سیتکهای سیستانی؛ بازیابی و تصحیح روایات شفاهی، شرح و تحلیل سبکی دوبیتیها و رباعیهای محلی سیستان
خلاصه
سیستانیها دوبیتی را «سیتک» می نامند. این ترانهها به گویش فارسی سیستانی است که اغلب برای هر فارسیزبانی قابل فهم است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
میان شاخههای متعدد فرهنگ و هنر مردم، بیتردید ترانههای عامیانه یا ترانههای مردمی یکی از زیباترین ژانرهای ادبیات است، ژانری که خاص یک ملت نیست، بلکه همه ملل به اشکال مختلف ترانههای خاص خود را دارند؛ اما ترانهها براساس شرایط و موقعیتهای خاص فرهنگی، اجتماعی، عاطفی ـ احساسی و حتی سیاسی شکل میگیرند. ترانه در حقیقت زمزمههای تنهایی، عشقها، آرزوها و رویاهای بشری است. معمولا در بیشتر جوامع ترانههای عامیانه سراینده مشخصی ندارند، ولی در عین حال میان عامه مردم از اقبال فراوانی برخوردار است. لذا دوبیتیسرایی، مردمیترین قالب شعر ایرانی است که به دلیل نزدیکی به فرهنگ طوایف و ایلات ایران و دردهای مشترک، شیوۀ زندگی مشترک، غمها و شادیهای مشترک و ابزار معیشتی مشترک و خلاصه جغرافیای فرهنگی مشترک، گاه با تغییری بسیار جزیی به هم نزدیک میشوند؛ زیرا بخشی از کارکرد این دوبیتیها در زندگی اجتماعی اقوام ایرانی ریشههای همسانی دارد.
موضوع اغلب این دوبیتی ها عاشقانه و با آواز نقل میشود و شادیها، غمها، دلبستگیها، عشق، گلهمندی از مشکلات زندگی، ناله از بیوفایی، بدعهدی زمانه و مردم، انتظار، سوگ و ... همه و همه در آن نهفته است.
ترانههای سیستانی که بیگمان بخشی از میراث معنوی و فرهنگ عامیانۀ این سرزمین است، برگرفته از فرهنگ و تمدن و علایق مردم سیستان میباشد و روح زندگی در آن جریان دارد. مردم این خطه عواطف و احساسات، داشتهها و نداشتهها، آرزوها و امیال خود را به بهترین شیوه با زبان احساس و در قالب ملموسترین تصویرگری ها بیان داشتهاند که در طول تاریخ به زبان شفاهی سینه به سینه و نسل به نسل انتقال یافته است؛ اما از یکسو شهرنشینی، عصر تکنولوژی، هجوم فرهنگهای مختلف و از سوی دیگر وضع خاص جغرافیایی سیستان، بادهای صدوبیست روزه، آب و هوای گرم و خشک و همجواری با کویر و زمینهای بایر بیآب و علف و طبیعت سرکش، مردم سختکوش و قدرتمند زابل را ناچار به کوچ کرده است.
وقتی پیران یک قوم کوچ میکنند، چه از این دنیا و چه از سرزمین مادری، همه چیز کوچ میکند. زبان هم کوچ میکند و آرام و آرام اصالت خود را از دست میدهد و به فراموشی سپرده میشود. کلمات در هیاهوی زمان گم میشوند. دوبیتیها فراموش میشوند؛ آداب و رسوم رخت برمیبندد و داستانها و بازیها و نگفتههای بسیار دیگر نیز کوچ میکنند. نسلهای بعد حتی از کاربرد آن اکراه پیدا میکنند و بهتدریج زبان فارسی معیار بر گویش سیستانی غالب میشود.
سیستانیها دوبیتی را «سیتک» می نامند. این ترانهها به گویش فارسی سیستانی است که اغلب برای هر فارسیزبانی قابل فهم است. دو گمان دربارۀ ریشه و معنای این کلمه وجود دارد. گمان نخست آن است که سیتک را همریشه با «سیتها» و «سکاها» میدانند و گمان دیگر اینکه آن را برگرفته از واژۀ «سیت» به معنای ترانه میدانند؛ افزون بر این سیستانیها به دوبیتی «بیت» نیز میگویند.
این کتاب شامل دو بخش مقدمه و متن است که در مقدمه به ذکر مطالبی دربارۀ جایگاه سیستان و اهمیت دوبیتیها و رباعیها پرداخته شده است و ضمن آن به بررسی ویژگیهای زبانی، آوایی، ادبی و تحلیل محتوایی بیتها نیز اشاره شده است. در بخش متن دوبیتیها که حدود هزار و اندی است و سپس رباعیها آمده است. در ضمن آن به شرح و آوانگاری پارهای از ابیات و واژگان دشوار پرداخته شده است. از آنجا که معمولاً محتوای رباعیهای سیستان از سر درد و رنج است و از سوز دل به زبان میآید، به زحمت میتوان به شکل گسترده و کامل آنها را یافت و آنچه به دست آمده در این کتاب نوشته شده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
نشانههای آوانگاری
چند نکته در نگارش دوبیتیها
مقدمه
ترانههای سیستانی
وزن و قافیه و ردیف در ترانههای سیستانی
ویژگیهای زبانی ترانههای سیستانی
ویژگیهای آوایی واژگان محلی
ویژگیهای ادبی ترانههای سیستانی
درونمایه و موضوعات رایج در ترانههای سیستانی
رباعی
پینوشت
منابع
متن دوبیتیها
متن رباعیها
پربازدید ها بیشتر ...
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
منابع مشابه
زبان فارسی در گذر زمان (مجموعه مقالات، دفتر سوم)
مهرداد نغزگوی کهناین کتاب مشتمل بر هشت مقاله است که در حوزۀ مطالعات زبانشناسی تاریخی و زبان فارسی به نگارش درآمده اس
نظری یافت نشد.