۱۲۲۰
۴۳۹
زیبایی‌شناسی زدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیبایی‌شناسی

زیبایی‌شناسی زدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیبایی‌شناسی

پدیدآور: مهدی خبازی کناری، صفا سبطی ناشر: حکایت قلم نوینتاریخ چاپ: ۱۳۹۶مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۱۰۰شابک: 7ـ51ـ8081ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۱۵۸

خلاصه

در طی مباحث این کتاب مشخص می‌شود ساختارگرایی در حل معضل معرفت‌شناسی ناتوان بوده و ساختارزدایی در حالی که بر ستون‌های ساختارگرایی ایستاده است، به عنوان رویدادی از درون آن سر برمی‌آورد و تلاش می‌کند تا فقدان‌های آن را پر کند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

تفکر مدرن که با روشنگری آغاز می‌شود، خود را بر متعین‌کردن جهان بر اساس عقلانیت ملزم می‌کند. در نخستین قدم دکارت با ناواضح‌انگاشتن امور حسی، این امور را غیرقابل اعتماد قلمداد می‌کند و تعین این امور را به عقل و اندیشه می‌سپارد. کانت عینیت جهان را با عقلانیت دکارت پیوند می‌زند و شناخت را به سوژه‌ای می‌سپارد که قادر است واسطۀ بنیان‌های پیشینی قوای عقلی، ابژه‌ها را متعین کند. اما برای کانت تبیین امور حسی مهم است و از این‌رو تلاش می‌کند به صورت‌بندی این حوزه نیز بپردازد. امور حسی در نظر کانت انباشته‌ای از ادراکات است که هم می‌تواند تحت قوانین پیشین قوۀ فهم قرار گیرد و شناخت را ممکن سازد یا ابژه را متعین کند و هم می‌تواند تحت قوۀ حکم قرار گیرد و در حالت بازی‌گونه‌ای بین قوای فهم و خیال، زیبایی را در ابژه قضاوت کند. این نقطه‌ای است که زیبایی‌شناسی مدرن شکل می‌گیرد. قواعدی که کانت برای زیبایی‌شناسی عنوان می‌کند با چنان اقبالی روبرو می‌شود که اساس ساختار هنر را در دوران مدرن شکل می‌دهد و تحت تسلط خود درمی‌آورد.

در قرن بیستم بنیاد تعین‌پذیری در تفکر مدرن تحت قیمومین سوژه‌ای که قادر است امور جهان را تعین بخشد، به پرسش کشیده می‌شود. در این وضعیت بحران معرفت‌شناسی است که ساختارگرایی شکل می‌گیرد تا اساسا به بنیان مناسباتی بپردازد که سوژه و ابژه را شکل می‌دهد. در این دوران زیبایی‌شناسی مدرن جریان خود را به واسطۀ ساختار مقتدرانه‌ای که بنا کرده بود ادامه می‌دهد؛ با این تفاوت که از سوژۀ قضاوتگر به سوی مناسبات فرمالیستی درون اثر تغییر مسیر می‌دهد. بدین ترتیب ساختارگرایی که پارادایم اصلی ابتدای قرن بیستم بود، تأثیر خود را بر زیبایی‌شناسی نیز می‌گذارد. اما جریان پیش‌روندۀ گریز از تعین‌پذیری حتی با حذف سوژه‌گرایی و ذات‌گرایی در ساختارگرایی نیز متوقف نمی‌شود و ساختارزدایی از درون ساختارگرایی سر برمی‌آورد. در ساختارزدایی کانون‌های ساختار کانونیت خود را از دست می‌دهند و به حاشیه می‌روند.

برای ورود به موضوع زیبایی‌شناسی باید نخست از ساختارزدایی آغاز شود. ساختارزدایی جریانی است که از دل ساختارگرایی بیرون آمده است. نسبت ساختارگرایی و ساختارزدایی نسبتی بسیار مهم است، به طوری که فهم نسبت میان این دو ما را به درک عمیق ساختارزدایی نزدیک می‌کند. این نسبت رابطه‌ای صرفا تقابلی نیست، بلکه آن دو نسبتی دیالکتیک با هم دارند. در ساختارزدایی ناگزیر از ساختارگرایی هستیم؛ اما ساختارهایی که مدام کانون‌هایشان در حال تغییر و تکثر هستند. با این تلقی ساختارزدایی زدودن ساختارها و عبور از ساختارگرایی نیست، بلکه روایت تازه‌ای از ساختارگرایی است که در آن ساختارها به سیالیت درآمده‌اند. چنین رویکردی به ساختارزدایی ضرورت بحث دربارۀ ساختارگرایی را مقدم بر ساختارزدایی ایجاب می‌کند. اغلب متونی که ساختارگرایی را مورد ملاحظه قرار داده‌اند، این بحث را در قالب نشانه‌شناسی و به تأسی از زبان‌شناسی پی گرفته‌اند؛ اما نویسندگان در این کتاب ساختارگرایی را به وجه فلسفی مورد بررسی قرار داده و در صدد آنند تا نشان دهند چگونه ساختارگایی در پی حل بحران‌های فلسفی و معرفت‌شناختی در قرن بیستم بوده است.

در طی مباحث این کتاب مشخص می‌شود ساختارگرایی در حل معضل معرفت‌شناسی ناتوان بوده و ساختارزدایی در حالی که بر ستون‌های ساختارگرایی ایستاده است، به عنوان رویدادی از درون آن سر برمی‌آورد و تلاش می‌کند تا فقدان‌های آن را پر کند. با روشن‌شدن وجه فلسفی ساختارگرایی و ساختارزدایی در طی دو فصل اول کتاب، در فصول بعد زیبایی‌شناسی و به طور خاص زیبایی‌شناسی کانت مورد ملاحظه قرار گرفته است. با جستجو در ساختارهای آن مشخص می‌شود زیبایی‌شناسی مدرن چگونه بر ستون‌های زیبایی‌شناسی کانت پایدار شده است. در فصل پنجم جریان ساختارگرایی در زیبایی‌شناسی پیگیری شده و سپس چگونگی ساختارزدایی در زیبایی‌شناسی تحت عنوان زیبایی‌شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. فصل آخر نیز به موضوع هنر تعاملی به عنوان رویدادی ساختارزدایانه در هنر اختصاص دارد که ضمن آن به چگونگی تغییرات بنیادین ساختارهای زیبایی‌شناسی در رویداد هنر تعاملی پرداخته شده است.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

فصل اول: ساختارگرایی

فصل دوم: ساختار زدایی

فصل سوم: زیبایی‌شناسی

فصل چهارم: زیبایی‌شناسی کانت: ساختار مقتدرانه هنر

فصل پنجم: زیبایی‌شناسی در ساختارگرایی

فصل ششم: زیبایی‌شناسی زدایی در ساختارزدایی

فصل هفتم: هنر تعاملی: رویداد ساختارزدایانه در هنر

منابع

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان

آیین های ایل شاهسون بغدادی

آیین های ایل شاهسون بغدادی

یعقوبعلی دارابی

در این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیین‌های دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر

منابع مشابه

روایت فلسفی ساختارگرایی و پساساختارگرایی

روایت فلسفی ساختارگرایی و پساساختارگرایی

مهدی خبازی کناری، صفا سبطی

ساختارگرایی و پساساختارگرایی دو رویکرد تأثیرگذار در قرن بیستم بودند که در حوزه‌های گوناگون فلسفی و غ

زیبایی‌شناسی‌زدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیبایی‌شناسی

زیبایی‌شناسی‌زدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیبایی‌شناسی

مهدی خبازی کناری، صفا سبطی

در ساختارزدایی کانون‌های ساختار کانونیت خود را از دست می‌دهند و به حاشیه می‌روند. زیبایی‌شناسی نیز ا

دیگر آثار نویسنده

روایت فلسفی ساختارگرایی و پساساختارگرایی

روایت فلسفی ساختارگرایی و پساساختارگرایی

مهدی خبازی کناری، صفا سبطی

ساختارگرایی و پساساختارگرایی دو رویکرد تأثیرگذار در قرن بیستم بودند که در حوزه‌های گوناگون فلسفی و غ

زیبایی‌شناسی‌زدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیبایی‌شناسی

زیبایی‌شناسی‌زدایی؛ رویکردی ساختارزدایانه به زیبایی‌شناسی

مهدی خبازی کناری، صفا سبطی

در ساختارزدایی کانون‌های ساختار کانونیت خود را از دست می‌دهند و به حاشیه می‌روند. زیبایی‌شناسی نیز ا