اسطوره آغاز مي‌شود. «وصل‌شدنم يك امر آگاهانه بود، نه اينكه زمينه‌هاي خيلي وسيع فرهنگي من را بكشاند به اين ماجرا» و پيداست كه مقصود از زمينه‌هاي وسيع فرهنگي، نسب مهرداد بهار است كه مي‌رسد به شاعر و روشنفكر نامي ايران؛ ملك الشعراي بهار. بعد خواندن شاهنامه از منظر تاريخ تحول جامعه و تاريخ اسطوره‌هاي ما و ريشه‌هايش آغاز شده بود به قصد يافتن «ما»يي كه سرتاسر اين كتاب گلشيري و بهار از آن حرف مي‌زنند: «ما»ي فرهنگي.

تفاوت اسطوره و حماسه كه گاه در افواه يكي گرفته مي‌شوند، نقطه عزيمت بحث گلشيري و بهار است. اينكه خط فارق اساسي اين دو مفهوم، ازلي‌بودن اسطوره است و مقدس بودن آن و برعكس حماسه در اعصار كهن اتفاق مي‌افتد؛ اما ازلي نيست و تقدسي ندارد و به لحاظ تقدم و تأخر تاريخي هم، اساطير آغازين‌ترند تا حماسه. كار اساطير توجيه‌گري است، درست آنچه بهار بر آن مي‌تازد و نقد خود را بر آن استوار مي‌كند كه «ما تاريخ‌گرا نيستيم و اثرات شومش را در زندگي اجتماعي مي‌بينيم... همين‌جور تكرار تاريخ مي‌كنيم، چرا؟ چون تاريخ را به ياد نداريم. تجربه تاريخ را حفظ نمي‌كنيم». افيون اين تكرار همين توجيه است و ازلي پنداشتن روايات و اسطوره‌ها. از نظر بهار عنصري كه بر فرهنگ ما فائق آمده، عدم توجه به تاريخ است. تاريخي كه توده مردم و تاريخ‌سازان واقعي در آن باشند و تاريخ وقايع روز را بنويسند نه آنكه گذشته را به شكل حماسه درآورند و تاريخ بنامند. هرچه هست به تعبير گلشيري حماسه و اساطير و تاريخ، وسايل شناخت انسان‌اند، شناخت گذشته، ولي بخش عقل‌گريز فرهنگ بشري يا هستي ما هستند. گلشيري سرآخر فشرده كلام را چنين صورت‌بندي مي كند كه كار مهرداد بر اسطوره و حماسه و تاريخ نقطه مشخصي را نشانه مي‌رود: عقل‌گريزترين بخش فرهنگي ما. «ما احتياج داريم به اندكي هم عقل!» و مهم‌تر از همه اين باور كه عقل‌گريزي ذاتي من ايراني نيست، سرنوشت من نيست.

اين گفتگوي مفصل كه در يازده فصل ترتيب داده شده، تلقي مهرداد بهار به اسطوره و اسطوره‌باوري را نشان مي‌دهد و از ميانه‌هاي متن بحث جدی‌تر شده و گلشيري هم مداخلۀ جدي‌تر مي‌كند كه باور او به اسطوره و داستان را آشكار مي‌كند. در تمام این جلسات فریدون مختاریان، دوست تاریخ‌دان گلشیری نیز حضور داشته است. به گفتۀ مختاریان این جلسات خصوصی بوده است و بدواً کاری بوده که گلشیری در سر داشته. البته گلشیری می‌گوید که قرار است اینها را پیاده کند یا بهار می‌گوید که جمله‌ای را باید بعداً تصحیح کند. پس بالمآل قرار بوده این گفتگو مکتوب به دست خوانندگان‌شان برسد.

در بخشی از گفتگو بهار دربارۀ اینکه آیا شاهنامه از روی خداینامه شکل گرفته، گفته است: «من معتقد نیستم که فردوسی شاهنامه را از روی خداینامه شکل بخشیده، یعنی به نظر من شاهنامه اصلاً ترجمۀ خداینامه نیست. برای اینکه شخصیت خاندان زال و رستم و اینها با این وسعت و با این اهمیت محوری اصلاً در نوشته‌های پهلوی، که باید ملهم بوده باشند، قطعاً در خداینامه وجود ندارد. دیدگاه‌های شاهنامه نسبت به گشتاسب به‌کلی غیر از خداینامه‌ای است. خداینامۀ زردشتی بنا به نوشته‌های زردشتی موجود همه از گشتاسب یک شخصیت متعالی شریف مطلق می‌سازند. در حالی که فردوسی او را به کلی به صورت موجودی حقیر درمی‌آورد و بسیار نکات کوچک دیگری از این جمله هست که می‌رساند فردوسی نباید به هیچ‌وجه دنباله‌رو خداینامه بوده باشد. به گمان من فردوسی خود دریای عظیم روایات حماسی است که واقعاً هم در خراسان بزرگ بوده، یعنی در افغانستان و ایران بوده. شکلش مال آنجاست». (ص 92)

نظر شما ۱ نظر

پربازدید ها بیشتر ...

ایران در آینۀ شعر روس

ایران در آینۀ شعر روس

میخاییل سینلنیکوف

این کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درون‌مایه‌های ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر

منابع مشابه بیشتر ...

تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران: هوشنگ گلشیری

تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران: هوشنگ گلشیری

گفتگو از مریم طاهری مجد زیرنظر محمدهاشم اکبریانی

در این کتاب کوشیده شده با گفتگو‌هایی که با افراد مختلف انجام شده، خواننده با وجه‌های گوناگون زندگی ا

احضار مغان: مقالاتی در نقد و تحلیل آثار هوشنگ گلشیری

احضار مغان: مقالاتی در نقد و تحلیل آثار هوشنگ گلشیری

محمد تقوی

دل‌مشغولی‌های هوشنگ گلشیری و شهادت او بر زمانه‌اش باعث شده که مجموعۀ آثار او، چه داستان‌های کوتاه و