۲۳۳۶
۱۰۵۳
بحرالمعانی (مجموعه نامه‌های عرفانی)

بحرالمعانی (مجموعه نامه‌های عرفانی)

پدیدآور: محمد بن نصیرالدین جعفر مکی حسینی مصحح: محمد سرور مولایی ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسیتاریخ چاپ: ۱۳۹۷مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 0ـ25ـ8735ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۵۸۰

خلاصه

از سدۀ هشتم و اوایل سدۀ نهم هجری مجموعۀ سی‌وشش‌ نامه از عارفی شوریده‌حال به نام سیدمحمد نصیر یا نصیرالدین مکی حسینی در دست است که سایۀ عین‌القضات همدانی و حال و هوای نامه‌ها و تمهیدات او را در آن می‌توان دید.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

آثار عرفانی به‌دلیل محتوا و خاستگاهی که دارد از بهترین آثار ادبی به‌شمار می‌آید. از آنجا که در بیشتر این آثار سخن از قلمرو تجربه‌های عرفانی و روحانی‌ای است که از یک سوی در حوزۀ تجربه عموم اهل عرفان قرار داد و از سوی دیگر با توجه به تنوع، کثرت و فردی بودن این تجربه‌ها بسیار خصوصی است؛ همچنین مورد توجه کسانی است که بیرون از این قلمرواند و این تجربیات را از سر پندار خویش داوری می‌کنند. از نظر زبانی و بیانی ـ با توجه به ظرافت‌های خاص که در این آثار وجود دارد ـ آسان‌نمای دشواریاب‌اند. یکی از دلایل عمدۀ این ویژگی، استفادۀ عرفا و صوفیه از زبانی است که برای بیان مقاصد دیگر که غالباً در گسترۀ امور حسی و عقلی و زندگی روزمره و به‌طور کلی در قلمرو خودآگاه قرار دارد، به کار می‌رود.

از سدۀ هشتم و اوایل سدۀ نهم هجری مجموعۀ سی‌وشش‌ نامه از عارفی شوریده‌حال به نام سیدمحمد نصیر یا نصیرالدین مکی حسینی در دست است که سایۀ عین‌القضات همدانی و حال و هوای نامه‌ها و تمهیدات او را در آن می‌توان دید. این شیخ در هند و در دوره‌ای می‌زیسته است که زبان فارسی در سال‌های آغازین تحول خویش از خراسانی و عراقی به دوره و شیوه‌ای است که آن را زبان فارسی هند خوانده‌اند. با این حال نثر او به دلیل یکی آنکه این تحول در متون عرفانی دیرتر از زبان متون غیرعرفانی و وابسته به دستگاه‌های حاکمه و انشای دبیران و منشیان درباری روی داده است و دوم آنکه فضای حاکم بر این نامه‌ها فضای اخوانیات است که از تفنن‌های ادیبانه در آنها کمتر اثری دیده می‌شود، نثری متعادل و وفادار به قواعد و قوانین و راه و روش‌های متون مشابه در سده‌های ششم و هفتم هجری است.

با آنکه در هیچ‌یک از این سی‌وشش نامه، نامی از عین‌القضات و آثار او برده نشده است، حضور و ظهور عین‌القضات همدانی به‌ویژه در نامه‌هایی که به گونه‌ای بخش‌هایی از تمهیدات او را در بردارد، چنان روشن و آشکار است که هیچ تردید باقی نمی‌ماند که نویسنده سخت دلبستۀ عین‌القضات و آثار اوست تا آنجا که بسیاری از تعبیرها و ترکیب‌ها و رباعیات و اشعار به کار رفته در نامه‌ها و تمهیدات عین آن آثار است و آن اشعار و رباعیات نیز در عین مواضع نقل شده است.

محمد حسینی ضمن اشارت به احوال خویش، در چند نامه که در سال 824 نگاشته است از نودودو سالگی خویش یاد کرده است؛ به این ترتیب باید در 732 هجری زاده باشد، یعنی در دوران حکومت محمد تغلق و به احتمال قریب به یقین در هند و در دهلی. مقدمات علوم و دانش‌ها را در آنجا فراگرفته است. او خود از دو تن استاد خویش، شیخ شمس‌الدین یحیی بزرگ و شیخ حسام‌الدین ملتانی که هر دو از خلفای خواجه نظام‌الدین اولیاء بوده‌اند، یاد می‌کند.

در موضعی از نامه‌ها ضمن انتقاد از ناکارآمدی علوم رسمی در نیل به معرفت حقیقی از اینکه شصت سال از عمر گرانمایه را طرف تحصیل هدایه و کشاف و بزدوی و ... کرده و در سراسر آن مدت از محبوب ازلی و مقصود ابدی غافل مانده، اظهار تأسف می‌کند.

آنچه در این نامه‌ها ـ که نوعی از اخوانیات شمرده می‌شود ـ از صدر تا ذیل آن به ملک محمود یادآوری می‌شود، نکات و اشاراتی است در باب ارسال و مرسول و آورندگان نامه از دو سوی و دستورهای خاص محمد حسینی در باب شیوۀ نوشتن نامه‌ها و نام‌گذاری مجموعه و امثال آن که در جایگاه خود اهمیت دارد. در یکی از نامه‌ها محمد حسینی از پیدانشدن کاغذ خوب در جایی که مسکن دارد شکایت می‌کند و از ملک محمود می‌خواهد که کاغذ خوب از شهر بفرستد. از یکی از نامه‌ها متوجه می‌شویم که ملک محمود دیباچه‌ای برای بحرالمعانی نوشته و جهت اصلاح نزد محمد حسینی فرستاده و شیخ اصلاحاتی در آن انجام داده است و دستورات لازم برای عنوان‌ها و کلماتی که باید به رنگ سرخ نوشته شود داده است.

از آنجا که نامه‌ها درحال و هوای خاص روحانی و غالباً در حالت سکر و جذبه به‌نوشتن درمی‌آمده است و سوادی بوده که بیاضش نیز همان سواد بوده است، یعنی بازبینی و اصلاح نمی‌شده، و هر چه در دل خطور می‌کرده بر زبان قلم جاری می‌شده است، غیرمرتب بودن این نامه‌ها امری بدیهی و از ویژگی‌های نامه‌هایی است که در چنان احوالی نگاشته می‌شود.

نویسنده نامه به کرات از حال خاص خویش به هنگام نگارش نامه‌ها خبر داده است. محمد حسینی ضمن بیان دو رؤیای خویش که در آن جمال نورانی حضرت محمد(ص) را رؤیت می‌کند یک بار نامه دوم را که نگاشته است به آن حضرت نشان می‌دهد و بار دیگر نامه سی‌وششم را. در نوبت پیشین رسول (ص) به او می‌فرماید که «ای فرزند بیش از این علم‌های من در صحرا منه» و در نویت دوم تمام بحرالمعانی را به حضرت رسول می‌دهد و پیامبر پس از مطالعه، دستور می‌دهند که بیش از این اسرار را بر صحرا ننهد و او می‌پذیرد و به این ترتیب کتابت نامه‌ها پایان می‌یابد.

در مکتوبات او آنچه مکرر می‌خوانیم و نامه‌ای نیست که از آن خالی باشد، شکوه‌ها و گلایه‌های اوست از علمای ظاهرجو و قصور فهم آنان در ادراک حقایقی که در این مکتوبات از عالم بی‌حرف و صوت، لباس حرف و صوت (لفظ) پوشیده است که این شکایات و طنزها و تعریض‌ها پیوسته خواننده نامه‌های او را به یاد عین‌القضات همدانی و طعن‌ها و لعن‌های او در حق این ظاهربینان می‌اندازد و در موارد بسیار عین کلمات او را با اندک تصرفی در این نامه‌ها می‌توان یافت.

بی‌تردید یکی از ویژگی‌های متون عرفانی که از دیرباز معمول بوده است تأویل آیات و احادیث است. این ویژگی در پاره‌ای از متون عرفانی به آن اندازه جلوگر است که می‌تواند به تنهایی موضوع یک بررسی و تحقیق جانانه باشد. همان‌گونه که سرمشق پیشین بحرالمعانی نامه‌ها و تمهیدات عین‌القضات همدانی سرشار از آیات قرآنی و احادیث شریف نبوی است، بحرالمعانی نیز آراسته به‌آیات و احادیث فراوان و در اکثر موارد همراه با تأویل آنها برمذاق اهل عرفان است.

نثر بحرالمعانی را با اطمینان می‌توان در شمار نمونه‌های خوب اینگونه نثرها در همان سده‌ها در هند به شمار آورد؛ زیرا در آن بیشتر حال و هوای نثرهای سده‌های ششم و هفتم هجری دیده می‌شود و آثار آشفتگی در آن اندک است.

صدر نامه‌ها در تمام موارد یکسان است. صدر سه نامه نخست او با بیست‌وسه نامه بعدی اندکی تفاوت دارد. هر نامه عنوانی دارد و پس از عنوان ترکیب‌هایی مانند «هو الغنی، هو الکریم، هو الجامع ...» که نشان از نوع نگاه نویسنده نامه‌ها و باور او به پروردگار عالم می‌باشد، آمده است. پس این موضوع نامه یاد شده است. در برخی از نامه‌ها اشارت به موضوع نامه بدون درج شعر آمده است که این وضعیت فقط شامل نامه‌های اول، دوم، سوم و ششم می‌شود. ورنه در بقیۀ نامه‌ها پس از بیان موضوع نامه، اشعاری متناسب با موضوع آورده است. اشعاری که در آغاز نامه‌ها پس از صدر نامه نقل شده است از دو بیت تا یک غزل کامل است. کاربرد شعر به صدر و ذیل نامه‌ها محدود نمانده است بلکه در متن نامه نیز اشعار و ابیات بسیار به قصد تأیید، تکمیل، استشهاد، تأکید یا بیان آنچه که با نثر مشکل بوده به کار رفته است و بدین صورت نامه‌ها بافته‌ای رنگین دلاویزی را می‌ماند که تاروپود آن شعر و نثر و آیات و احادیث و اقوال بزرگان است. تا آنجا که با اطمینان می‌توان گفت یکی از خواندنی‌ترین متن‌های بازمانده از اوایل سدۀ نهم هجری به شمار می‌رود.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

آرش خازنی

موضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب

قفل‌های دست‌ساز آذربایجان

قفل‌های دست‌ساز آذربایجان

رحمان احمدی ملکی

از بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درون‌مایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل

منابع مشابه بیشتر ...

زمجی نامه: بخش دوم (داستان علی بن احمد زمجی)

زمجی نامه: بخش دوم (داستان علی بن احمد زمجی)

راوی ناشناس

نخستین حلقه از مجموعه روایت‌هایی که در حکم داستان‌های پیرامون «ابومسلم‌نامه» در سنت دنباله‌نویسی پدی

فیروزشاه‌نامه: دنبالۀ دار‌اب‌نامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)

فیروزشاه‌نامه: دنبالۀ دار‌اب‌نامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)

ناشناس

این متن در شرح جهانگیری و جنگ‌های فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی