تراژدی کافی نیست
خلاصه
اینکه آگاهی از نابسامانیها و دوگانگیها یا همان دانایی تراژیک، چگونه تبدیل به جهانبینیای میشود که نیروهای مهارناپذیر انسان را در راستای ویرانی خود و دیگران آزاد میسازد، دغدغۀ اصلی یاسپرس در این کتاب است؛ اینکه چه پیوندی میان ویرانگری و مطلقگرایی وجود دارد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
شرح یاسپرس دربارۀ تراژدی، در واقع توصیف ذهنهای کوتهبین و بسته است. داستان انسانهایی که به دلیل داشتن چشماندازی تنگ به هستی و زندگی، خود را در تنگنایی مییابند که برای رهایی از آن راهی جز نابودی خود یا دیگران نمیبینند؛ چون پرندهای در قفس که پس از کشمکشی نومیدانه با چهارچوب آهنین در میان پروبال خونین خود جان میسپارد، یا چون درندهای در دام که برای بقای خویش راهی جز دریدن و نابودکردن نمیشناسد؛ زیرا هرکه و هرچه را پیرامون خود چون دشمنی میبیند که دام افکنده است.
فضای تراژیک همچون سرنوشت بدشگون و بیگانهای که در آن رها شدهایم نمودار میشود. در این فضا چیز ناشناشی هست که ما را تهدید میکند، چیزی که نمیتوانیم از آن بگریزیم. هر جا میرویم، هر چه میبینیم، هر چه میشنویم، چیزی که در پیرامون هست که ما را نابود خواهد کرد. به باور یاسپرس تراژدی آنجا سر برمیآورد که انسان به مرزهای خویش میرسد و آنجا که دوسوی این مرزها، جهانی آکنده از تفرقه و عدم یگانگی و گذر از مرزها، زمینۀ ویرانی و فروپاشی همۀ چیزهایی است که پیرامون خود میبینیم.
اینکه آگاهی از نابسامانیها و دوگانگیها یا همان دانایی تراژیک، چگونه تبدیل به جهانبینیای میشود که نیروهای مهارناپذیر انسان را در راستای ویرانی خود و دیگران آزاد میسازد، دغدغۀ اصلی یاسپرس در این کتاب است؛ اینکه چه پیوندی میان ویرانگری و مطلقگرایی وجود دارد. او در واکاوی خود از این دگردیسی، گونههای مختلف نگرش انسان به جهان را در اسطوره، اندیشه و هنر بررسی میکند و پیوسته میان حال و گذشته در حرکت است؛ اما سمت و سویی که میپیماید روشن و هماهنگ است. کوتاه آنکه آدمی با آگاهی ناچیز خود پدیدارهای نابسامان جهان را تفسیر میکند. از آنها بینشهایی بیرون میکشد و این بینشها را پایهای برای کنشهای خود میسازد. کنشهایی که هیچ گزینۀ دیگری را برنمیتابند و به همین دلیل به ستیزه و کشمکش و در پایان به نابودی میانجامند. دیدگاه یاسپرس آن است که این رویکرد نه کامل است و نه بایسته.
از دید یاسپرس آگاهی از وضعیتهای تراژیک آنجا به بیراهه کشیده میشود که تبدیل به یک حهانبینی شود؛ به این معنا که تراژیکبودن را با خصیصهای بنیادین در ذات هستی میداند، یا قانونی ضروری که بر همۀ پدیدههای جزئی حاکم است تا در ستیزه و کشمکش متقابل و نهایتاً نابودی آنها مسیر برای حرکت رو به پیش هستی مطلق هموار شود. به نظر یاسپرس هر کوششی برای استنتاج تراژدی به عنوان تنها قانون چیرۀ واقعیت، از نظر فلسفی نادرست است. بالاترین گمراهی و انحراف یک جهانبینی تراژیک آنگاه روی میدهد که امر تراژیک واقعی به امری مطلق و مجرد تبدیل شود و در نتیجه ذات و ارزش آدمی بر پایۀ آن شناخته و سنجیده میشود.
یاسپرس بدون انکار وضعیتهای تراژیک، تأکید بر این دارد که اولاً تراژدی مطلق نیست، بلکه به پیشزمینه تعلق دارد. تراژدی نه به قلمرو برین و نه به بنیاد کل هستی، بلکه به جهان حسی و زمانی تعلق دارد. ثانیاً باید از چارچوب و چشمانداز بستۀ نگاه تراژیک رهایی یافت و فراتر از گزینههای جنگ و ستیز، کشتن یا کشتهشدن راهی دیگر جست. برای این کار باید فروتنانه بپذیریم که آگاهیهای ما دارای مرزهای گذرناپذیر است و کنشهای ما فرآوردۀ یک چنین آگاهی است. بنابراین به جای اینکه با پندارهای پوچ و رؤیاپردازی دانایی خود را به آن سوی مرزهای بیفکنیم و برای رهایی از دلهرۀ برخاسته از تنش و ناسازگاری میان آگاهی اندک و خواستهای بیشمار خود دست به ویرانگری بزنیم، باید کمی پا چس نهیم و به قلمرو درون مرزهای خود بازگردیم، به آنجا که همهچیز در ژرفا و سرشت خود با ما یگانه است، به میان انسانها، انسانهایی که اگرچه هیچیک نمایندۀ حقیقت کامل نیستند؛ اما همگی در یک راه به سوی حقیقت راهیاند و همین همراه دانستن یکدیگر در گذرگاه بیکرانۀ هستی است که ما را به دستگیری و مهر برمیانگیزد و از نومیدی و درماندگی و نیز از ستیزه و ویرانگری بازمیدارد. یاسپرس فیلسوف و روانشناسی است که به ما دوراهی بینش توفندۀ هگلی و خرد فروتن کانتی را نشان میدهد.
فهرست مطالب کتاب:
دیباچۀ مترجم
مقدمۀ ترجمۀ انگلیسی: تراژدی و کارل یاسپرس
فصل 1: آگاهی از امر تراژیک
فصل 2: ویژگیهای بنیادین امر تراژیک
فصل 3: مسئلۀ حقیقت
فصل 4: ذهنیبودن امر تراژیک
فصل 5: تأویلهای بنیادین امر تراژیک
فصل 6: نابسندگی دانایی تراژیک
یادداشتها
کتابشناسی
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
نظری یافت نشد.